مسح بر خفین
مسح بر خفین جایز است چون مسلم از جریر سروایت کرده است که گفت: «رسول الله جرا دیدم که ادرار کرد سپس وضو گرفت و خفین خود را مسح کرد». فقها را این حدیث عجب آمد چون مسلمان شدن جریر بعد از نزول سوره مائده است، پس آیه وضوء در سوره مائده که دلالت بر شستن پاها میکند ناسخ مسح خفین نمیشود، بلکه مراد از آن برای غیر صاحب خف خواهد بود که واجب است پاها را بشوید.
و اما برای صاحب خف (برابر شرایط) آنچه فرض است مسح بر خفین است (یعنی اگر مسح نکرد اشکال ندارد). نووی و دیگران گفتهاند: کسانی که مورد اعتبار هستند و سخن ایشان جای اعتماد است اجماع دارند بر این که مسح بر خفین در سفر و در غیر سفر برای نیاز یا غیر نیاز حتی برای زن خانه داری که پیوسته در خانه است و برای بیماری که زمین گیر شده و راه نمیرود جایز است، و خدا بهتر میداند. حسن بصری گفت: هفتاد نفر از یاران پیامبر جبرایم نقل کردهاند که پیامبر جبر خفین خود مسح میکرد. مردان بسیار و خارج از شمار از اصحاب پیامبر جمسح بر خفین را از وی روایت کردهاند.