شرطهای قبولشدن عمل
س ۱: شرطهای قبول شدن عمل کدامند؟
ج ۱: شروط قبول شدن عمل نزد خداوند چهار مورد است:
۱) ایمانداشتن به خداوند و پرستش او به تنهایی.
خداوند میفرماید:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ كَانَتۡ لَهُمۡ جَنَّٰتُ ٱلۡفِرۡدَوۡسِ نُزُلًا ١٠٧﴾[الكهف: ۱۰۷].
«به راستی کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند باغهای فردوس منزلگاه و جایگاه آنهاست».
پیامبر صمیفرماید:
[قل آمنت بالله ثم استقم:بگو: ایمان به خداوند آوردم، سپس بر روی ایمانت استقامت و پایداری داشته باش] (رواه مسلم).
۲) اخلاص: یعنی انجامدادن اعمال صالحه تنها برای خداوند، بدون قصد کسب شهرت و نداشتن ریا در انجام عبادات.
خداوند میفرماید:
﴿فَٱعۡبُدِ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ ٢﴾[الزمر: ۲].
«خدا را عبادت و پرستش کن و دینت را خالص برای او بگردان».
پیامبر صمیفرماید:
[من قال لا إله إلا الله مخلصا دخل الجنة: کسی که از روی اخلاص لا إله إلا الله بگوید داخل بهشت میشود] (رواه بزار).
۳) گفتار و عمل او با سنت پیامبر صموافقت و مطابقت داشته باشد. خداوند میفرماید:
﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ﴾[الحشر: ۷].
«و آنچه که رسول [خدا] به شما بدهد، آن را بگیرید. و از آنچه که شما را از آن باز دارد، بازآیید».
پیامبر صمیفرماید:
[من عمل عملا لیس علیه أمرنا فهو رد: هرکس عملی را انجام دهد، که ما به انجام آن امر نکرده باشیم، عمل او باطل است] (رواه مسلم).
۴) صاحب عمل صالح ایمانش را با کفر و شرک از بین نبرد، یعنی عبادت خود را برای خدا انجام دهد و هیچ کس را در عبادت خداوند شریک نگرداند، مثل دعا کردن از پیامبران†، اولیای الهی یا مردگان و یا طلب یاری گرفتن و مددخواهی از آنها و یا توسل کردن به مردگان در پیشگاه خداوند، حتی اگر این مردهها پیامبران†هم باشند، درست نیست. همچنان که خداوند میفرماید:
﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَۖ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّكَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٠٦﴾[يونس: ۱۰۶].
«و به جاى خداوند چیزى را که سودى به تو نمىبخشد و زیانى به تو نمىرساند [به نیایش] مخوان. که اگر [چنین] کنى، آن گاه از ستمکاران خواهى بود».
پیامبرصمیفرماید:
[الدعاء هو العبادة: دعا کردن همان عبادت است] (رواه ترمذی).
همچنان که نماز عبادت است و همانطور که در نماز، نمیتوان برای کسی غیر از خدا سجده برد، پس در دعا نیز، جز خدا نمیتوان کس دیگری را خواند و یا از او طلب فریادرسی و کمک کرد. خداوند میفرماید:
﴿لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٦٥﴾[الزمر: ۶۵].
«اگر شرک آورى، بىگمان عملکردت نابود شود. و به یقین از زیانکاران شوى».
س ۲: معنای نیت چیست؟
ج ۲: نیت مقصود و منظوری است که محل آن در قلب انسان است و تلفظ آن با زبان درست نیست و دلیل درستنبودن نیت با زبان این است که پیامبرصو صحابهشنیت را با زبان نگفتهاند بلکه انسان باید قلباً، نیت انجامدادن کاری را داشته باشد. خداوند میفرماید:
﴿وَأَسِرُّواْ قَوۡلَكُمۡ أَوِ ٱجۡهَرُواْ بِهِۦٓۖ إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ١٣﴾
[الملك:۱۳].
«و سخنتان را نهان دارید یا آن را آشکار سازید [در هر صورت] او به راز دلها داناست».
پیامبر صمیفرماید:
[إنما الأعمال بالبنیات وإنما لكل امريء ما نوی: انجام هر عملی بستگی به نیت دارد و بهره هر انسانی آن چیزی است که نیت کرده باشد] (متفق علیه).
یعنی برای درستی و قبولشدن هر عملی به نیت، قصد و هدفی نیاز است و آن نیت نیز، باید خالص برای خداوند باشد.
