اذان شیطان را میراند
۱۰۹- رسول الله صفرمودند: هنگامی که صدای اذان بلند میشود، شیطان در حالی که تیز میدهد، فرار میکند و چون اذان تمام شود، باز میگردد و هنگامی که اقامه میشود، فرار میکند و چون اقامه تمام شود، باز میگردد»[۱۳۰].
۱۱۰- سهیل بن صالح میگوید: پدرم مرا نزد بنی حارثه فرستاد، من با یکی از رفقایم حرکت کردیم، در مسیر راه از داخل باغی، کسی او را به نامش صدا کرد، او به داخل باغ سر کشید، اما آنجا کسی را نیافت، من این اتفاق را برای پدرم تعریف کردم، او گفت: اگر میدانستم که چنین میشود، تو را نمیفرستادم، البته هرگاه صدایی شنیدی، اذان بگو؛ زیرا من از ابوهریره سشنیدم که گفت: رسول الله صفرمودند: «شیطان از صدای اذان فرار میکند»[۱۳۱].
۱۱۱- ابودرداء سمیگوید: رسول الله صبه نماز ایستاده بودند، ناگهان با صدای بلند فرمودند: «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنكَ»، «از تو به خدا پناه میبرم» و سپس تا سه بار فرمودند: «أَلْعَنُكَ بِلَعْنَةِ اللَّهِ»، «تو را به نفرین الهی، نفرین میکنم» و دست خویش را دراز فرمودند، گویا میخواستند چیزی را بگیرند، هنگامی که از نماز فارغ شدند از ایشان پرسیدم که: یا رسول الله! چیز بیسابقهای در نماز گفتید و دست خویش را دراز کردید، (جریان چه بود؟) فرمودند: «دشمن خدا، شیطان با شعلهای از آتش آمد و خواست آن را به صورتم بزند، سه بار گفتم: «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنكَ» و سپس گفتم: «أَلْعَنُكَ بِلَعْنَةِ اللهِ التَّامَةِ» اما باز هم دور نشد، آنگاه دستم را دراز کردم تا او را بگیرم، والله اگر دعای برادرمان سلیمان نمیبود، شیطان را به زنجیر میکشیدم تا بچههای مدینه با او بازی کنند»[۱۳۲].
۱۱۲- عثمانبنابیالعاص سمیگوید: به رسول الله صگفتم: یا رسول الله! شیطان در نماز مزاحمم میشود و مرا در قراءت به اشتباه میاندازد، (چه کنم؟) فرمودند: او شیطانی است بنام «خَنزَب» هرگاه احساسش کردی (سراغت آمد) به خدا پناه ببر و سه بار سمت چپ خود تف کن»، من نیز چنین کردم، خداوند شیطان را از من دور کرد[۱۳۴].
۱۱۳- ابوزمیل میگوید: به ابن عباس بگفتم: گاه دچار وسوسه و شک میشوم، فرمود: هرگاه چنین حالتی به تو دست داد، بگو: «هُوَ الأَوَّلُ والآخِرُ والظَّاهِرُ والبَاطِنُ وهُوَ بِكُلِ شَيءٍ عَليمٌ»[۱۳۵].
«اوست نخستین و آخرین و آشکار و نهان و او به هر چیزی آگاه است».