هنگام سفر
۱۳۴- رسول الله صفرمودند: هر کس خواست به سفر برود، به بازماندگان خود بگوید: «استَودِعُكُم اللَّهَ الَّذِي لاَ تَضِيْعُ وَدَائِعُهُ»[۱۶۷].
«شما را به آن خدایی میسپارم که ودیعههایش گم نمیشود».
۱۳۵- رسول الله صفرمودند: «هرگاه چیزی به خداوند سپرده شود، آن را حفظ میکند»[۱۶۸].
۱۳۶- سالم میگوید: هرگاه مردی میخواست به سفر برود، عبد الله بن عمر ببه او میگفت: بیا نزدیک تا تو را بدرقه کنم، آن گونه که رسول الله صما را بدرقه میفرمودند، آنگاه میفرمود: «أَستَودِعُ اللهَ دِينَكَ وأَمَانَتَكَ وخَواَتيِمَ عَمَلِكَ»، «دین، امانت و اعمال پایانیات را به خداوند، میسپارم». و در روایتی دیگر آمده که: رسول الله صهنگامی که شخصی را بدرقه میفرمودند، دستش را میگرفتند و آن را رها نمیکردند تا این که خود آن شخص، دستش را میکشید»[۱۶۹].
۱۳۷- مردی نزد رسول الله صآمد و گفت: یا رسول الله! من قصد سفر دارم، مرا توشهای بده، رسول الله صفرمودند: «زَوَّدَكَ اللهُ التَّقْوَى»، «خداوند پرهیزگاری را توشهات کند»، گفت: بیش از این، فرمودند: «وغَفَرَ ذَنبَكَ»، «و گناهت را ببخشاید»، گفت: بیش از این، فرمودند: «وَيَسَّرَ لَكَ الخَيرَ حَيثُما كُنْتَ»، «هر جا باشی برایت خیر میسر کند»[۱۷۰].
۱۳۸- ابوهریره سمیگوید: مردی گفت: یا رسول الله! میخواهم به سفر بروم، مرا نصیحتی بفرمایید، فرمودند: «تقوای الهی را بر خود لازم بگیر و بر هر بلندی الله اکبر بگو هنگامی که آن مرد رفت، رسول الله صبرایش چنین دعا فرمودند: «اللّهُمّ أَطْوِ لَهُ الْبُعْدَ وهَوِّنْ عَلَيهِ السَّفَر»[۱۷۱]. «پروردگارا! دوری را برایش، نزدیک و سفر را برایش آسان فرما».