هنگام سوار شدن
۱۳۹- علی بن ربیعه میگوید: مرکبی آوردند تا علی بن ابیطالب سسوار شود، وقتی پای خود را در رکاب گذاشت، گفت: «بسم الله» و وقتی که بر پشت آن، نشست، گفت: «الْحَمْدُلِلّهِ» و سپس فرمود: ﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَٰذَا وَمَا كُنَّا لَهُۥ مُقۡرِنِينَ١٣ وَإِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ﴾[الزخرف: ۱۳-۱۴]. «پاک است خدایی که این مرکب را برای ما مسخر نمود، ما نمیتوانستیم آن را رام کنیم، و همانا ما به سوی پروردگارمان باز خواهیم گشت».
و سپس سه مرتبه تکبیر و پس از آن گفت: «سُبْحَانَكَ اللّهُمّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْليِ، فَإِنَهُ لاَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إلاَّ أَنْتَ» «پروردگارا! تو پاکی، من بر خویشتن ستم کردهام، پس مرا بیامرز؛ همانا غیر از تو کسی گناهان را نمیآمرزد».
سپس خندید، گفتند: یا امیرالمؤمنین! چرا میخندی! فرمود: رسول اللهصرا دیدم که همانند من بر مرکبی سوار شدند و سپس خندیدند، گفتم: یا رسول الله صچرا میخندید فرمودند: «خداوند شادمان میشود از بندهای که بگوید: «رَبِّ اغْفِرِلي ذُنُوبِي»، میداند که کسی غیر از او، گناهان را نمیآمرزد»[۱۷۲].
۱۴۰- هرگاه رسول الله صقصد مسافرت داشتند، چون بر مرکب سوار میشدند، سه بار تکبیر میگفتند، سپس فرمودند: ﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَٰذَا وَمَا كُنَّا لَهُۥ مُقۡرِنِينَ١٣ وَإِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ١٤﴾. «اللّهُمّ إِنَّا نَسْأَلُكَ فِي سَفَرِناَ هَذَا البِرَّ والتَّقْوَي وَمِنَ الْعَمَلِ مَا تَرضَي، اللَّهمّ هَوِّنْ عَلَينَا سَفَرنَا هَذَا واطْوِ عَنَّا بُعْدَهُ، أَنْتَ الصَاحِبُ فيِ السَّفَرِ والخَلِيفَةُ فيِ الأَهْل، اللّهُمّ إِنّي أَعُوذبِكَ مِنْ وَعْثَاءِ السَّفَرِ وكَآبَةِ المَنْظَرِ وسُوءِ المُنْقَلَبِ فيِ المَالِ والأَهْلِ» و هنگامی که از سفر باز میگشتید، اضافه بر آن میفرمودند: «آيِبُونَ، تَائِبُونَ، عَابِدوُنَ، لِرَبِنّاَ حَامِدوُنَ» [۵]. [۱۷۳]
«پاک است خدایی که این مرکب را برای ما مسخرنمود، ما نمیتوانستیم آن را رام کنیم و همانا ما به سوی پروردگارمان باز خواهیم گشت، خدایا! در این سفر خود، از تو خواستار نیکی، پرهیزگاری و اعمالی هستیم که تو میپسندی، خدایا! این سفر ما را آسان کن و دوری آن را برای ما در هم پیچ، خدایا رفیق سفر و جانشین ما در خانواده، تو هستی، خدایا از دشواری سفر و منظرههای ناخوشایند و حوادث ناگوار برای مال و خانوادهام به تو پناه میبرم».
۱۴۱- در روایتی آمده: «هرگاه رسول الله صو اصحاب شاز تپهای بالا میرفتند تکبیر و چون فرود میآمدند، تسبیح، میگفتند».
[۵] بازگردنده، تائب، عابد و سپاسگزار پروردگارمان، هستیم.