تیمم
تیمم در لغت عرب به معنی قصد است. «یَمَّمَك فُلانٌ بالخیر». یعنی او قصد تو کرد به خیر. شاعر گفت:
تیمَّمتُکم لما فقدتُ أُولی النُّهی
ومن لم یجد ماء تیمم بالتراب
«چون خردمندان نیافتم تیمم و قصد شما کردم. آری هرکس نیابد با خاک تیمم میکند».
تیمم به معنی قصد استعمال شده است. و در اصطلاح شرع تیمم به معنی رساندن خاک پاک به صورت و دستان است با شرایط خاصی که گفته میشود.
دلیل جواز تیمم قرآن و سنت نبوی و اجماع امت است. خداوند گفت:
﴿فَلَمۡ تَجِدُواْ مَآءٗ فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدٗا طَيِّبٗا فَٱمۡسَحُواْ بِوُجُوهِكُمۡ وَأَيۡدِيكُمۡ﴾[النساء: ۴۳].
«(هرگاه) آب (برای طهارت) نیافتید با خاک پاک تیمم کنید و (آن را) بر چهره و دستان خودتان بمالید و با آن مسح کنید».
یعنی اگر بیمار شدید و یا در سفر بودید و آب نیافتید تیمم کنید. ابن عباس بچنین گفته است. و پیامبر جگفت:
«جُعِلَت لِیَ الأَرْضُ مَسْجِداً وَتُرْبَتُها طَهُوراً». (رواه مسلم).
«همه روی زمین برای من مسجد و جای عبادت میباشد و خاکش پاک و پاک کننده است».
ضابطه جواز تیمم: ضابطه و طریقه جواز تیمم و استفاده از آن، عجز و ناتوانی از استعمال آب است به طور حسی یا شرعی، و این عجر و ناتوانی اسباب و موجباتی دارد، از جمله مسافرت است که برای مسافر چهار حالت وجود دارد:
۱- یقین کند که در پیرامون او آب نیست و در این حال نیازی به جستجو و طلب نمیباشد، چون در این حال جستجو عبث و بیفایده است.
۲- احتمال وجود آب را در پیرامون خود بدهد که در این حال بر وی واجب است که جستجو و طلب کند. چون تیمم، طهارت هنگام ضرورت و ناچاری است و تا زمانی که امکان طهارت با آب باشد این ضرورت و ناچاری نیست.
۳- این که یقین داشته باشد که پیرامون او آب وجود دارد، اگر آب در مسافت و فاصلهای باشد که مسافران برای چراندن چهارپایان یا جمع آوری هیزم در آنجاها پخش میشوند بر او واجب است که آب را جستجو کند و در طلب آن باشد و تیمم جایز نیست. و اگر آب در فاصلهای دور باشد که اگر در طلب و جستجوی آن باشد وقت میگذرد در این صورت تیمم میکند، چون در این صورت فاقد آب است و اگر انتظار کشیدن برای آب با خروج وقت واجب میبود دیگر هیچ وقت تیمم جایز نمیشد.
۴- آب موجود باشد لیکن ازدحام مسافرین بگونهای باشد که مانع رسیدن او به آب باشد قول راجح آنست که تیمم کند، چون به طور محسوس عاجز است و اعاده نماز هم لازم نیست.
یکی دیگر از اسباب تیمم بیماری است، و بیمار هم سه حالت دارد:
۱- این که با استعمال آب خوف جان یا خوف از دست دادن عضوی یا خوف از دست دادن منفعت یک عضوی داشته باشد، که چنین بیماری تیمم میکند.
۲- بیمار خوف افزایش بیماری و کثرت درد و رنج بیماری یا خوف پدید آمدن عیبی زشت مانند سیاه شدن عضو ظاهری چون صورت و غیر آن را داشته باشد که این نوع بیمار هم تیمم میکند بنابر قول راجح.
۳- بیمار خوف زشت شدن اندک، مانند اثر آبله یا خوف سیاه شدن اندک یا خوف زشت شدن بسیار در غیر اندامهای ظاهری داشته باشد که در این حال برایش تیمم جایز نیست.
بیمار میتواند بر شناخت و تجربه خویش در این که این بیماری مخوف است یا خیر، اگر تجربه داشته و آگاه باشد اعتماد کند. و میتواند به قول طبیب و پزشکان حاذق مسلمان بالغ عادل نیز اعتماد نماید. چون خداوند وضو را واجب کرده است از آن عدول نمیشود مگر به قول کسی که قول او مورد قبول است، و خداوند قول کافر و فاسق را لغو کرده است و قول یکنفر در این مورد اگر چه زن هم باشد قبول است.