شرایط صحت نماز
باید دانست که نماز شرایط و ارکان و ابعاض (اجزاء) و هیئتی دارد که تحقق آنها برای صحت نماز ضروری و لازم است. فرق بین شرط و رکن این است که شرط از ماهیت و ذات نماز خارج است (و مقدم بر آن است)، مانند طهارت اعضاء اندامها از حدث (بیوضویی) و ناپاکی و نجس. و رکن آن است که داخل در خود نماز و ذات نماز است مانند رکوع و سجود.
شرایط صحت نماز پنج چیز است:
۱- پاکی ازحدث اصغر و اکبر (پاکی از بیوضویی و جنابت) چون خداوند میفرماید:
﴿إِذَا قُمۡتُمۡ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ فَٱغۡسِلُواْ وُجُوهَكُمۡ﴾[المائدة: ۶].
«هر گاه اراده خواندن نماز کردید چهرههایتان را بشویید...».
تا آنجا که میگوید: «و اگر جنابت داشتید و جنب بودید غسل جنابت کنید...».
و پیامبر جگفته است:
«لَا یَقْبَلُ اللهُ صَلاةً بِغَیرِ طَهُورٍ». (رواه الجماعة).
«خداوند نماز را بدون پاکی نمیپذیرد».
۲- پاکی و پاکیزگی بدن و جامه و لباس و مکان و محل. و اما دلیل پاکی بدن قول خدا است:
﴿وَٱلرُّجۡزَ فَٱهۡجُرۡ ٥﴾[المدثر: ۵] «رجز را ترک کن».
رجس به معنی نا پاکی و نجاست است. ترک آن، آلوده نشدن بدان میباشد و چون پیامبر به عایشه لگفت:
«إذا أَقْبَلَتِ الـحَیضَةَ فَدَعِی الصّلاةَ وَإذا أَدْبَرَتْ فَاغْسِلیِ عَنْك الدَّمَ وَصَلّی». (رواه الشیخان).
«هر گاه حیض به تو روی آورد نماز خواندن را ترک کن و هر گاه حیض به تو پشت کرد (تمام شد) خون خود را بشوی (غسل کن) و آنگاه نماز را بخوان».
و اما دلیل پاکی جامه ولباس قول خداوند است که میگوید:
﴿وَثِيَابَكَ فَطَهِّرۡ ٤﴾[المدثر: ۴]. «و لباس و جامهات را پاک کن».
در حدیث آمده است که اگر خون حیض جامه را آلوده کرد آن را با آب بشویید. این حدیث صحیح است. و اما پاکی محل نماز خواندن به دلیل قول پیامبر است، که چون یک مرد اعرابی در مسجد ادرار کرد گفت:
«صُبُّوا عَلَیهِ ذَنُوْباً (دَلواً) مِن ماءٍ». (متفق علیه). «یک سطل آب بر جای آن بریزید».
هر گاه کسی نماز خواند و در بدن یا جامه و لباس یا محل نماز وی نجاستی وجود داشت و او در حال نماز خواندن از آن نجاست و ناپاکی اطلاع نداشت و آن را نمیدانست، و اگر به آن علم نداشت بر وی واجب است که بعد از اطلاع، آن نماز را قضا کند چون طهارت بدن و لباس و محل واجب است و با جهل و عدم آگاهی ساقط نمیشود همانگونه که طهارت و پاکی از حدث و بیوضویی با جهل و ندانستن ساقط نمیشود. بعضی گفتهاند: قضای نماز واجب نیست، و ابن منذر و نووی در شرح مهذب آن را اختیار کردهاند.
لیکن اگر شخصی از آن ناپاکی در بدن یا لباس یا محل نماز اطلاع داشت سپس آن را فراموش کرد، بر وی واجب است که آن نماز را قضا کند، چون هنگامی که از نجاست اطلاع داشته است از شستن آن تقصیر و کوتاهی کرده است.
۳- ستر عورت و پوشیدن آن با لباس پاک حتی در خلوت و تاریکی. عورت عبارت است از اندامهایی که پوشیدن آنها در نماز بر مرد و زن واجب است. چون خداوند گفته است:
﴿خُذُواْ زِينَتَكُمۡ عِندَ كُلِّ مَسۡجِدٖ﴾[الأعراف: ۳۱].
«مَن أَتی عَرّافاً فَسَأَلَهُ عَن شَیْئٍ فَصَدَّقَهُ...»(رواه مسلم).
«هرکس پیش عراف رفت و چیزی را از او پرسید و بدان باور کرد و او را تصدیق نمود...».
۴- روی به قبله نماز خواندن برای کسی که بتواند چنین کاری کند نه برای کسی که در حال شدت خوف است یا مسافری که در سفر مباح میباشد و نماز سنت میخواند، (در آن دو صورت روی به قبله نماز خواندن شرط نیست) که بعدا بیان میشود. دلیل شرط بودن استقبال قبله قول خدا است: ﴿فَوَلِّ وَجۡهَكَ شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۚ وَحَيۡثُ مَا كُنتُمۡ فَوَلُّواْ﴾[البقرة: ۱۵۰].
«پس روی خود را (در نماز) به سوی مسجد الحرام بگردان و هر جا که بودید (در نماز) روی خود را سوی مسجد الحرام بگردانید (روی به سوی آن نماز بخوانید)».
استقبال قبله در غیر نماز واجب نیست پس معلوم است که مقصود از آیه که میفرماید: روی به سوی قبله کنید، یعنی در نماز چنین کنید. و چون پیامبر جگفته است:
«إِذا قُمْتَ إِلَی الصَّلاةِ فَأَسْبِغِ الوُضُوءَ ثُمَّ اسْتَقْبِلِ القِبْلَةَ»(رواه الشیخان).
«هرگاه اراده نماز خواندن کردی وضوی کامل بگیر سپس روی به سوی قبله نماز را بخوان».
برای کسانی که در مکه هستند و به خانه کعبه نزدیکند واجب است که درست متوجه خانه کعبه باشند، و برای کسانی که دورند و آن را نمیبینند روی به جهت کعبه و قبله نماز خواندن کافی است. کسی که نماز فرض را میخواند باید مستقر باشد و در محل ثابتی نمازش را بگزارد، مگر اینکه در کشتی و امثال آن باشد که در آن صورت استقرار شرط نیست چون بیرون رفتن از کشتی سخت یا غیر ممکن است. باید دانست که اگر کسی قادر باشد در جهت یابی قبله یقین حاصل کند، برای او جایز نیست که اجتهاد کند و به ظن خود جهت قبله را تعیین کند، ولی کسی که خود قدرت جهت یابی ندارد اگر کسی را یافت که از روی علم و آگاهی به وی خبر دهد باید به وی اعتماد کند اگر مورد وثوق و اطمینان باشد فرق نمیکند که آن فرد مرد یا زن یا عبد باشد. کسی که از جهت قبله خبر میدهد گاهی ممکن است به زبان بگوید، و گاهی ممکن است بدان اشاره کند. اگر نمازگزار کسی را نیافت که جهت قبله را به وی بگوید، و میتوانست اجتهاد و تلاش کند. برای جهت یابی قبله، در آن صورت از روی اجتهاد و ظن خود جهت قبله را تعیین کرده و به سوی آن نماز میخواند، و شرط اجتهاد شخصی آنست که آن شخص دلایل جهت یابی قبله را بداند، و اگر نداند باید از مسلمان عادل و عارف به ادله قبله پیروی کند. یکی از دلایل جهت یابی قبله ابزار جدیدی است به نام قبله نما و قطب نما که جهت قبله را معین مینماید.