ارکان نماز
ارکان نماز عبارتند از: ایستادن، برای کسی که توانایی داشته باشد، الله اکبر تحریم، خواندن سورهی فاتحه، رکوع، اعتدال، سجده و بلند شدن از آن، نشستن میان سجدهها، طمأنینه(یعنی مکث کردن در هر رکن)، تشهد پایانی و نشستن در آن، سلام دادن و ترتیب میان این ارکان. در مورد صلوات فرستادن بر پیامبر جاختلاف هست، برخی میگویند جزء ارکان و گروهی دیگر میگویند سنت است.
و بر رکن بودن قیام در نماز این آیه دلالت دارد که میفرماید:
﴿حَٰفِظُواْ عَلَى ٱلصَّلَوَٰتِ وَٱلصَّلَوٰةِ ٱلۡوُسۡطَىٰ وَقُومُواْ لِلَّهِ قَٰنِتِينَ ٢٣٨﴾[البقرة: ۲۳۸].
«در انجام نمازها و (به ویژه) نماز میانه (یعنی عصر، کوشا باشید و) محافظت ورزید و فروتنانه برای خدا بپا خیزید (و با خشوع و خضوع، در برابر دیدگان خود، هیبت و عظمت خدا را مجسّم دارید)».
و حدیث عمران بن حصین که گفت بیماری بواسیر داشتم پس دربارهی نحوهی نماز خواندنم از پیامبر پرسیدم، ایشان فرمود:
«صَلِّ قَائِمًا، فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَقَاعِدًا، فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَعَلَى جَنْبٍ». [رواه البخاري].
«ایستاده نماز بخوان،اگر نتوانستی، نشسته بخوان و اگر نتوانستی بر پهلو نماز بخوان». [بخاری آن را روایت کرده است].
دلیل کیفیت نماز و بعضی از ارکانش حدیث ابوهریره است که گفت: پیامبر جبه مسجد آمد و به دنبال او مردی داخل مسجد شد و شروع به نماز خواندن کرد، سپس پیش پیامبر آمد و به او سلام کرد، پیامبر جبه او جواب داد و فرمود:
«إِرْجِعْ فَصَلِّ فَإِنَّكَ لَمْ تُصَلِّ فَرَجَعَ يُصَلِّي كَمَا صَلَّى ثُمَّ جَاءَ فَسَلَّمَ عَلَى النَّبِيِّ جفَقَالَ ارْجِعْ فَصَلِّ فَإِنَّكَ لَمْ تُصَلِّ ثَلَاثًا فَقَالَ وَالَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ مَا أُحْسِنُ غَيْرَهُ فَعَلِّمْنِي فَقَالَ إِذَا قُمْتَ إِلَى الصَّلَاةِ فَكَبِّرْ ثُمَّ اقْرَأْ مَا تَيَسَّرَ مَعَكَ مِنْ الْقُرْآنِ ثُمَّ ارْكَعْ حَتَّى تَطْمَئِنَّ رَاكِعًا ثُمَّ ارْفَعْ حَتَّى تَعْدِلَ قَائِمًا ثُمَّ اسْجُدْ حَتَّى تَطْمَئِنَّ سَاجِدًا ثُمَّ ارْفَعْ حَتَّى تَطْمَئِنَّ جَالِسًا وَافْعَلْ ذَلِكَ فِي صَلَاتِكَ كُلِّهَا». [متفق علیه].
«برگرد و نمازت را دوباره بخوان، آن مرد برگشت و دوباره مثل بار اول نماز خواند، سپس پیش پیامبر جبرگشت و سلام کرد، پیامبر جفرمود: برگرد و نمازت را دوباره بخوان، تا سه بار مرد برگشت، این بار گفت: سوگند به کسی که تو را فرستاده است از این بهتر نمیدانم، به من یاد بده، فرمود: وقتی خواستی نماز بخوانی الله اکبر بگو، سپس آن مقدار از قرآن که برایت ممکن است بخوان، سپس با آرامش به رکوع برو سپس بلند شو تا کاملاً راست شوی، سپس سجده کن تا در آن حالت آرام گیری، بعد سرت را بلند کن و بنشین به طوری که از نشستنات مطمئن شوی، سپس سجده کن تا اینکه در سجده آرام گیری، سپس این ارکان را در هر رکعتی به جا بیاور». [بخاری و مسلم آن را روایت کردهاند].
