سنت و بدعت
س ۱: آیا در دین بدعت حسنه وجود دارد؟
ج ۱: خیر، بدعت حسنه در دین وجود ندارد، خداوند میفرماید:
﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ﴾[المائدة: ۳].
«امروز دین شما را به حد کمال رسانیدم و بر شما نعمتم را تمام کردم و بهترین آیین، را که اسلام است، برایتان برگزیدم».
[این آیه در روز جمعه در حجة الوداع و در کوه عرفه، بعد از نماز عصر بر پیامبرصنازل شد] (رواه مسلم).
خداوند با نزول این آیه به پیامبر صو اصحابش فهماند که امروز دین اسلام از لحاظ دستورات و احکام کامل و جامع است و هیچ چیزی که مربوط به دین باشد از قلم نیافتاده و همه را توسط پیامبر صبه مردم ابلاغ کرده است. و از این به بعد، دین اسلام کامل است و نیاز به هیچگونه اضافه کردن ندارد و کسی در دین بدعت (کارهایی که در گذشته در دین نبودند ولی حالا به وجود آمدهاند) به وجود بیاورد، نشان میدهد که دین اسلام کامل نشده و نیاز به پیامبر صجدیدی دارد و این کار او مخالف این آیه گفته شده و چندین آیه دیگر از قرآن است.
پیامبر صمیفرماید:
[إیاكم ومحدثات الأمور فإن كل محدثة بدعة وكل بدعة ضلالة وكل ضلالة في النار: آگاه و مواظب باشید از اینکه کارهایی جدید وارد دین نکنید، زیرا هر چیز جدیدی بدعت است و تمام بدعتها گمراهی هستند و تمام گمراهیها در آتش جهنمند] (رواه نسائی و غیره).
س ۲: بدعت در دین چست؟
ج ۲: بدعت در دین تمام اموری هستند که دلیل شرعی (قرآن و سنت) برای انجامدادن آن نداشته باشیم در این مورد خداوند در انکار کارهای مشرکان میگویند:
﴿أَمۡ لَهُمۡ شُرَكَٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا لَمۡ يَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُۚ﴾[الشورى: ۲۱].
«آیا آنان انبازها و معبودهایی دارند که برایشان دینی را پدید آوردهاند که خدا بدان اجازه نداده است».
پیامبر صمیفرماید:
[من أحدث في أمرنا هذا ما لیس منه فهو رد: هرکس در دین ما چیزی را به وجود آورد که جزو دین نباشد مردود و باطل است] (متفق علیه).
س ۳: انواع بدعت کدامند؟
ج ۳: انواع بدعت زیادند از آن جمله:
۱) بدعتهایی که هرکس آن را انجام دهد، کافر میشود. مثل: دعا کردن از مردگان و غایبان و طلب کمک و یاری از آنها مثل اینکه بگوید: (ای فلان کس که در قبر هستی یاری و کمکم کن).
۲) بدعتهایی که حرام هستند مانند: توسل کردن به مردگان در هنگام دعا کردن از خدا، بر روی قبر نماز خواندن، قربانی و نذر کردن به خاطر مردهها و درست کردن بنا و مقبره بر روی قبور.
۳) بدعتهایی که مکروه هستند، مانند، دوباره انجامدادن نماز ظهر بعد از نماز جمعه، مأموم صدایش را در نماز بلند کند، نیت آوردن با زبان در نماز، زیرا نیت باید قلبی باشد. و سلام دادن بعد از اذان و غیره.
س ۴: آیا در اسلام سنت حسنه (کار خوبی را انجامدادن و بعد مردم از آن پیروی کنند) وجود دارد؟
ج ۴: بله، در اسلام سنت حسنه وجود دارد مثل صدقه دادن.
پیامبر صمیفرماید:
[من سن في الإسلام سنة حسنة فله أجرها وأجر من عمل بها من بعده من غیر أن ینقص من أجورهم شيء ...: هرکس کار خوبی را که در اسلام از بین رفته دوباره زنده کند، هم پاداش کاری که انجام داده است و هم پاداش کسانی که از آن کار خوب او پیروی میکنند و بدون آنکه از پاداش کار آن اشخاص کم شود به او میرسد] (رواه مسلم).
سنت حسنه سنتهایی هستند که در صدر اسلام وجود داشتهاند ولی حالا در بین مردم از بین رفتهاند و هرکس آنها را دوباره در میان مردم زنده کند، دو پاداش به او میرسد.
س ۵: حقیقت زهد چیست؟
ج ۵: حقیقت زهد این است که مسلمان تمام آمال و آرزوهایش را در دنیا قرار ندهد و سعی و تلاشش برای کسب قدرت و تکبر نباشد. بلکه باید سعی کند که هدف از انجام کاهاریش فقط برای رضای خداوند باشد و سعی در یاریرساندن به دین خداوند داشته باشد. و در زندگی قناعت و سادهزیستی را پیشه خود سازد. زهد و دوری کردن از دنیا و نعمتهای آن و گوشهگیری از مردم و دستکشیدن از کار کردن، مثل آنچه که امروزه درویشهای پیرو تصوف آن را انجام میدهند، مثل آنچه که این کارها ترس، ضعف انسان، حماقت و دور انداختن نعمتهای خداوند نام دارد. این گمراهی را هم تصوف در دین بوجود آورد این مسأله سبب عقبماندگی مسلمانان و انحراف در دعوت دین اسلام شد، تا اینکه به مرحلهای رسید که این جاهلان در درون خانههایشان رسوا شدند.
س ۶: حکم تقلیدکردن (پیروی کردن از یک مذهب خاص در تمام موارد) چیت؟
ج ۶: تقلیدکردن در اصول دین (عقیده و توحید) درست نیست، بلکه باید دین را از قرآن و حدیث صحیح کسب کنیم و دنبالهرو پیامبر صو صحابۀ بزرگوار و تابعین باشیم و فهم صحیح دین را از آنها بگیریم. اما در فرع دین درست است که پیرو مذهبی از مذاهب اهل سنت و جماعت باشیم و اگر چه بطور کامل هم به آن مذهب مقید نباشیم اشکالی ندارد، به شرطی که برای آسانگیری و دنبال حکم آسان رفتن نباشد و بر انسان عالم واجب است که در مورد دلایل مذاهب تحقیق کند و بر پیروی از قرآن و حدیث حریص باشد و آن حکمی را قبول کند که به قرآن و حدیث، نزدیکتر باشد و هیچگونه تعصب مذهبی برای این کارنداشته باشد زیرا تمام ائمۀ اربعه گفتهاند:
[فإذا صح الحدیث فهو مذهبی: اگر در موردی فرمودۀ صحیح پیامبرصوجود داشته باشد و من بر خلاف آن حکم کرده باشم، مذهب حدیث پیامبر است و من از قول و فتوای خودم پشیمانم و پیرو آن حدیث صحیح هستم].