معنای اسلام و ایمان
س ۱: اسلام چیست؟
ج ۱: اسلام یعنی تسلیم شدن مطلق برای خدا در یکتاپرستی و یگانه دانستن او، پایبند بودن در اطاعت کردن از خداوند و دوری جستن از شریک قرار دادن برای اوست. خداوند میفرماید:
﴿بَلَىٰۚ مَنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ فَلَهُۥٓ أَجۡرُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦ وَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ١١٢﴾[البقرة: ۱۱۲].
«آری کسی که از هر جهت، تسلیم حکم خدا گردد و نیکوکار شود مسلماً اجرش نزد خدای بزرگ است و او را هیچ خوف و اندیشه و هیچ حزن و اندوهی در دنیا و آخرت نخواهد بود».
پیامبر صمیفرماید:
[الإسلام أن تشهد أن لا إله إلا الله وأن محمداً رسول الله، تقیم الصلاة وتؤتي الزكاة وتصوم رمضان وتحج البیت إن استطعت إلیه سبیلا: اسلام یعنی: شهادت دادن بر وحدانیت خدا و پرستش او به تنهایی و شهادت دادن به اینکه محمد صفرستادۀ خداست و بر پا داشتن نماز و دادن زکات و روزه گرفتن رمضان و زیارت خانۀ خدا برای کسی که توانایی مالی و بدنی داشته باشد]. (رواه مسلم).
س ۲: ایمان چیست؟
ج ۲: ایمان اعتقاد داشتن در قلب و اقرار کردن از طریق زبان و عمل کردن به آنها از طریق اعضا و اندامهای بدن است. به عبارت دیگر ایمان، قول قلب (تصدیق و انقیاد) قول لسان (اقرار کردن زبان به کلمۀ شهادتین) عمل قلب و عمل جوارح است. خداوند میفرماید:
﴿۞قَالَتِ ٱلۡأَعۡرَابُ ءَامَنَّاۖ قُل لَّمۡ تُؤۡمِنُواْ وَلَٰكِن قُولُوٓاْ أَسۡلَمۡنَا وَلَمَّا يَدۡخُلِ ٱلۡإِيمَٰنُ فِي قُلُوبِكُمۡۖ﴾[الحجرات: ۱۴].
«(ای رسول) اعراب (بنیاسد) که (بر تو منت گذاشته) و گفتند: ما (بدون جنگ و نزاع) ایمان آوردیم، به آنها بگو: شما که ایمانتان (از زبان) به قلب وارد نشده حقیقتاً هنوز ایمان نیاوردهاید پس بگویید: اسلام آوردیم (و از خوف جان به ناچار تسلیم شدیم)».
پیامبر صفرمود:
[الإیمان أن تؤمن بالله وملائكة وكتبه ورسله والیوم الآخر وتؤمن بالقدر خیره وشره: ایمان یعنی باور داشتن همراه یقین به خدا، ملائکه، کتابهای آسمانی، پیامبران، روز قیامت و قضا و قدر، هم از نظر شر و هم از نظر خیر]، امام حسن بصری /میفرمود: [ایمان با آرزو و تمنای (ای کاش گفتن) ایمان کردن به دست نمیآید، بلکه ایمان چیزی است که باید در قلب انسان فرو برود و با عمل کردن به واجبات ایمان، آن را تصدیق کند] (رواه مسلم).
س ۳: خدایت کیست؟
ج ۳: خدایم کسیست که مرا به فضل و لطف خویش خلق کرده، پرورش داده و خالق همۀ مخلوقات است خدا کسی است که تنها او را پرستش میکنم و هیچ کسی را غیر او نمیپرستم. خداوند میفرماید:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢﴾[الفاتحة: ۲].
«حمد و ستایش برای خدایی است که خالق و بوجودآورندۀ تمام جهانیان است».
س ۴: دینت چیست؟
ج ۴: دین من اسلام است، و اسلام دینیست که قرآن و حدیث از نظر اطاعت و عبادت خداوند بر آن دلالت دارند. خداوند میفرماید:
﴿إِنَّ ٱلدِّينَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلۡإِسۡلَٰمُۗ﴾[آلعمران: ۱۹].
«دین نزد خدا اسلام است».
س ۵: پیامبرت کیست؟
ج ۵: پیامبر من محمد صاست، و او محمد صپسر عبدالله پسر عبدالمطلب پسر هاشم، پیامبر و فرستادۀ خداوند برای همۀ مردم جهان است که در مکه متولد شده و مادرش آمنه دختر وهب نام دارد.