یا حدیث:
«إن رسول الله جإِذَا قَامَ إِلَى الصَّلاَةِ يُكَبِّرُ حِينَ يَقُومُ، ثُمَّ يُكَبِّرُ حِينَ يَرْكَعُ، ثُمَّ يَقُولُ سَمِعَ اللَّهُ لَمِنْ حَمِدَهُ. حِينَ يَرْفَعُ صُلْبَهُ مِنَ الرَّكْعَةِ، ثُمَّ يَقُولُ وَهُوَ قَائِمٌ رَبَّنَا لَكَ الْحَمْدُ ثُمَّ يُكَبِّرُ حِينَ يَهْوِي، ثُمَّ يُكَبِّرُ حِينَ يَرْفَعُ رَأْسَهُ، ثُمَّ يُكَبِّرُ حِينَ يَسْجُدُ، ثُمَّ يُكَبِّرُ حِينَ يَرْفَعُ رَأْسَهُ، ثُمَّ يَفْعَلُ ذَلِكَ فِى الصَّلاَةِ كُلِّهَا حَتَّى يَقْضِيَهَا، وَيُكَبِّرُ حِينَ يَقُومُ مِنَ الثِّنْتَيْنِ بَعْدَ الْجُلُوسِ».
«پیامبر جوقتی که میخواست نماز بخواند، هنگامی که میایستاد میفرمود: الله اکبر، سپس وقتی به رکوع میرفت، الله اکبر میگفت و هنگام بلند شدن از رکوع میفرمود: « سَمِعَ اللَّهُ لَمِنْ حَمِدَهُ» و وقتی راست میایستاد میفرمود: رَبَّنَا لَكَ الْحَمْدُ. سپس وقتی به سجده میرفت میفرمود: الله اکبر، و وقتی سرش را از سجده بلند میکرد الله اکبر میگفت و وقتی دوباره به سجده میرفت میفرمود: الله اکبر و وقتی سرش را بلند میکرد میفرمود الله اکبر سپس این کار را تا پایان نمازش انجام میداد و پس از تشهد اول، هنگام بلند شدن برای رکعت سوم دوباره الله اکبر میگفت».
در حدیث دیگری میفرماید:
«صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي». [رواه البخاری].
«نماز بخوانید آن گونه که من نماز میخوانم». [بخاری آن را روایت کرده است].
پیامبر جدر مورد طمأنینه میفرماید:
«صلى رسول الله جبأصحابه ثم جلس في طائفة منهم فدخل رجل فقام يصلي فجعل يركع وينقر في سجوده فقال النبي ج: أترون هذا من مات على هذا مات على غير ملة محمد ينقر صلاته كما ينقر الغراب الدم إنما مثل الذي يركع وينقر في سجوده كالجائع لا يأكل إلا التمرة والتمرتين فماذا تغنيان عنه». [رواه إبن خزیمه].
«پیامبر جبرای اصحابش نماز خواند، سپس میان گروهی از آنها نشست، مردی وارد شد و نماز خواند، شروع کرد به رکوع و سجده بردن اما مانند کلاغ به زمین نوک میزد، پیامبر فرمود: آیا این را میبینید؟ اگر بر این حال بمیرد، از امت محمد نیست! نمازش را همانند کلاغی که بر زمین نوک میزند میخواند، مثال کسی که اینگونه نماز میخواند مانند کسی است که خیلی گرسنه باشد اما دو یا سه دانه خرما بخورد، آیا نفعی به حالش میبخشد؟!». [ابن خزیمه آن را روایت کرده است].
آیهی ۵۶ سورهی احزاب به صلوات فرستادن بر پیامبر جاشاره میفرماید:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰٓئِكَتَهُۥ يُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِيِّۚ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِيمًا٥٦﴾[الأحزاب: ۵۷].
«خداوند و فرشتگانش بر پیغمبر درود میفرستند، ای مؤمنان! شما هم بر او درود بفرستید و چنان که باید سلام بگویید».
