رخصت برای قصر و جمع نمازها
ایمان داریم که کوتاه کردن نماز در سفر سنت ثابت پیامبر است، و جمع نمازها رخصتی است عارضی که به امت داده شده است، خواه جمع تقدیم باشد به هنگام نماز اول یا جمع تأخیر باشد در وقت نماز دوم، در مورد تحدید مسافت قصر میان فقها اختلاف وجود دارد.
خداوند در سورهی نساء دربارهی قصر نماز در سفر میفرماید:
﴿وَإِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَلَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَن تَقۡصُرُواْ مِنَ ٱلصَّلَوٰةِ إِنۡ خِفۡتُمۡ أَن يَفۡتِنَكُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْۚ إِنَّ ٱلۡكَٰفِرِينَ كَانُواْ لَكُمۡ عَدُوّٗا مُّبِينٗا ١٠١﴾[النساء: ۱۰۱].
«هرگاه در زمین به مسافرت پرداختید و نماز را کوتاه خواندید (و چهار رکعتیها را دو رکعت نمودید) گناهی بر شما نیست، اگر ترسیدید که کافران بلایی به شما برسانند و به فتنهای گرفتارتان گردانند. بیگمان کافران دشمنان آشکار شمایند».
در مورد امتداد مشروعیت قصر نماز در حالت امنیت و تمام شدن جنگ حدیث یعلی بن امیه است که میگوید:
«قُلْتُ لِعُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنْ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمْ الَّذِينَ كَفَرُوا.
فَقَدْ أَمِنَ النَّاسُ فَقَالَ عَجِبْتُ مِمَّا عَجِبْتَ مِنْهُ فَسَأَلْتُ رسول الله جعَنْ ذَلِكَ فَقَالَ صَدَقَةٌ تَصَدَّقَ اللَّهُ بِهَا عَلَيْكُمْ فَاقْبَلُوا صَدَقَتَهُ» [رواه مسلم].
«به عمر بن خطاب گفتم: آیهی قصر در مورد جنگ و ضرورت است، اما حالا مردم در امنیت هستند؟
عمر گفت: من هم مانند تو از این حکم تعجب کردم تا از حضرت پرسیدم، پیامبر جفرمود: این صدقهای است که خداوند به مردم ارزانی بخشیده است پس آن را بپذیرید». [مسلم].
از عایشه روایت شده است که گفت: در ابتدا نماز در سفر و حضر دو رکعت بود، برای سفر دو رکعت به حکم خودش باقی ماند ولی در حضر به چهار و سه رکعت فزونی یافت. [بخاری و مسلم].
ابن عباس میفرماید: خداوند نماز چهار رکعتی حضر را بر زبان پیامبر جواجب فرمود، ولی در سفر به دو رکعت و در شدت جنگ به یک رکعت کاهش داد. [مسلم و بخاری].
از انس روایت شده است که پیامبر جهرگاه برای سفر عجله داشت نماز را به تأخیر میانداخت، مثلاً نماز ظهر را به عصر و مغرب را به عشاء میآورد.
حدیث معاذ به جمع نماز در سفر اشاره میکند:
«خَرَجْنَا مَعَ رسولالله جفِي غَزْوَةِ تَبُوكَ فَكَانَ يُصَلِّي الظُّهْرَ وَالْعَصْرَ جَمِيعًا وَالْمَغْرِبَ وَالْعِشَاءَ جَمِيعًا» [رواه مسلم].
«در غزوهی تبوک همراه پیامبر بیرون آمدیم، ایشان نماز ظهر و عصر را با هم و نماز مغرب و عشاء را نیز با هم خواندند». [به روایت مسلم].
در روایت دیگری آمده است که گفت:
«جَمَعَ رسولالله جفِي غَزْوَةِ تَبُوكَ بَيْنَ الظُّهْرِ وَالْعَصْرِ وَبَيْنَ الْمَغْرِبِ وَالْعِشَاءِ، قَالَ فَقُلْتُ مَا حَمَلَهُ عَلَى ذَلِكَ فَقَالَ أَرَادَ أَنْ لَا يُحْرِجَ أُمَّتَهُ». [رواه مسلم].
«پیامبر جنماز ظهر و عصر را با هم و مغرب و عشاء را نیز با هم جمع کرد، گفتم: چرا حضرت چنین کرد؟
گفت: تا امتش دچار سختی نشوند». [مسلم].