خداوند میفرماید:
﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُمۡ جَمِيعًا﴾[الأعراف: ۱۵۸].
«بگو ای مردم: من فرستاده و پیامبر خداوند به سوی همۀ شما هستم».
محمدبن عبدالله صآخرین پیامبر و ختمکنندۀ آنها است و بعد از او هیچ پیامبر و فرستادهای نیست، خداوند در سورۀ احزاب آیۀ چهل نیز به رسول و خاتمالأنبیاء بودن محمد صاشاره میکند و در مورد زیدبن حارثه که در خانۀ پیامبر صپرورش مییافت و اعراب جاهلیت او را فرزند خواندۀ پیامبر صمیخواندند، صراحتاً بیان میکند که محمد ص، پدر هیچ یک از مردان شما نیست بلکه رسول خدا و خاتمالأنبیاء است.
﴿مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَدٖ مِّن رِّجَالِكُمۡ وَلَٰكِن رَّسُولَ ٱللَّهِ وَخَاتَمَ ٱلنَّبِيِّۧنَۗ﴾[الأحزاب: ۴۰].
«محمد پدر هیچیک از مردان شما نیست، بلکه رسول خدا و پایاندهندۀ پیامبران است».
﴿ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلَّذِي خَلَقَ ١﴾[العلق: ۱].
«بخوان به نام پروردگارت که تو را خلق کرده است».
اولین آیهای است که به واسطۀ امین وحی جبرئیل بر رسول خدا نازل شد و با نزول آن وظیفۀ سنگین ابلاغ دین اسلام از سوی پیامبر آغاز گردید. خداوند در سورۀ مدثر میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمُدَّثِّرُ ١ قُمۡ فَأَنذِرۡ ٢﴾[المدثر: ۱-۲].
«ای مرد جامه به خود پیچیده برخیز و مردم را از عذاب خدا بترسان».
در چهل سالگی وحی بر او نازل شد، و سیزده سال بعد از بعثتش به مدینه هجرت کرد، ده سال در مدینه ماند و در سن ۶۳ سالگی آنجا وفات یافت، اولین چیزی که پیامبر صمردم را به سوی او میخواند، توحید (یکتاپرستی) بود. و یکتاپرستی (لا إله إلا الله) است. یعنی هیچ معبود و پرستششوندهای بجز خداوند بزرگ شایستۀ پرستش و عبادت نیست و خداوند به پیامبر صامر کرد که خدا را به تنهایی بخواند و به هنگام دعا کردن، هیچ شریکی برای خدا مثل مشرکانی که در زمان پیامبر صبرای خداوند شریک قرار میدادند، قرار ندهد. خداوند به پیامبر صفرمود:
﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَدۡعُواْ رَبِّي وَلَآ أُشۡرِكُ بِهِۦٓ أَحَدٗا ٢٠﴾[الجن: ۲۰].
«(ای محمد به مردم) بگو: من خدای خود را به یگانگی میپرستم و هرگز احدی را با او شریک نمیگردانم».
[الدعاء هو العبادة: دعا همان عبادت است] (رواه ترمذی و حدیث حسن است).
واجب است که مسلمانان در دعا کردن و عبادت نمودن خداوند، هیچگونه شریکی برای او قرار ندهند و هیچ کسی را غیر از خداوند نخوانند حتی اگر پیامبر صیا اولیاء خداوند باشند، و غیر از خدا، مردگان و انسانهای ناتوان که خود مخلوقند، همگی از دفع کردن ضرر از انسان، ناتوان و عاجزند. خداوند میفرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَخۡلُقُونَ شَيۡٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ ٢٠ أَمۡوَٰتٌ غَيۡرُ أَحۡيَآءٖۖ وَمَا يَشۡعُرُونَ أَيَّانَ يُبۡعَثُونَ ٢١﴾[النحل: ۲۰-۲۱].
«و آنچه را غیر از خدا عبادت میکنید و میخوانید هیچ چیزی خلق نکردهاند و اثری در عالم به نفع خلق ندارند و خودشان هم خلق شدهاند. اینها مردهاند و از حیات و زندگی بیبهرهاند و هیچ حس و شعوری ندارند که چه هنگام مبعوث میشوند».