و حدیث ابی مسعود انصاری که میفرماید:
«أَتَانَا رسولالله جوَنَحْنُ فِي مَجْلِسِ سَعْدِ بْنِ عُبَادَةَ فَقَالَ لَهُ بَشِيرُ بْنُ سَعْدٍ: أَمَرَنَا اللَّهُ تَعَالَى أَنَّ نُصَلِّيَ عَلَيْكَ يَا رسولالله! فَكَيْفَ نُصَلِّي عَلَيْكَ؟ قَالَ: فَسَكَتَ رسولُالله جحَتَّى تَمَنَّيْنَا أَنَّهُ لَمْ يَسْأَلْهُ ثُمَّ قَالَ رسولالله ج: قُولُوا: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ وَبَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ فِي الْعَالَمِينَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ وَالسَّلَامُ قَدْ عَلِمْتُمْ». [رواه مسلم].
«در حالی که در مجلس سعد بن عباده نشسته بودیم رسول خدا پیش ما آمد، بشیر بن سعد خطاب به ایشان گفت: خداوند به ما دستور داده که بر شما صلوات بفرستیم، این دستور را با چه الفاظی به جا آوریم؟ روای میگوید: حضرت جسکوت اختیار کردند، در دل خود گفتیم ای کاش بشیر چنین سؤالی نمیپرسید، سپس پیامبر جفرمود: بگویید: خداوندا! بر محمد و آل محمد صلوات بفرست همچنانکه بر آل ابراهیم صلوات فرستادی. خداوندا! به محمد و آل محمد برکت عطا فرما همچنانکه به آل ابراهیم برکت دادهای. همانا تو در هر حالی بسیار ستوده و باعظمتی، سلام را هم که قبلاً یاد گرفتهاید». [مسلم آن را روایت کرده است].
در حدیث کعب بن عجزه آمده است که گفت: رسول خدا جبر ما وارد شد، عرض کردیم کیفیت سلام بر شما را میدانیم اما چگونه صلوات بفرستیم ایشان فرمود، بگویید:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ وَبَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ». [متفق علیه].
«خداوندا! بر محمد و آل محمد صلوات بفرست همچنانکه بر آل ابراهیم صلوات فرستادی به تحقیق تو در هر حالی بسیار ستوده و باعظمتی، خداوندا! به محمد و آل محمد برکت عطا فرما همچنانکه به آل ابراهیم برکت دادهای همانا تو در هر حالی بسیار ستوده و باعظمتی». [بخاری و مسلم آن را روایت کردهاند].
در روایت دیگری از بخاری آمده است که کعب بن عجزه به عبدالرحمن بن أبی لیلی گفت:
«أَلَا أُهْدِي لَكَ هَدِيَّةً سَمِعْتُهَا مِنْ النَّبِيِّ جفَقُلْتُ: بَلَى فَأَهْدِهَا لِي فَقَالَ: سَأَلْنَا رسولالله جفَقُلْنَا يَا رسولالله كَيْفَ الصَّلَاةُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ عَلَّمَنَا كَيْفَ نُسَلِّمُ عَلَيْكُمْ قَالَ: قُولُوا: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ».
«آیا میخواهی هدیهای را که از رسول خدا جشنیدم به تو تقدیم کنم؟ گفتم: بله. گفت: از رسول خدا پرسیدیم چگونه بر تو صلوات بفرستیم، خداوند به ما یاد داده که چگونه سلام بفرستیم.
حضرت جفرمود: بگویید: خداوندا! بر محمد و آل محمد صلوات بفرست همچنانکه بر ابراهیم و آل ابراهیم صلوات فرستادی به تحقیق تو در هر حالی بسیار ستوده و باعظمتی، خداوندا، به محمد و آل محمد برکت عطا فرما همچنانکه به ابراهیم و آل ابراهیم برکت دادهای همانا تو در هر حالی بسیار ستوده و باعظمتی».
بنا به این دلایل برخی از بزرگان علم میگویند: در تشهد آخر صلوات فرستادن بر پیامبر جواجب است، و ترک آن نماز را باطل میسازد.