اختلاف در مورد وجوب و سنت برخی از افعال و اقول نماز
در مورد جملهی «سمع الله لـمن حمده، ربنا ولك الحمد» نسبت به امام و مأموم اختلاف است و همچنین در مورد جملهی «ربنا ولك الحمد» نسبت به مأموم و تکرار جملهی «سبحان ربی العظیم» و «سبحان ربی الاعلی» در رکوع و سجده و تکبیر انتقال از یک رکن به رکن دیگر و تشهد اول اختلاف وجود دارد، گروهی میگویند: اینها واجبند، و برخی قائل به مندوب بودن آنها هستند.
به جملهی: «سمع الله لمن حمده، ربنا ولك الحمد» این حدیث ابوهریره اشاره دارد که گفت: پیامبر جهرگاه از رکوع برمیخاست میفرمود: «سمع الله لـمن حمده» و وقتی کاملاً بلند میشد میفرمود: «ربنا ولك الحمد». [متفق علیه].
یا حدیث: «إذا قال الإمام «سمع الله لمن حمده»، فقولوا: اللهم ربنا لك الحمد، فإنه من وافق قول الـملائکة غفر له ما تقدم من ذنبه». [متفق علیه].
«هرگاه امام گفت: «سمع الله لـمن حمده»، شما بگویید: «أللهم ربنا لك الحمد» چون هرگاه سخن کسی موافق و هماهنگ سخن فرشتگان باشد خداوند از گناهان گذشتهی آن فرد میگذرد».
در مورد تشهد حدیث ابن مسعود است که میگوید:
«كُنَّا إِذَا صَلَّيْنَا خَلْفَ النَّبِيِّ جقُلْنَا السَّلَامُ عَلَى جِبْرِيلَ وَمِيكَائِيلَ السَّلَامُ عَلَى فُلَانٍ وَفُلَانٍ فَالْتَفَتَ إِلَيْنَا رسولالله جفَقَالَ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّلَامُ فَإِذَا صَلَّى أَحَدُكُمْ فَلْيَقُلْ التَّحِيَّاتُ لِلَّهِ وَالصَّلَوَاتُ وَالطَّيِّبَاتُ السَّلَامُ عَلَيْكَ آيها النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ السَّلَامُ عَلَيْنَا وَعَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ فَإِنَّكُمْ إِذَا قُلْتُمُوهَا أَصَابَتْ كُلَّ عَبْدٍ لِلَّهِ صَالِحٍ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ». [متفق علیه].
«وقتی پشت سر پیامبر جنماز میخواندیم در تشهد میگفتیم: سلام بر جبرئیل و میکائیل، سلام بر فلانی و فلانی. پیامبر جرو به ما کرد و فرمود: هرگاه یکی از شما نماز خواند بگوید: تمام زندهباد گفتنها و هر دعایی که با آن تعظیم خداوند متعال مقصود باشد و تمام پاکیها فقط لایق خداوند متعال است، سلام، رحمت و برکات خدا بر تو باد ای پیامبر، سلام بر ما و بر بندگان صالح خدا، (هرگاه این را بگویید تمام بندگان صالح خدا را در آسمان و زمین شامل میشود) شهادت میدهم که هیچ معبود بر حقی غیر از الله نیست و شهادت میدهم که محمد بنده و فرستادهی اوست». [بخاری و مسلم آن را روایت کردهاند].
یا حدیث ابن عباس که میفرماید: پیامبر جبه ما تشهد میآموخت همانگونه که قرآن را به ما میآموخت، میفرمود:
«التَّحِيَّاتُ لِلَّهِ وَالصَّلَوَاتُ وَالطَّيِّبَاتُ السَّلَامُ عَلَيْكَ آيها النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ السَّلَامُ عَلَيْنَا وَعَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ فَإِنَّكُمْ إِذَا قُلْتُمُوهَا أَصَابَتْ كُلَّ عَبْدٍ لِلَّهِ صَالِحٍ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ». [متفق علیه].
یا حدیث ابوموسیاشعری از رسول اکرم جکه میفرماید:
«وَإِذَا كَانَ عِنْدَ الْقَعْدَةِ فَلْيَكُنْ مِنْ أَوَّلِ قَوْلِ أَحَدِكُمْ التَّحِيَّاتُ الطَّيِّبَاتُ الصَّلَوَاتُ لِلَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ آيها النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ السَّلَامُ عَلَيْنَا وَعَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ». [رواه البخاری].
«هرگاه کسی برای تشهد نشست بگوید: تحیات، پاکیها و صلوات فقط شایستهی خداوند متعال است. سلام، رحمت و برکات خدا بر تو باد ای پیامبر، سلام بر ما و بر بندگان صالح خدا، شهادت میدهم که هیچ معبود بر حقی غیر از الله نیست و شهادت میدهم که محمد بنده و فرستادهی اوست».
اهل علم اتفاق دارند که همهی این الفاظ درست هستند و هر کس یکی از آنها را در تحیات خواند پاداش میگیرد.
اساس اختلاف در وجوب تشهد حدیث ابن بحینه است که میگوید: پیامبر جنماز ظهر را با ما خواند، در دو رکعت اول تشهد نخواند و برخاست، مردم هم همراه ایشان بلند شدند، وقتی که نماز به پایان رسید مردم منتظر سلام دادن ایشان بودند، ولی ایشان قبل از سلام دو بار به سجده رفت سپس سلام داد. [بخاری آن را روایت کرده است].
گروهی که قائل به سنت بودن تشهد هستند، میگویند: اگر تشهد واجب بود رسول خدا جبدان برمیگشت و تنها به سجده اکتفا نمیفرمود، حتی امام بخاری حدیث را در باب «کسی که تشهد اول را واجب نمیداند» روایت کرده است.
گروه دیگر که قائل به وجوب هستند به حدیثی دیگر که بخاری باز هم از ابن بحینه روایت میکند استناد میکنند که میگوید: با رسول خدا جنماز ظهر را میخواندیم، در رکعت دوم برخاست هر چند میبایست تشهد بخواند، ولی در پایان نماز دو بار به سجده رفت.
اینکه ابن بحینه گفته است: میبایست تشهد بخواند، دال بر وجوب آن است. البته احتمال هر دو دیدگاه وجود دارد.