س ۶: عقیدهات در مورد روز قیامت و حکم کسی که انکار روز قیامت را میکند چیست؟
ج ۶: این است که ایمانداشتن به روز قیامت واجب و آن جزئی از ایمان است و ایمانداشتن به خدا بدون آن ممکن نیست، و کسی که مخلوقاتش را برای اولین بار از نیستی و عدم خلق کرده است بر خلق کردن دوباره آنها قادر است. و کسی که بعثت روز قیامت را رد کند کافر است و تا ابد در جهنم میماند. خداوند میفرماید:
﴿وَضَرَبَ لَنَا مَثَلٗا وَنَسِيَ خَلۡقَهُۥۖ قَالَ مَن يُحۡيِ ٱلۡعِظَٰمَ وَهِيَ رَمِيمٞ ٧٨ قُلۡ يُحۡيِيهَا ٱلَّذِيٓ أَنشَأَهَآ أَوَّلَ مَرَّةٖۖ وَهُوَ بِكُلِّ خَلۡقٍ عَلِيمٌ ٧٩﴾[یس: ۷۸-۷۹].
«برای ما مثلی (جاهلانه) زد در حالی که خلقت خویش را فراموش کرده بود، گفت: این استخوانهای پوسیده را دوباره، چه کسی زنده میکند. (ای رسول ما) بگو: آن خدایی زنده میکند که اول بار آنها را حیات بخشیده و زنده کرده و او به هر خلقتی دانا و قادر است».
س ۷: علامت و نشانههای یک مرگ زیبا و دلپذیر و راحت برای کسی که میمیرد چیست؟
ج ۷: علامات یک مرگ دلپذیر برای انسان زیاد هستند، هر مسلمانی بمیرد در حالی که یکی از این نشانهها را داشته باشد مژده و بشارت برای اوست.
۱) در هنگام مرگ، کلمۀ شهادتین (أشهد أن لا إله إلا الله وأن محمداً رسول الله)را بر زبان بیاورد.
۲) در شب یا روز جمعه بمیرد.
۳) در هنگام مرگ عرق از پیشانیش سرازیر شود.
۴) در هنگام مرگ طلب شهادت، در میدان جهاد داشته باشد.
۵) مردن در حال جهاد در راه خدا، شامل کسی میشود که در راه خدا کشته شود و یا به خاطر طاعون، استفراغ، اسهال و یا هر دردی که انسان در شکمش دارد، میمیرد.
۶) کسی که با غرق شدن و یا آتش گرفتن میمیرد.
۷) زنی که در حال نفاس (خونی که بعد از تولد بچه از فرج زن بیرون میآید) میمیرد.
۸) به سبب مریضی سینه پهلو مردن، این مریضی یک نوع ورم کردن است که در پردۀ غشای داخلی پهلوی انسان بوجود میآید و باعث شدت درد و گرم شدن بدن میشود.
۹) مردن به دلیل بیماری سل.
۱۰) مردن در راه دفاع از دین و جان و مال.
۱۱) مردن در هنگام نگهبانی دادن در راه خدا و مواظبت از سرزمین اسلامی.
۱۲) مردن در هنگام انجامدادن عمل صالحی، مثل گفتن شهادتین، در حال روزه بودن یا صدقه و زکات دادن.
کل احادیث این بحث را میتوان به طور مفصل در کتاب (أحکام الجنائز) علامۀ محدث، شیخ محمد ناصرالدین الألبانی از صفحۀ ۳۴ به بعد مطالعه کنید.
[الشهداء سبعة سوی القتل في سبیل الله: المطعون شهید والغرق شهید، وصاحب ذات الجنب شهید والمبطون شهید والحرق شهید والذي یموت تحت الهدم شهید والمرأة تموت بجمع شهیدة: به غیر از کسی که در راه خدا کشته میشود، شهداء هفت دستهاند: کسی که به مرض طاعون میمیرد، کسی که غرق میشود، کسی که به سینه پهلو میمیرد، کسی که به درد شکم میمیرد، کسی که به خاطر سوختن میمیرد و کسی که در زیر آوار و ویرانی میمیرد و زنی که در هنگام زایمان نوزادش میمیرد] (رواه حاكم وصححه الحاكم ووافقه الذهبی).
پیامبر صفرمود:
[من قال لا إله إلا الله ابتغاء وجه الله ختم له بها دخل الجنة، ومن صام یوماً ابتغاء وجه الله ختم له بها دخل الجنة ومن تصدق بصدقة ابتغاء وجه الله ختم له بها دخل الجنة: کسی که لا إله إلا الله بگوید به خاطر رضای خدا و خالصانه برای او و در آن هنگام بمیرد داخل بهشت میشود و کسی که یک روز، روزه بگیرد برای بدست آوردن رضای خدا و در آن هنگام بمیرد، داخل بهشت میشود، و کسی که صدقه بدهد، برای بدست آوردن رضای خدا و در آن هنگام بمیرد داخل بهشت میشود] (آلبانی میفرماید: اسناد آن صحیح است).