گفتار نخست: خاندان صفوی
پدیدۀ «قزلباشان» که زایندۀ تشیع صفوی در کشور ما است، از بحث انگیزترین موضوعات تاریخ ایران است، ایران شناسانی چون ادواردبراون و والترهینتس [۱]. و کسانی چون لرد استانلی و جارلزگری [۲]این پدیده را یک ضرورت تاریخی برای حفظ وحدت ملی و استقلال میهنی ایران تلقی کردهاند؛ محققان اکادمی علوم شوروی سابق چون پتروشوفسکی و پیکولوسکایا و دیگران [۳]عقیده دارند که دولت قزلباشان یک امر عادی و استمرار طبیعی حاکمیت قوم ترک در ایران بوده است. نویسندگان سنیمذهب معاصر ظهور قزلباشان به ویژه شیخ فضل الله روزبهان خنجی [۴]و شرف الدین بدلیسی [۵]از پدیدۀ قزلباش به عنوان بلای ایران ستیز و دین برانداز یاد کردهاند، شماری از مورخان ایرانی قرن حاضر ظهور صفویه را یکی از الطاف خدائی برای انتشار و تقویت تشیع دانستهاند، علی شریعتی نیز در بارۀ صفویه و تشیع صفوی نظر خاصی دارد که در حد داوری یک اندیشمند شیعهمذهب متدین و روشنفکر آرزومند حاکمیت جهانی شیعه در خور توجه و مطالعه است، سید احمد کسروی نیز در بارۀ صفویه نظر خاص به خودش را دارد که در جزوۀ «شیخ صفی و تبارش» بیان شده است.
برای آشنائی با عوامل و انگیزههای پیدایش دولت قزلباشان در ایران کتابهای زیادی از نویسندگان وابسته به دربار شاه اسماعیل و شاه تهماسب اول در دست است که میتواند بهترین مأخذ پژوهندۀ تاریخ صفویه باشد، این نویسندگان در ۵۰ سال اول حکومت قزلباشان دستکم ده عنوان کتاب تألیف کردهاند که حاوی مطالب ارزشمندی در بارۀ پیدایش و اعتلای صفویه است، این مؤلفات عبارتند از: ۱) تاریخ حبیب السیر، تألیف غیاث الدین خواندمیر؛ ۲) فتوحات شاهی، تألیف ابراهیم امینی؛ ۳) ذیل تاریخ حبیب السیر یا تاریخ شاه اسماعیل و شاه تهماسب، تألیف میرمحمود خواندمیر؛ ۴) لب التواریخ، تألیف یحیا قزوینی؛ ۵) احسن التواریخ، تألیف حسن بیک روملو؛ ۶) جهانگشای خاقان، مؤلف ناشناس؛ ۷) تاریخ جهان آرا، تألیف قاضی احمد غفاری؛ ۸) تکمله الأخبار، تألیف عبدی بیک نویدی؛ ۹) جواهر الاخبار، تألیف بوداق قزوینی؛ ۱۰) عالم آرای شاه تهماسب، تألیف یک مؤلف مجهول.
علاوه بر اینها شماری از اروپائیان که در زمان شاه اسماعیل و شاه تهماسب – ظاهراً – به عنوان بازرگان در ایران آمد و شد میکردهاند، یادداشتهای ارزندهئی به صورت سفرنامه از خود بر جای نهادهاند که حاوی حقایق ارزشمندی در بارۀ رخدادهای دوران اولیۀ روی کار آمدن قزلباشان صفوی است.
[۱] اولی در کتاب «تاریخ ادبیات ایران» و دومی در کتاب «تشکیل دولت ملی در ایران». [۲] در یادداشتهای ترجمه شده به فارسی تحت عنوان «سفرنامۀ و نیزیان در ایران». [۳] در «اسلام در ایران» و در «تاریخ ایران». [۴] در کتاب «عالم آرای امینی». [۵] در کتاب «شرفنامه».