فقه آسان در مذهب امام شافعی- جلد اول

فهرست کتاب

عورت مردان و زنان

عورت مردان و زنان

عورت مردان خواه آزاده یا برده باید پوشیده باشد، و آن مابین ناف و زانو است. چون پیامبر جگفت:

«وَإِذَا زَوَّجَ أَحَدُكُمْ أَمَتَهُ عَبْدَهُ أَوْ أَجِيرَهُ فَلاَ تَنْظُرْ إِلَى عَوْرَتِهِ وَالْعَوْرَةُ فِيمَا بَيْنَ السُّرَّةِ وَالرُّكْبَةِ»(أخرجه البیهقی).

«هرگاه یکی از شما کنیزش را به ازدواج بنده و برده‌اش در آورد یا به ازدواج مزدورش، نباید کنیز به عورت برده یا مزدور نگاه کند، و عورت عبارت است از ما بین ناف و زانو».

و چون پیامبر جبه «جرهد» گفت:

«غُطَّ فَخِذَك فَإِنَّ الفَخِذَ عَورَةٌ»(رواه الترمذی).

«رانت را بپوشان چون ران مرد جزو عورت است».

(به روایت ترمذی). و چون پیامبر جبه علی بن ابیطالب سگفت:

«لَا تُبْرِزْ فَخِذَك وَلَا تَنْظُرْ إلَى فَخِذِ حَيٍّ وَلَا مَيِّتٍ». (رواه أبوداود وابن ماجه والحاکم).

«ای علی، رانت را آشکار و کشف نکن و به ران مرده یا زنده نگاه نکن».

باید دانست که خود ناف و زانو جزو عورت نیستند اگرچه پوشاندن بعضی از آن‌ها به جهت تحقق پوشش کامل عورت واجب است، چون چیزی که اتمام واجب بر آن متوقف باشد آن نیز واجب است.

و عورت زن آزاده تمام اندام‌های بدنش می‌باشد مگر چهره و دو کف دستان در نماز و طواف خانه کعبه و احرام، چون خداوند می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَآءِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ يُدۡنِينَ عَلَيۡهِنَّ مِن جَلَٰبِيبِهِنَّۚ ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَن يُعۡرَفۡنَ فَلَا يُؤۡذَيۡنَ[الأحزاب: ۵۹].

«ای پیامبر! بگو به زنانت و همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنان که: بر خود چادر و روسری بکشند و این نزدیکتر است برای آنکه شناخته شوند (که زنان آزاده و پاکدامنند در نتیجه کسی مزاحم آنان نشود) و آزار نبینند».

برخی گفته‌اند: چهره و صورت و کف دستان مطلقا جزء عورت نیست اگر چه نگاه به آن‌ها هم حرام است. چون خداوند می‌فرماید:

﴿وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَا[النور: ۳۱].

«زنان محل زینت و آرایش خود را آشکار و مکشوف نکنند مگر آنچه که خود پیدا است».

مفسران و ابن عباس بو عایشه لگفته‌اند: مقصود از قسمت پیدا در این آیه چهره و صورت و کف دستان است، چون پیامبر جبه اسماء دختر ابوبکر سکه لباس نازک پوشیده بود گفت:

«یا أَسْماءُ إِذا بَلَغَتِ المرْأَةُ الحَیْضَ لَا یَحِلُّ أَن یُری مِنها إِلَّا هذا وَهذا وَأَشارَ إِلی وَجهِهِ وَکَفَّیْهِ».

«ای اسماء، هرگاه زن به حالت حیض -سن بلوغ- رسید حلال نیست که غیر از این دو موضع او دیده شود اشاره به چهره و کف دستان کرد» [۹].

و اما درباره حد عورت کنیز و جاریه (زنان برده) دو نظر هست: اول آنست که او حکم مردان را دارد، چون به اجماع سر او جزء عورت نیست، زیرا عمر بن خطاب سکنیز آل آنس را که سرش را پوشیده و بر خود چادر انداخته بود زد و گفت: «ای فلانی می‌خواهی به زنان آزاده شباهت داشته باشی؟» بدیهی است کسی که سرش عورت نباشد عورت او مانند مردان مابین ناف و زانو است. این دیدگاه از دیدگاههای دیگر صحیح تر است. نظر دوم: آنست که اندام‌های او که در حال خدمت کردن پیدا می‌شود از قبیل سر و گردن و بازو و ساق پا عورت نیستند چون در خدمت و کار کردن احتیاج به کشف آن دارد و پوشیدن آن‌ها برایش دشوار است پس غیر از آن‌ها عورت می‌باشد.

[۹] این حدیث ضعیف است. و بسیار زیاد از علمای حدیث بر ضعیف بودن آن حکم کرده‌اند. مصحح