آنچه هر مسلمان باید بداند

فهرست کتاب

مصارف زکات

مصارف زکات

خداوند خودش در قرآن مستحقین زکات را بیان فرموده است، زکات را به فقراء و مساکین و مسئولین جمع‏آوری زکات و تازه‏مسلمانان و بردگان و بدهکاران و افرادی که در راه خدا جهاد می‏کنند و مسافرین اختصاص داده است، در مورد «فی سبیل الله» میان فقها اختلاف وجود دارد.

در سنت پیامبر جزکات دادن به نزدیکان، هم زکات محسوب می‏شود و هم صله‏ی رحم به شمار می‏آید، و همچنین در سنت بیان شده که زکات به پدر و مادر (اصول) و فرزند (فروع) داده نمی‏شود، چون نفقه‏ی آنها بر فرد زکات دهنده واجب است، و همچنین آل محمد جمستحق زکات نیستند.

خداوند مصارف زکات را چنین بیان می‏فرماید:

﴿إِنَّمَا ٱلصَّدَقَٰتُ لِلۡفُقَرَآءِ وَٱلۡمَسَٰكِينِ وَٱلۡعَٰمِلِينَ عَلَيۡهَا وَٱلۡمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمۡ وَفِي ٱلرِّقَابِ وَٱلۡغَٰرِمِينَ وَفِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِۖ فَرِيضَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ٦٠[التوبة: ۶۰].

‏«زکات مخصوص مستمندان، بیچارگان، گردآورندگان آن، کسانی که جلب محبّتشان (برای پذیرش اسلام و سودگرفتن از خدمت و یاریشان به اسلام چشم داشته) می‌شود، (آزادی) بندگان، (پرداخت بدهی) بدهکاران، (صرف) در راه (تقویت آئین) خدا، و واماندگان در راه (و مسافران درمانده و دورافتاده از مال و منال و خانه و کاشانه) می‌باشد. این یک فریضه‏ی مهمّ الهی است (که جهت مصلحت بندگان خدا مقرّر شده است) و خدا دانا (به مصالح آفریدگان) و حکیم (در وضع قوانین) است». ‏

در مورد زکات دادن به نزدیکان بخاری از زینب همسر ابن‏مسعود روایت می‏کند که ایشان نزد حضرت جرفتند و اجازه‏ی ورود خواستند، خطاب به حضرت گفته شد: این زینب است، حضرت فرمود: کدام زینب؟

عرض کردند: زینب همسر ابن‏مسعود است، فرمود: بگذارید وارد شود، به ایشان اجازه‏ی ورود دادند، زینب خطاب به حضرت فرمود: ای رسول خدا شما امروز به صدقه دستور دادید، من هم مقداری جواهرات دارم می‏خواهم آن را ببخشم، ابن‏مسعود گمان می‏کند که فرزندش مستحق این صدقه است، پیامبر جفرمود: ابن‏مسعود راست می‏گوید، همسر و فرزندت از همه کس مستحق‏تر هستند.

و باز در روایت دیگری از زینب آمده است که: در مسجد بودم که پیامبر جرا دیدم. ایشان خطاب به زنان فرمود: صدقه بدهید هر چند که از زیورآلاتتان باشد. این در حالی بود که زینب به همسر و بچه‏های یتیمش که در خانه‏ی او بودند صدقه داده بود. پس به همسرش، عبدالله، گفت: از رسول خدا بپرس که آیا این صدقه درست است؟ عبدالله گفت: خودت از ایشان بپرس. زینب می‏گوید پیش پیامبر خدا جرفتم، جلوی در زنی از انصار بود که او هم سؤال من را داشت. بلال از کنار ما رد شد پس به او گفتیم که این سؤال را از پیامبر بپرسد. بلال داخل شد و سؤال را پرسید. پیامبر فرمود: آن دو کیستند؟ بلال گفت: زینب. فرمود: کدام زینب؟ گفت: همسر عبدالله. پیامبر فرمود: «بله، و برای این کار دو اجر می‏برد: اجر خویشاوندی و اجر صدقه» [بخاری و مسلم آن را روایت کرده‏اند].

در حدیث دیگر می‏فرماید: صدقه به آل ‏محمد نمی‏رسد و نباید بدانها داده شود، چون صدقه چرک دست مردم است. [مسلم].

اینکه پیامبر جمی‏فرماید: چرک مردم است یعنی موجب پاک شدن اموال و دارایی و نفوس مردم است، همانگونه که خداوند می‏فرماید:

﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَكِّيهِم بِهَا[التوبة: ۱۰۳].

«(ای پیغمبر!) از اموال آنان (که به گناه خود اعتراف دارند و در صدد کاهش بدیها و افزایش نیکیهای خویش می‌باشند) زکات بگیر تا بدین وسیله ایشان را (از رذائل اخلاقی، و گناهان، و تنگچشمی) پاک داری، و (در دل آنان نیروی خیرات و حسنات را رشد دهی و درجات) ایشان را بالا بری».

زکات دادن مانند شستن چرک دست مردم است.

از ابوهریره روایت شده است که حضرت جفرمود:

«إِنِّي لَأَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِي فَأَجِدُ التَّمْرَةَ سَاقِطَةً عَلَى فِرَاشِي فَأَرْفَعُهَا لِآكُلَهَا ثُمَّ أَخْشَى أَنْ تَكُونَ صَدَقَةً فَأُلْقِيهَا» [متفق علیه].

«من وقتی که به خانه برمی‏گردم و یک دانه خرمای افتاده بر روی فرش را می‏بینم آن را برمی‏دارم که بخورم، اما از ترس اینکه مبادا آن دانه‏ی خرما صدقه باشد از خوردنش امتناع می‏ورزم». [بخاری و مسلم].

دوباره از ابوهریره روایت شده است که هنگام چیدن خرما، آن را پیش حضرت جآوردند، هر کس به اندازه‏ی خودش می‏آورد تا اینکه یک خرمن خرما جمع شد، حسن و حسین به دور خرما بازی می‏کردند، یکی از آنها دانه‏ای خرما برداشت و در دهان دیگری گذاشت، حضرت جآن را دید بلند شد و خرما را از دهانش بیرون آورد و فرمود: مگر نمی‏دانید آل محمد صدقه نمی‏خورند. [بخاری].