شرط مسح بر خفین
به دو شرط مسح بر خفین جایز است:
۱- خفین را تمام و کمال و بعد از طهارت و پاکی کامل پوشیده باشد. اگر یک پای را شست سپس یک خف را پوشید و بعد پای دیگر را شست و خف دیگر را پوشید، در این حال بعد از باطل شدن وضو و در وضوی بعدی مسح بر خفین به جای شستن پاها جایز نیست، چون مغیره سگفت: آب وضو بر دست پیامبر جمیریختم و چون وقت آن رسید که پاهایش را بشوید خم شدم که خفین او را در آورم گفت: «دَعهُما فَإِنّیْ أَدْخَلْتُهُما وَهُما طاهِرتانِ». (رواه الشیخان).
«آنها را بحال خود بگذار چون من آنها را به پاکی پوشیدم و وقتی که آنها را پوشیدم پاک بودند».
امام شافعی روایت کرده است از مغیره سکه او به پیامبر جگفت: آیا بر خفین مسح کنم؟ پیامبر جگفت: «نَعَمْ إِذا أَدْخَلتَهُما طاهِرَتَینِ».
«آری، هرگاه آنها را به پاکی بپوشی».
۲- خف باید صلاحیت و شایستگی مسح کردن را داشته باشد که برای این امر چند چیز لازم است:
الف- خف باید محل شستن فرض پاها را بپوشاند اگر کوتاه تر از محل فرض باشد مسح جایز نیست، چون در این صورت آن قسمت که پیدا است فرض است شسته شود و آن قسمت که پوشیده شده واجب است مسح شود و هیچکس به جمع هر دو یعنی مسح و شستن رأی نداده است، پس غلبه با غسل و شستن است چون آن اصل میباشد.
ب- خف باید به قدری محکم باشد که بتوان با آن راه رفت بدان مقدار که مسافر نیاز دارد در وقت فرود آمدن و کوچ کردن، چون مسح رخصتی است برای نیاز به پوشیدن آن به گونهای که بتوان بر آن راه رفت و رفت و آمد کرد، و حداقل راه رفتن به آنها سه میل است که غزالی چنین گفته است، و شیخ ابو محمد آن را به مسافت نماز قصر تعیین کرده است و معتمد آنست.
و اما خفی که نتوان آن مقدار راه بدان رفت، بدان جهت که نازک و ضعیف است مانند خفی که از پارچههای نازک و امثال آن ساخته شده مانند جورابی که مانع نفوذ آب نیست، یا بدان جهت که سخت است مانند خفی که از آهن ساخته شده یا از امثال آن در اینگونه خفها مسح جایز نیست.
ج- خفین بگونهای باشند که مانع نفوذ آب باشند پس اگر مانع نفوذ آب نباشند بنا به قول راجح مسح بر آنها جایز نیست، چون غالباً خفین به آنهایی اطلاق میشود که مانع نفوذ آب باشند، و خفی که درنصوص آمده است بر آن حمل میشود.
د-خفین باید پاک باشند تا بتوان بر آنها مسح کرد چون ناپاکی مانع آن است که با آنها نماز خوانده شود پس بر خف ناپاک مسح جایز نیست.