نفی شریک قرار دادن برای خدا
س ۱: چگونه شریک قرار دادن برای خداوند را نفی کنیم؟
ج ۱: نفی شریک قرار دادن برای خدا کامل نمیشود مگر با نفی آنچه غیر اوست.
موارد زیر از موارد شرک برای خداوند است.
۱) شریک قرار دادن در افعال خداوند، اعتقاد به اینکه غیر از خداوند انسانهای دیگری که اقطاب نامیده میشوند، وجود دارند که کاینات را اداره میکنند. متصوفان به این معتقدند که در عالم چهار قطب بزرگ وجود دارند که میتوانند در امورات مردم دخالت داشته باشند. که گمراهانی چون ابن عربی، منصور حلاج و بایزید بسطامی از جملۀ آنها هستند.
کفار قریش و مشرکان مکه با وجود اینکه به خداوند شرک میورزیدند اما با این حال معتقد بودند که جهان و تمام مخلوقات را تنها خداوند اداره میکند. ولی این جاهلان امروزی از مشرکان زمان پیامبر صمشرکترند.
خداوند میفرماید:
﴿وَمَن يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۚ فَسَيَقُولُونَ ٱللَّهُۚ فَقُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ ٣١﴾[يونس: ۳۱].
«(ای پیامبر، از مشرکان بپرس) چه کسی امور جهان و جهانیان را میگرداند و کارساز و کاردان است. آنان در جواب به تو خواهند گفت: خدا. (چرا که آفریدگار جهان و روزیرسان مردمان تنها خداست)».
اما متأسفانه بعضی از مردم در این مورد، نیز دچار شرک شده و برای خداوند شریکانی در اداره کارها و امور قرار میدهند.
۲) شریک قراردادن در عبارت خداوند: مثل طلب کمک و فریادرسی از پیامبران و اولیاء خدا (دوستان خدا) در دعاها.
خداوند میفرماید:
﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَدۡعُواْ رَبِّي وَلَآ أُشۡرِكُ بِهِۦٓ أَحَدٗا ٢٠﴾[الجن: ۲۰].
«بگو: تنها پروردگارم را میپرستم و از او کمک میطلبم و کسی را شریک او قرار نمیدهم».
پیامبر صمیفرماید:
[الدعاء هو العبادة: دعا کردن عبادت است] (رواه ترمذی).
دعا کردن همانند نماز خواندن عبادت است و برای غیر خدا درست نیست.
۳) شریک قرار دادن در اسماء و صفات خداوند: اعتقاد به اینکه پیامبران و اولیاء خدا از غیب، خبر دارند و غیب را میدانند.
خداوند میفرماید:
﴿قُل لَّا يَعۡلَمُ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلۡغَيۡبَ إِلَّا ٱللَّهُۚ﴾[النمل: ۶۵].
«بگو: کسانی که در آسمان و زمین هستند، جز خدا غیب نمیدانند».
پیامبر صمیفرماید:
[لا یعلم الغیب إلا الله: هیچکس به غیر از خدا، غیب را نمیداند] (رواه الطبرانی).
۴) شریک قراردادن برای خدا، در واسطه و شفیع گرفتن کسی بین خود و خدا، مثل سخن شخصی که میگوید: در هنگام دعا کردن و طلب کمک از خداوند ناچارم واسطهای از انسان میان خود و خداوند قرار دهم تا به واسطۀ او که فرد صالحی است دعایم نزد خداوند قبول شود و او شفاعتکنندۀ من نزد خداوند باشد.
در اینجا خدا را به پادشاه و یا امیری تشبیه میکنند که نمیتوان نزد او رفت، مگر از طریق متوسل شدن به مقربان او، و این کار شرکآمیز تشیبه کردن خالق به مخلوق و تشبیه کردن خداوند به انسانها است. که به موجب این کار انسان کافر میشود.
خداوند میفرماید:
﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ﴾[الشورى: ۱۱].
«هیچ چیزی مانند او نیست».
خداوند در ذات و صفات همانند چیزی از چیزهای آسمان و زمین نیست و نه چیزی از چیزهای آسمان و زمین در ذات و صفات همانند خداوند است.
