داغ دوم، رحلت پدر
هنوز صدمه جدایی رسول خدا جتازه بود که بعد از دو سال و چهار ماه حضرت ابوبکر صدیقسدرگذشتند و نور چشم خود را داغدار کردند، آخرین لحظات زندگی ابوبکر صدیق نیز در نزد حضرت عایشه گذشت، صدیق اکبر پرسیدند که کفن آقای من چند پارچه بود، عرض کردند: سه پارچه بود، پرسیدند که در کدام روز وفات کردند عرض کردند در روز دوشنبه، صدیق اکبرسبا اطمینان کامل گفتند: پس امروز روز رفتن من است، بعد رو به دخترشان کردند و گفتند: همین چادری که روی من اندختهاید را شسته و مرا در آن کفن کنید، حضرت عایشه با چشم گریان گفتند: ای پدر گرامی! مگر ما نمیتوانیم یک کفن نو برای شما تهیه کنیم؟ صدیق اکبر و پرچمدار حق و صداقت و جانشین رسول خدا جگفتند: ای نور چشم! اهل دنیا و زندگان به لباس نو بیشتر احتیاج دارند، همان شب یار غار دارِ فانی را وداع گفتند و حضرت عایشه که دو سال و چهار ماه پیش بیوه شده بودند، حالا یتیم هم شدند. دورۀ خلافت فاروق اعظمسبهترین دورۀ اسلام است که آن را نیکوترین پرتو نبوت میگویند، همانطور که پیغمبر اکرم فرموده بودند: «خَيْرُ الْقُرُوْنِ قَرْني»«بهترین قرنها قرن من است» در این دوره همچون دوران رسالت فتوحات و دولت اسلامی گسترش یافت. ایشان پس از فتوحات بزرگ برای مادران خود ازواج مطهرات حقوق برقرار کردند که حق فرزندی را ادا کنند و زندگی امهات المؤمنین با راحتی بگذارد، و چنانکه قاضی ابو یوسف در کتابِ الخراج نوشته است، حضرت عمر بن خطابسبرای حضرت عایشه سالیانه دوازده هزار درهم و برای سایر ازواج مطهرات سالیانه ده هزار درهم حقوق مقرر کرده بودند، و این امر نشان میدهد که حضرت عایشه محبوبترین ازواج حضرت رسول جبودند. همچنین در دوران خلافت فاروق اعظم از فتوحات عراق یک کوزه پر از جواهرات به بارگاه خلافت رسید. حضرت عمر به مسلمانان گفتند: اگر شما اجازه دهید این کوزه را برای حضرت عایشه بفرستم، زیرا ایشان محبوبترین همسر مولای ما محمد مصطفی جبودند، تمام اصحاب با کمال افتخار با این پیشنهاد موافقت کردند، و وقتی که حضرت عایشه آن کوزه را باز کرده و مشاهده کردند آهِ سردی از دل برآوردند و با چشم گریان گفتند که ابن خطابسبر من احسان بسیار کرده، خداوند در آینده مرا برای پذیرفتن عطایای ایشان زنده نگذارد.