س ۳: معنی این سخن مردم که میگویند: (دین در قلب انسان است و اگر انسان دل و قلبش پاک باشد، کافی است و اعمال، زیاد مهم نیست) چیست؟
ج ۳: این سخن را کسانی میگویند که میخواهند از زیر بار تکالیف شرعی و دینی فرار کنند و واجبات دینی را انجام ندهند، دین، شامل مجموعهای از عقاید، عبادات، معاملات و غیره است. و این مجموعه نیاز به عمل کردن دارد. و انسان مسلمان باید به آنها عمل کند، و آنها را در زندگی روزمرهاش پیاده کند.
۱) عقاید دینی در قلب انسان جای دارد از آن جمله ارکان ایمان، که پیامبرصدر پاسخ جبرئیل÷آن را تشریح کرد. و در اول کتاب در مورد آن توضیح داده شده است.
[الإیمان أن تؤمن بالله وملائكته وكتبه ورسله والیوم والآخر وبالقدر خیره وشره: ایمان شامل: ایمانداشتن به خداوند، ملائکه، کتابهای آسمانی، پیامبران، روز آخرت و ایمان به قضا و قدر (خیر و شر آن) است] (روه مسلم).
۲) عبادات دینی با انجامدادن به وسیلۀ جوارح و همراه با نیت قلبی است. ارکان اسلام که پیامبرصدر جواب جبرئیل÷از آن خبر داده در جملۀ عبادات دینی قرار دارد.
[بني الإسلام علی خمس: علی أن یعبد الله ویكفر بما دونه وإقام الصلاة وإیتاء الزكاة وحج البیت وصیام رمضان: اسلام بر پنج چیز بنا نهاده شده است. یقین داشتن و عمل کردن به شهادتین (أشهد أن لا إله إلا الله وأن محمد رسول الله ص)، اقامه نماز، (نماز با رعایت تمام ارکان و واجبات و مستحبات آن) دادن زکات، حج خانه خدا را بجا آوردن و روزه گرفتن در ماه رمضان است] (رواه مسلم).
و این اعمال باید، همراه با اخلاص و مطابق با سنت پیامبر صباشد.
۳) بسیاری اوقات وقتی مسلمانان را به سوی نماز و روزه و گذاشتن ریش (برای مردان) دعوت میکنیم. به خاطر فرار از تکالیف شرعی میگویند که: دین باید در قلب انسان باشد و ظاهر چندان اهمیت ندارد، در جواب باید بگوییم که: ما از روی اعمال ظاهری به مسلمان بودن کسی پی میبریم و تنها خداوند میداند که در قلب هرکسی چه چیزی وجود دارد، آیا قلبش دارای ایمان است یا نه، و ما به درون قلب هیچ کسی آگاه نیستیم. اگر ایمان شخصی، قلبی و واقعی باشد باید این ایمان قلبی در ظاهرش هم اثر گذارد بطوری که فرد مسلمان میبایست علاوه بر اعمال عبادی مثل نماز، روزه، زکات باید بقیۀ فرائض یعنی سایر اعمال و گفتار و حتی وضعیت ظاهریش نیز با سنت رسول خدا صتطبیق داشته باشد.
پیامبر صمیفرماید:
[ألا وإن في الجسد مضغة إذا صلحت صلح الجسد كله وإذا فسدت فسد الجسد كله ألا وهي القلب: آگاه باشند که در بدن انسان تکه گوشتی وجود دارد که اگر آن تکه گوشت صالح و پاک باشد، تمام بدن انسان پاک میشود و اگر فاسد و ناپاک باشد، تمام بدن انسان فاسد و ناپاک میشود و آن قلب هر انسانی است] (متفق علیه).
امام حسن بصری/میگوید: ایمان با آرزوی بدستآوردن آن و آراستهکردن ظاهر خود، به شیوۀ اسلامی بدون وجود واقعی ایمان در قلب بدست نمیآید. بلکه باید یقین قلبی در ایمان وجود داشته باشد و اعضای بدن نیز به آن عمل کنند. یعنی انسان، نماز بخواند، روزه بگیرد، و از نظر ظاهر، ظاهری را که شایستۀ فرد مسلمان باشد داشته باشد.
امام شافعی /میگوید: ایمان، تصدیق قلب، عمل قلب، اقرار به زبان و عمل اعضای بدن است، و ایمان هر انسانی با انجامدادن عبادات، افزایش و با انجامدادن گناهان کاهش مییابد.
امامان سلف (پیشوایان صالح گذشته) کلاً بر روی این مسأله اجماع داشتند، که ایمان انسان، زیاد یا کم میشود. انسان وقتی مؤمن واقعی محسوب میشود که ایمان قلبی به خداوند داشته باشد و کلیۀ واجباتی را که از طریق قرآن و سنت نبوی بر او تکلیف شده است، یا میل و رغبت خالصانه برای خداوند انجام دهد بطوری که کلیۀ اعمالش با روش پیامبر صموافقت داشته باشد. انسان مسلمان هر چقدر، اعمال صالحش زیادتر باشد، ایمانش بیشتر میشود.