تشویق و تأکید رسول اکرمصبر شبزندهداری
رسولصدر مورد شبزندهداری تأکید و تشویق فراوانی کرده و تبیین کرده است که فضیلت آن بسیار بزرگ و عظیم است، و هرکس آن را رعایت و اجرا کند، دارای مقامی عالی و مرتبهای بلند خواهد بود. چنانکه در حدیثی بسیار پرمحتوا که ابوامامه از آن حضرت روایت میکند، میفرماید: «عَلَيْكُمْ بِقِيَامِ اللَّيْلِ فَإِنَّهُ دَأْبُ الصَّالِحِينَ قَبْلَكُمْ» [۱۵]«شبزندهداری را بر خود لازم گیرید، چون شیوهی نیکان پیش از شما بوده است».
در این حدیث رسول اکرمصبیان میدارد که شبزندهداری عادت و علامت نیکان و صالحان است که با آن شناخته و از دیگران متمایز میشوند و از جماعت و گروه صالحان به حساب میآیند.
به همین سبب است که قیام شب، برنامهی نیکترین نیکان و پیشوای پارسایان، رسول اللهصحتی در آخرین لحظات زندگیاش بوده است. همچنین خلفای راشدین، علما و دانشمندان بعد از آن حضرتصنیز، با اقتدا به آن اسودهی حسنه، همین راه و روش را ادامه دادهاند.
زمانی بر اهمیت این امر افزوده میشود که میبینیم چون از آن حضرتصدر بارهی بهترین اعمال پرسیده میشود، ایشان پاسخ میدهند: بهترین اعمال، طولدادنِ قیام است [۱۶]. همچنین بهترین نماز، بعد از نمازهای فرض، نماز شب است [۱٧].
پس در این دو حدیث، حضرت رسولص طولدادنِ قیام را از بهترین اعمال، برشمرده است. در ضمن ما را تشویق و راهنمایی کرده است که نماز شب را برپا داریم، برای آن از تمام لحظات استفاده کنیم، و هیچگاه از آن غفلت نورزیم. ولی متأسفانه امروزه نسبت به این امر عظیم از سوی مسلمانان کوتاهی و غفلت میشود.
رسول اکرمصبرای کسی که شب جهت قیام بیدار شود، و زنش را نیز بیدار کند، دعای رحمت و مغفرت کرده است، همچنین برای زنی که شب بیدار شود و شوهر خود را نیز جهت قیام بیدار کند، دعای رحمت و مغفرت کرده است. حضرت ابوهریرهساین حدیث را از رسول اللهصچنین روایت میکند: «رَحِمَ اللَّهُ رَجُلاً قَامَ مِنَ اللَّيْلِ فَصَلَّي وَأَيْقَظَ امْرَأَتَهُ رَحِمَ اللَّهُ امْرَأَةً قَامَتْ مِنَ اللَّيْلِ فَصَلَّتْ وَأَيْقَظَتْ زَوْجَهَا» [۱۸]«خداوند آن مرد را مورد رحم و مغفرت قرار دهد که پاسی از شب بیدار و به نمازخواندن مشغول میشود و همسرش را نیز جهت ادای نمازش شب بیدار میکند و خداوند زنی را مورد رحمت و مغفرت قرار دهد که در شب برای نماز شب بیدار میشود و شوهرش را نیز برای ادای نماز بیدار میکند».
دعای خیر رسول اللهصبرای صاحب این عمل، دلالت بر عظمت و اهمیت و محبوبیت این امر در پیشگاه خداوند دارد، دستور پیامبر نیز بر همین اساس است.
همچنین فرمان پیامبر اکرمصبه سبب علاقه و محبت شدید آن حضرت نسبت به این عبادت است، تا جایی که پاهای مبارکش به علت طول و کثرت قیام متورم میشد [۱٩]. پس بیایید به سوی خلوتکدهی شب بشتابیم، تا مشمول این دعای پرفیض و برکت رسول اللهصشویم و به سعادت دنیا و آخرت نایل آییم.
عبدالله بن سلامسمیگوید: [۲۰]در اوایل که رسول اکرمصتازه به مدینه تشریف آوردند و مردم جهت استقبال آن حضرت شتافتند، من از جمله کسانی بودم که به استقبال پیامبر آمده بودند. به محض دیدن سیمای مبارک آن حضرت دریافتم که این سیما، سیمای دروغین نیست، و اولین سخنی که از ایشان شنیدم این بود: «أفْشُوا السَّلامَ بَيْنَكُم وَأَطْعِمُوا الطَّعَامَ وَصِلُوا الأَرْحَامَ وَصَلُّوا وَالنَّاسُ نِيَامٌ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ بِسَلاَمٍ» [۲۱]«سلامکردن را بین خودتان گسترش دهید، و عمومی کنید؛ به مستمندان غذا دهید؛ بین خودتان پیوند خویشاوندی برقرار کنید، و در شب هنگامی که مردم خوابند، به نمازخواندن بپردازید، آنگاه است که با سلامتی وارد بهشت خواهید شد».
سلمان فارسی میگوید: «نماز شب را بر خود لازم گیرید، زیرا شبزندهداری شیوه و عادت نیکان قبل از شما بوده است؛ شما را به پروردگارتان نزدیک میکند؛ موجب بخشودهشدن گناهانتان میشود، از ارتکاب گناه باز میدارد و بیماری را از جسم میزداید».
فضیل بن عیاض میگوید: «هرگاه خورشید غرویب کند، با فرارسیدن تاریکی خوشحال و خرسند میشوم، چرا که در تاریکی با پروردگارم خلوت میکنم و چون خورشید طلوع میکند، غمگین میشوم، چون وقت اختلاط و رفت و آمد مردم است».
ابوسلیمان میگوید: «اهل شب و شبزندهداران در لحظات شب، از کسانی که در لهو و لعب سرگرم اند بیشتر لذت میبرند، و اگر شب نمیبود، ماندن در این دنیا را نمیپسندیدم».
محمد ابن المنکدر میگوید: «از لذتهای دنیا جز سه لذت چیزی دیگر باقی نمانده است؛ قیام و شبزندهداری، دیدار برادران ایمانی و نماز جماعت».
شب، لحظهی صفا و شفافیت درون و بیداری قلب است و عبادت در آن لحظه، استوارتر، ژرفتر و پایدارتر است.
[۱۵] به روایت ترمذی و حاکم؛ ر.ک: جمع الفوائد. ۱ / ۳۱۱ ح ۲۲۳۶؛ الفیض ۴ / ۳۵۱. [۱۶] به روایت ابوداوود؛ ر.ک: جمع الفوائد ۱ / ۳۱۲ ح ۲۲۳۸. [۱٧] به روایت مسلم. [۱۸] به روایت ابوداود. [۱٩] به روایت بخاری در تفسیر سورهی فتح. [۲۰] به نقل از «قیام اللیل» محمد عبدالله الخطیب. (مترجم) [۲۱] به روایت حاکم، ابن ماجه و ترمذی درجهی حدیث را «حسن صحیح» ذکر کرده است.