هوش و ذکاوت
ایشان دارای هوش فِطری بالایی بود، چنان که مانند همۀ اطفال که دارای اسباب بازی و عروسک هستند و مقداری از وقت خود را صرف میکنند ایشان هم جزء اسباب بازی خود یک اسب درست کرده بودند که پَر داشت. یکروز در اثنای بازیکردن حضرت رسول الله جاز راه تفنن گفتند: ای عایشه اسب که پر ندارد. ایشان با آن هوش فطری و ذکاوت ذاتی که داشتند فوراً گفتند: ای حضرت! مگر اسب حضرت سلیمان÷پَر نداشت؟ رسول خدا جاز این حاضر جوابی بسیار خوشحال شدند و لبخند زدند و تشریف بردند.
خداوند متعال که استعدادها را از روز اول تقسیم کرده به این دختر صدیق روشنیِ فکر و حافظۀ بسیار قوی عنایت فرموده بود، به طوری که آیات قرآن را که در دورۀ طفولیت شنیده بوده بود تا آخرین روز حیات از حفظ داشتند و از خود ایشان نقل شده که گفتند: وقتی آیۀ: ﴿بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ ٤٦﴾[القمر: ۴۶]. نازل شد، من مشغولِ بازی کودکانه بودم، اما این آیه در ذهن من نقش بست و در حافظۀ من جا گرفت. ایشان بیشتر وقایع هجرت را که در آن موقع پنج و شش ساله بودند بیاد داشتند و از ایشان دوهزار و دویست و ده حدیثِ نبوی به امت رسیده و در ردیف راویانِ حدیث از نظر تعدادِ حدیثی که روایت کردهاند در مرتبۀ ششم قرار دارند.