زندگانی ملکۀ عفت

زندگی زناشوئی

زندگی زناشوئی

از حضرت پیغمبر جروایت شده که فرمود: «خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لأَهْلِهِ، وَأَنَا خَيْرُكُمْ لأَهْلِي».

«بهترین شما کسی است که برای خانوادۀ خود بهترین باشد و من بهترین شما برای خانواده‌ام هستم».

زندگی زناشوئی حضرت رسول نمونۀ محبت و لطف و قناعت و سازگاری بود، در مدت حدودِ نه سال که حضرت عایشه شریک زندگی پیغمبر جبودند، جز یک واقعۀ ایلاء دیگر هیچ کدورتی میان این زوجین بزرگوار روی نداد. حضرت نبی اکرم به حضرت عایشه عشق و محبت ویژه‌ای می‌ورزید، در اوایل که رسول خدا فقط دو زن داشتند یعنی حضرت سوده و حضرت عایشه، پیامبر خدا یک روز در میان به خانۀ هرکدام می‌رفتند، ولی وقتی که تعداد اُمَّهات المؤمنین به نُه نفر رسید، حشرت سوده به علت بیماری که داشتند نوبت خود را به حضرت عایشه دادند، و اصحاب کرام در روزهایی که نوبت حضرت عایشه بود هدایای بیشتر می‌فرستادند، سایر ازواجِ مطهرات به سبب طبیعت بشری از این امر دلگیر شدند و حضرت فاطمه زهرالرا به خدمت پیامبر جفرستادند تا با ایشان صحبت کنند، وقتی که رسول خدا سخنانِ حضرت فاطمه را از زبان مطهرات پیام آورده بودند شنیدند، فرمودند: ای نور چشم، آیا تو کسی را که من دوست دارم دوست داری؟ حضرت فاطمه گفتند: بلی، پس حضرت پیغمبر جفرمودند: من عایشه را دوست می‌دارم، حضرت فاطمه وقتی که از محبتِ حضرت پیغمبر نسبت به حضرت عایشه اطمینان یافتند، بازگشتند. ازواجِ مطهرات بار دیگر حضرت ام‌سلمه را به قاصدی خدمت پیغمبر اکرم روانه کردند، رسول خدا فرمودند: ای ام سلمه مرا در بارۀ عایشه پریشان خاطر نکنید، زیرا عایشه کسی است که در رختخواب او قرآن نازل می‌شود.

«وَاللَّهِ مَا نَزَلَ عَلَىَّ الْوَحْىُ وَأَنَا فِى لِحَافِ امْرَأَةٍ مِنْكُنَّ غَيْرَهَا»(صحیح بخاری).

«به خدا سوگند که نازل نشد بر من وحی در حالی که در رختخواب یکی از شما زن‌ها باشم، مگر عایشه».

سبحان الله از این حجرۀ طاهره و مقدس که مَهبَطِ وحی بود و حضرت پیغمبر در مناجات با پروردگار می‌فرمودند: خدایا، در آنچه برایِ من امکان دارد (یعنی عدالت در نوبتِ رفتن به خانه‌های ازواج) من رعایت عدالت را می‌کنم، اما در آنچه که از دست من بیرون است – یعنی قدر و قیمت عایشهل– مرا از آن معاف بفرما.

از مطالعۀ تاریخ و سیرۀ نبی اکرم معلوم می‌شود که ام المؤمنین عایشهلدر عبادات شبانه روزی و در کارهای جاری زندگی کاملاً تابع نظر رسول خدا بودند و از طرف دیگر ایشان بسیار تیزهوش و روشنفکر و پیروِ زندگی اُسوَۀ بشر بودند و به خاطر این دو امر موردِ علاقه و محبت خاص رسول خدا جقرار داشتند و نزول وحی در چنین خانه و چنین خوابگاهی عطیۀ الهی است و حضرت عایشه نیز از گنج‌گهر بارَ نبوی، گوهرهای گرانبها برای امت اسلام برگرفته و به دست امت اسلامی سپرده‌اند و این گوهرهای گرانبها همان روایات و اخباری است که حضرت عایشه از زبان حضرت رسول برای مسلمانان بازگو کرده‌اند، در روایات ترمذی امده است که وقتی عمرو بن العاصساز غزوۀ سَلاسِل بازگشت از رسول خدا جپرسید که ای رسول خدا! شما چه کسی را در دنیا بیش‌تر دوست دارید. فرمودند: عایشه را، پرسید از مردها چه کسی را؟ فرمودند: پدرش را و در صحیح مسلم بابِ «فضائل» نقل شده که پیغمبر اکرم فرمودند: بشارتِ ازدواج با عایشه در عالم رؤیا به من داده شد و جبرئیل امین÷چندین مرتبه مرا باین امر بشارت داده است. و از این حدیث معلوم می‌شود که انتخاب این سیدۀ عالمین برای رسول خدا از جانب مشیت الهی بوده و از این عقد مناکحتِ پر میمنت نتایج زیر حاصل شده است:

