آنچه که با حیض و نفاس بر زنان حرام میشود
برای زنان در حال قاعدگی و خون ریزی بعد از زایمان هشت چیز حرام است:
۱- نماز خواندن و سجده تلاوت قرآن و سجده شکر، چون پیامبر جمیفرماید:
«إِذا أَقْبَلَتِ الحَیْضَةُ فَدَعِی الصَّلاةَ..».
«چون دوران قاعدگی به تو روی آورد نماز خواندن را ترک کن».
لازم نیست زن نمازهایی را که در مدت حیض نخوانده است قضا کند چون عاشه لگفت:
«كُنَّا نَحِيْضُ عِنْدَ رَسُولِ اللّـَهِ ج، ثُمَّ نَطْهُرُ، فَيَأْمُرُنَا بِقَضَاءِ الصِّيَامِ، وَلا يَأْمُرُنَا بِقَضَاءِ الصَّلاةِ». (رواه الشیخان وانعقد الإجماع علی ذلک).
«ما زنان پیامبر جقاعده میشدیم سپس که پاک میشدیم به ما دستور قضای روزه خورده شده در ایام حیض و قاعدگی داده میشد ولی دستور قضای نمازهای فوت شده به ما داده نمیشد».
۲- روزه گرفتن به علت مفهوم همان حدیث که گذشت: به ما دستور داده میشد که روزه را قضا کنیم، یعنی روزههایی که در ایام حیض خورده بودیم. و چون پیامبر جمیفرماید:
«أَلَیْسَ إِذا حاضَتْ لَم تُصَلِّ وَلَم تَصُمْ». (رواه الشیخان).
«...مگر نه اینست که زن چون قاعده شد و دوره حیض او فرا رسد نماز نمیخواند و روزه نمیگیرد».
چون نماز فراوان میشود و قضای آن در هر ماه مشقت دارد به خلاف روزه که سالی یک ماه است. و خداوند میفرماید:
﴿وَمَا جَعَلَ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلدِّينِ مِنۡ حَرَجٖ﴾[الحج: ۷۸].
«(خداوند) در دین خود بر شما حرج و رنج و مشقت ننهاده است (و برایتان زحمت قرار نداده است)».
۳- قرائت قرآن کریم اگرچه پارهای از یک آیه باشد، چون به تعظیم آن خلل میرساند. و چون پیامبر جگفت:
«لَا یَقْرَأُ الْجُنُبُ وَلاَ الحائِضُ شَیْئاً مِنَ القُرْآنِ». (رواه أبوداود والترمذی).
«نباید جنب و کسی که در حیض است چیزی از قرآن بخواند».
اما اذکار و اوراد قرآنی و غیرقرآنی مانند مواعظ و اخبار و احکام اگر به قصد قرآن خواندن نباشد اشکالی ندارد، مثل اینکه به هنگام سوار شدن بگوید:
﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَٰذَا وَمَا كُنَّا لَهُۥ مُقۡرِنِينَ ١٣﴾[الزخرف: ۱۳].
«پاک و منزه است خدائی که این را برایمان مسخر ساخت وإلا ما خود طاقت و توان آن را نداشتیم». و یا به هنگام مصیبت بگوید: ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ ١٥٦﴾.
«به حقیقت ما از آن خدائیم و به سوی او بر میگردیم». اگر قصد قرائت قرآن یا قصد قرائت و ذکر هر دو کند حرام است. ونووی آن را در دقایق خود یاد آوری کرده است، و برای چیزهایی که نظم آن در غیر قرآن نیز جاری است مانند «بسم الله والحمد لله»همان حکم جاری است که اگر به قصد قرآن باشد حرام است.
۴- دست زدن به مصحف شریف و برداشتن آن چون خداوند میفرماید:
﴿لَّا يَمَسُّهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُطَهَّرُونَ ٧٩﴾[الواقعة: ۷۹].
«نباید قرآن را مس کند و دست بزند مگر پاکان».
وپیامبر جنیز گفته است:
«لا یَمَسُّ القُرآنَ إِلَّا طاهِرٌ». (رواه الدار قطنی).
«نباید قرآن را مس کند و دست بزند مگر کسی که پاک است».
هرگاه دست زدن به قرآن حرام باشد برداشتن آن به طریق اولی در این احوال حرام است، مگر اینکه قرآن در میان کالائی باشد و حمل قرآن به تنهائی مقصود نباشد که در آن صورت جایز است.
۵- ورود به مسجد و نشستن یا توقف نمودن در آن، چون این کار برای جنب حرام است و حال حایض و نفساء شدیدتر از آن است، چون پیامبر جگفت:
«لَا أُحِلُّ المَسْجِدَ لِحائِضٍ وَلَا جُنُبٍ». (رواه أبوداود).
