شرک اصغر و انواع آن
س ۱: شرک کوچک چیست؟
ج ۱: شرک کوچک ریا است، خداوند میفرماید:
﴿فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا ١١٠﴾[الكهف: ۱۱۰].
«پس هرکس که توقع دارد، ملاقات پروردگار خود را، باید کار پسندیده و خوب انجام دهد و در عبادت پروردگار خویش هیچکس را شریک قرار ندهد».
پیامبر صمیفرماید:
[إن أخوف ما أخاف علیكم الشرك الأصغر، الریاء: به حقیقت آنچه خیلی از آن نسبت به شما میترسم شرک کوچک ریا (در انجام عبادات) است] (صحیح، رواه احمد).
ریا: منظور از ریا این است که انسان کار خوبی را انجام دهد برای اینکه مردم او را ببینند و از او تعریف کنند و به جهت آن به مقام و شهرت در بین مردم دست یابد. اگر کسی کاری را انجام دهد و در آن منظوری غیر از رضای خدا داشته باشد در انجام آن کار دچار شرک کوچک (ریا) شده است.
و از جملۀ شرک کوچک سخن مردی است که بگوید: اگر خدا و فلان کس بخواهند، اگر خدا و تو بخواهید. و امثال اینها.
پیامبر صمیفرماید:
[لا تقولوا ما شاءالله وشاء فلان ولكن قولوا: ما شاءالله ثم شاء فلان: نگویید: اگر خدا و فلان کس بخواهند، بلکه بگویید: اگر خدا بخواهد بعد از اینکه خدا خواست، فلان کس هم بخواهد] (صحیح رواه احمد).
س ۲: آیا قسم خوردن به غیر خدا درست است؟
ج ۲: خیر قسم خوردن به غیر خدا درست نیست. خداوند میفرماید:
﴿قُلۡ بَلَىٰ وَرَبِّي لَتُبۡعَثُنَّ﴾[التغابن: ۷].
«بگو ای محمد: آری و قسم به پروردگارم البته برانگیخته میشوید».
پیامبر صمیفرماید:
[من حَلف بغیر الله فقد أشرك: هرکس به غیر خدا قسم خورد حقیقتاً دچار شرک شده است] (رواه احمد).
[من كان حالفا فلیحلف بالله أو لیصمت: هرکس میخواهد قسم بخورد، به خدا قسم خورد یا ساکت باشد] (متفق علیه).
یعنی هیچگاه به غیر خدا قسم نخورد. کسی که به پیامبران و اولیای خدا قسم میخورد، معتقد است که آنها میتوانند به او نفع یا ضرر برسانند، به همین دلیل به آنها قسم میخورد و دچار شرک شده است.
ابن عباسبمفسر بزرگ قرآن میفرماید: من کسی را که به دروغ به خدا قسم بخورد نسبت به کسی که به راست به غیر خدا قسم میخورد بیشتر دوست دارم. البته منظور این نیست که قسم خوردن به دروغ، به خدا اشکالی ندارد، بلکه این کار یکی از گناهان بزرگ است. ولی نسبت به شریک قایل شدن برای خداوند گناه کوچکتری محسوب میشود.
خداوند میفرماید:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلَۢا بَعِيدًا ١١٦﴾[النساء: ۱۱۶].
«بیگمان خداوند شرکورزیدن به خود را (از کسی) نمیآمرزد و پایینتر از آن را از هرکس که بخواهد (و صلاح بداند) میبخشد. هر که برای خدا شریکی قرار دهد به راستی بسی گمراه گشته است».
س ۳: آیا نخ بستن به دست یا بازو و انگشتری در دست کردن و یا حلقه در گردن کردن به نیت شفا یافتن از بیماری درست است؟
ج ۳: خیر، آویزان کردن اینگونه وسایل برای شفا یافتن و یا دفع ضرر و جلب منفعت درست نیست و حرام است.
خداوند میفرماید:
﴿وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ﴾[الأنعام: ۱۷].
«اگر خداوند ضرری به تو برساند هیچکس جز او نمیتواند آن ضرر را برطرف سازد».
حذیفهبن الیمانسصحابۀ رسول خداصمردی را دید، که نخی به دستش بسته بود تا به وسیله آن سردرد و گرمی بدنش از بین برود، در این هنگام حذیفه آن نخ را از دست مرد، درآورد و این آیه را خواند:
﴿وَمَا يُؤۡمِنُ أَكۡثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشۡرِكُونَ ١٠٦﴾[يوسف: ۱۰۶].
«و بیشترشان به خداوند ایمان نمىآورند مگر آنکه آنان [به نوعى] مشرکاند».
بیشتر آنان از لحاظ گفتار، مؤمن ولی با توجه به کردار، مشرک میباشند، چیزهایی غیر از خدا را فریادرس و شفادهندۀ خود میدانند، صفات خاص خداوند را برای پیامبران و اولیا قائل میشوند. مثلاً پیامبران و اولیاء را آگاه به گذشته، حال، آینده و آنچه بوده است و خواهد بود، میدانند و ایشان را فریادرس در همه جا میدانند، قبور آنها را همچون کعبه طواف میکنند و قربانی را برای بعضی اشخاص و اماکن، روا میدانند.
س ۴: آیا میتوانیم حلقه، مهره، صدف و امثال آن را برای دفع چشم زخم دیگران به خود آویزان کنیم؟
ج ۴: خیر نمیتوانیم برای دفع چشم زخم دیگران این کار را کنیم.
خداوند میفرماید:
﴿وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ﴾[الأنعام: ۱۷].
«اگر خدا ضرری به تو برساند کسی جز او نمیتواند آن را از تو دفع کند».
پیامبر صمیفرماید:
[من علق تمیة فقد أشرك: کسی که حلقه، مهره، (صدف و امثال اینها را برای دفع ضرر و چشم خوردن از طرف دیگران) به خود آویزان کند دچار شرک میشود] (صحیح، رواه احمد).