۱- باعث آرامش خاطر و سکون قلب شاه دو جهان پیغمبر اکرم جدر کنار ملکۀ عفت و زوجۀ مطهره گردید.

۲- ایشان که در خلوت و جلوت مُصاحبِ رسول خدا بودند مجموعۀ رفتارها و کردارها و گفتارهای جناب پیغمبر جرا به خاطر سپردند و برای امت اسلام به یادگار و به امانت سپردند.

۳- مسائلی را که خاص زنان است از رسول اکرم پرسیدند و احکام شرعیه مخصوص زنان را به آن‌ها منتقل کردند و آموختند.

۴- تفسیر غرائب قرآن و تشریح اوامر الهی و توضیحات حضرت نبوی از طریق عایشه حفظ و نقل گردید، و اهیمتِ این موضوع به خصوص بعد از وفات رسول گرامی جنمایان گردید و خلاصه آنکه از انتخابِ حضرت عایشه برای زوجیت حضرت پیغمبر این همه برکات حاصل شد.

حضرت عمرسبه دختر خود حضرت حفصه که هم زنِ (هَوُو) حضرت عایشه بود، گفتند: ای نور چشم، با حضرت عایشه رقابت نکنی، چون که ایشان محبوب و مورد علاقۀ آقایِ دو جهان هستند و بر تو برتری دارند، و وقتی که حضرت پیغمبر این سخن را شنیدند تبسم فرمودند. در کتاب صِحاح از رسول الله جنقل شده که فرمودند:

«كَمَلَ مِنَ الرِّجَالِ كَثِيرٌ، وَلَـمْ يَكْمُلْ مِنَ النِّسَاءِ إِلاَّ آسِيَةُ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ، وَمَرْيَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ، وَإِنَّ فَضْلَ عَائِشَةَ عَلَى النِّسَاءِ كَفَضْلِ الثَّرِيدِ عَلَى سَائِرِ الطَّعَامِ».

«مردان بسیاری کامل شدند و به کمال رسیدند، و از زن‌ها جز مریم دختر عمران و آسیه زوجۀ فرعون کامل نشدند و برتری عایشه بر دیگر زن‌ها مانند برتری ثرید است بر دیگر خوراک‌ها».

علاقۀ حضرت رسول خدا به حضرت عایشه یکطرفه نبود و حضرت عایشه علاقه و عشق کاملی به حضرت خیرالانام داشتند و اگر شبی آن حضرت را در رختخواب نمی‌یافتند بی‌قرار می‌شدند، چنانکه خودشان روایت کرده‌اند که یک شب از خواب بیدار شدم و حضرت رسول جرا در رختخواب ندیدم. مضطربانه برخاستم و چون چراغ در خانه نبود به اطراف دست می‌زدم که ناگاه دستم به قدم مبارک خورد و فهمیدم که ایشان در بارگاه الهی سر به سجود گذاشته‌اند، همین وقاعه یک شب دیگر هم پیش آمد و حضرت عایشهلتصور کردند که شاید سرور کاینات نزد سایر امهات المؤمنین رفته‌اند و وقتی که دیدند ایشان غرق در عبادت پروردگار هستند، پشیمان شدند و گفتند: پدر و مادرم فدایِ شما، من در چه خیالم و شما در چه حال.

از حضرت عایشه نقل شده که گفتند: یک روز صبح مشاهده کردم که از بس حضرت رسول خدا جبه نماز ایستاده‌اند که پاهای مبارکِ ایشان متورم شده است، من بی‌قرار شدم و عرض کردم شما که معصوم و بی‌گناه هستید، چرا این همه عبادت و استغفار می‌کنید؟ فرمودند: «أَفَلا أَكُونُ عَبْدًا شَكُورًا»یعنی آیا بندۀ شکرگذاری نباشم که یک یتیم پدر و مادر از دست داده را به مقام امام الأنبیاء رسانده است؟