«من مسجد را برای حایض و جنب حلال نمیدانم».
و اگر به صورت راهگذر وارد مسجد شود جایز است همانگونه که برای جنب هم جایز است، چون خداوند میفرماید:
﴿إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ﴾[النساء: ۴۳] «مگر اینکه راهگذر باشد».
و اینکه به صورت راهگذر میتواند وارد مسجد شود وقتی است که اطمینان داشته باشد مسجد را آلوده و ناپاک نمیکند، و اگر خوف آلوده شدن مسجد را داشته باشد این نیز بر وی حرام است. کسی که ادرار را نگه نمیدارد (سلسل البول است) یا جراحتی دارد که از زخمش خون میچکد اگر خوف آلوده نمودن مسجد را داشته باشد حکم حایض را دارد و عبور از مسجد بر او حرام است.
۶- طواف بیت الله، چون پیامبر جبه عایشه لدر حالیکه به سفر حج قاعده شده بود گفت:
«افعَلِی ما یَفْعَلُ الحاجُّ غَیرَ أَن لَا تَطُوْفِیْ بِالبَیْتِ حَتّی تَطْهُرِی». (رواه الشیخان).
«هرکاری که حاجیان میکنند تو نیز بکن جز آنکه تا پاک نشوی طواف خانه کعبه نکنی».
۷- لذت و بهره بردن از مابین ناف و زانو. ابن مسعود سگفت: از پیامبر جسوال کردم: وقتی که زنم در دوره حیض و قاعدگی است چه چیزی از وی برایم حلال است؟
گفت: «لَك مافَوقَ الإِزارِ»(رواه أبوداود).
«شما میتوانید از روی لباس خواب از زن بهره گیرید».
و به روایت از عایشه لآمده است که گفت:
«کانَ یَأمُرُ إِحدانا إِذا کانَتْ حائِضاً أَن تَأتَزِرَ وَیُباشِرُها فَوقَ الأِزارِ».
«هرگاه یکی از ما قاعده میشد پیامبر جدستور میداد که ازار و زیر جامه بپوشد و از روی ازار و زیر جامه به معاشرت و مباشرت با وی میپرداخت».
و مسلم مثل آن را از میمونه لهمسر پیامبر جروایت کرده است، و مقصود آنست که حریم شرمگاه برای مرد حرام است، چون پیامبر جگفت:
«مَنْ يَرْعَى حَوْلَ الْحِمَى يُوشِكْ أَنْ يَرْتَعَ فِيهِ».
«هرکس پیرامون قرق شدن بگردد نزدیک است که در آن بچراند».
و در قول قدیم شافعی آمده است که تنها جماع در فرج حرام است. و دلیل او روایت انس ساست که گفت: یهودیان چون زن قاعده میشد با او غذا نمیخوردند و در خانه و منزل با او جمع نمیشدند، یاران پیامبر جدر این باره از او سوال کردند: خداوند این آیه را نازل فرمود: «در حال حیض از زنان کناره بگیرید..». و پیامر جگفت:
«اصنَعُوا کُلَّ شَیْئٍ إِلاَّ النِّکاحَ»(رواه مسلم).
«هرکاری که خواستید بکنید به غیر از نکاح یعنی جماع».
نووی آن را برگزیده و اختیار کرده. و در «التحقیق» و «شرح التنبیه» و «الوسیط» نیز آن را برگزیده است. اگر شخص با علم به حرام بودن مرتکب جماع شود، گناه کبیره مرتکب شده است، و بر او واجب است که توبه کند و مستحب است برای ارتکاب جماع در اول حیض یک دینار و در آخر حیض نیم دینار صدقه کند، چون پیامبر جگفت:
«إِذا واقَعَ الرَّجُلُ أَهْلَهُ وَهِیَ حائِضٌ إِنْ کانَ دَماً أَحمَرَ فَلیَتَصَدَّقْ بِدیْنارٍ وَإِنْ کانَ أَصْفَرَ فَلْیَتَصَدَّقْ بِنِصْفِ دینارٍ»(رواه أبوداود والحاکم وصححه).
«هرگاه کسی در حیض با همسر خود مرتکب جماع شد اگر خون حیض سرخ (تازه و اول حیض) باشد یک دینار صدقه کند و اگر خون حیض زرد (کم رنگ) باشد نیم دینار صدقه دهد».
و دوران نفاس به تمامی بر حیض قیاس میشود، بدین جهت صدقه دادن مستحب است و واجب نشده است. چون این نوع جماع به علت اذیت و آزاری که بر آن مترتب است حرام شده است و بر آن کفارهای واجب نمیشود.