س ۲: آیا شرک دوران جاهلیت در میان انسانهای عصر حاضر وجود دارد؟
ج۲: بله، شرک دوران جاهلیت و بدتر از آن هم در عصر حاضر در میان انسانها وجود دارد.
۱) مشرکان زمان پیامبر صمعتقد بودند که خداوند خالق تمام کاینات و هستی و روزیدهندۀ همۀ موجودات است، و اولیای خدا را که از روی آنها مجسمه ساخته بودند و میگفتند: که روح آنها در مجسمههایشان است به عنوان واسطۀ میان خود و خدا برای نزدیکی به خداوند قرار میدادند، در حالی که خداوند به قرار دادن واسطه میان خود و بندگانش راضی نیست، بلکه خدا عقیدۀ کسانی را که توسل به غیر خداوند میکنند، رد میکند و آن را باطل میداند. خداوند در قرآن به آنها میگوید:
﴿وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ فِي مَا هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ كَٰذِبٞ كَفَّارٞ ٣﴾[الزمر: ۳].
«کسانی که غیر خدا را به پرستش و دوستی برمیگیرند (و بدان تقرب و توسل میجویند و میگویند): ما آنان را پرستش نمیکنیم مگر بدان خاطر که ما را به خداوند، نزدیک بگردانند و خدا البته (این عذر آنها را نمیپذیرد) میان آنها در آنچه که اختلاف کردند، حکم خواهد کرد و به کیفرشان میرساند و خداوند دروغگوی کفرپیشه را به سوی حق هدایت و رهنمود نمیکند. (و او را با وجود کذب و کفر به درک و فهم حقیقت نایل نمیگرداند، خداوند شنوای نزدیک است هیچگونه احتیاجی به واسطه بشری ندارد».
﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ﴾[البقرة: ۱۸۶].
«و اگر بندگانم در مورد من از تو سؤال کردند، بگو که: به راستی من به آنها نزدیکم».
اما امروزه مسلمانان زیادی را در اکثر نقاط جهان میبینی که بر روی قبور اولیای خدا ساختمان، بنا و مناره درست کردهاند و آنها را برای اینکه به وسیله آنها به خداوند نزدیکی جویند میپرستند، به دور آنها طواف میکنند، برایشان نذر و قربان میکنند و در دعاهایشان آنها را میخوانند. بتهای زمان جاهلیت هم مجسمههای اولیای خدا بودند که در گذشته دور، مرده بودند و مشرکان آنها را میپرستیدند، قبرهای امروزی هم یک دسته از آنها قبور اولیای خدا در گذشته هستند که اکنون مردهاند و مسلمانان در حال حاضر قبرهایشان را میپرستند، و دستهای دیگر هم قبور رهبران گمراه و بدعتگزار در دین هستند که مردم به آنها توسل میجویند. و باید دانست که فتنه پرستش قبرها شدیدتر از فتنه پرستش بتهاست، یعنی مسلمانان حال حاضر، که این قبور را میپرستند از مشرکان زمان پیامبر صمشرکتر و گمراهترند.
۲) مشرکان زمان پیامبر صدر هنگام سختیها و بلاهایی که به آنها میرسید، خداوند یکتا را میخواندند و از او طلب یاری میکردند و در دعاهایشان هیچگونه شریکی برای خدا قرار نمیدادند. و در هنگام نجات یافتن از بلاها و در هنگام آسودگی و راحتی برای خدا شریک قرار میدادند.
خداوند میفرماید:
﴿فَإِذَا رَكِبُواْ فِي ٱلۡفُلۡكِ دَعَوُاْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ فَلَمَّا نَجَّىٰهُمۡ إِلَى ٱلۡبَرِّ إِذَا هُمۡ يُشۡرِكُونَ ٦٥﴾[العنكبوت: ۶۵].
«(این مردم مشرک نادان) چون به کشتی نشینند (و به دست امواج خطر افتند در آن حال تنها) خدا را به اخلاص کامل میخوانند و چون از خطر دریا به ساحل نجات رسیدند (از جهل و غفلت به خدای، باز هم، به خدای یکتا مشرک میشوند و در دعاهایشان) برای خدا شریک قرار میدهند».
ولی مسلمانان مشرک زمان ما در وقت شداید و بلاها هم غیر خدا را میخوانند و در این کار از مشرکان زمان جاهلیت هم جاهلتر و نادانترند.