انواع حسادت
۱- حسادت مستحب: که همان غبطه خوردن میباشد و به این معنی است که: شخصی از اینکه دیگری بر او فضیلت داشته باشد، کراهت دارد و دوست دارد خود نیز به همان اندازه و یا بیشتر، از آن فضیلت برخوردار باشد بدون آنکه فضیلت طرف دیگر زایل شود، و این همان مسابقه مشروع در اسباب نزدیکی به خداست، همچنانکه عمرس، وقتی که دید ابوبکرسهمه دارایی خودش را بخشید، گفت: در هیچ مسابقهای همپای تو نخواهم شد. شیخ الإسلام گوید: مسابقه و غبطه مستحبی که عمر خورد، پسندیده است ولی شیوهی ابوبکر صدیقسبهتر است که با دید مسابقه به دیگران نمینگریست [۷۱].
همچنین است حال آن صحابهای که پیغمبرصدر مورد او [که غایب بود] فرمود: «الآن یک نفر بهشتی داخل میشود» و این فرموده را سه بار تکرار کرد [و چون داخل شد و عبدالله بنعمرو بن العاص در مورد فضیلتش از او پرسید] جواب داد: «در درون خود نسبت به خیر و منفعتی که خدا به یکی از مسلمانان داده، هیچ غلّ و غشّ و حسادتی نمیبینم».
عبدالله گفت: «این همان فضیلتی است که تو به آن رسیدهای، ولی ما توان آن را نداریم» [۷۲].
گریه موسی÷نیز، به هنگام ملاقات حضرت محمدصدر شب معراج از همین نوع است و غبطهای است که پیغمبرصدر حدیث خود از آن به حسادت نام میبرد: «حسادت جز در دو مورد جایز نمیباشد: در مورد شخصی که خداوند به او [فهم و عمل به] قرآن را داده و او شب و روزش قرآنی است، و نیز در مورد شخصی که خداوند به او مال و ثروت داده و او شب و روز آن را در راه حق انفاق میکند» [۷۳].
به خاطر همین صفت فوقالذکر است که ایمان ابوبکر هموزن ایمان کل امت میباشد، و او از کسانی است که خداوند دربارهشان فرموده: ﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلسَّٰبِقُونَ ١٠ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡمُقَرَّبُونَ ١١﴾[الواقعة: ۱۰-۱۱].
«و پیشگامان (پیشتازان به سوى ایمان و جهاد و توبه و اعمال نیک) خود ایشانند پیشگامان. آنها مقربان نزد خدایند!».
۲- حسادت مباح: که در امور دنیوی واقع میشود و دو شرط را داراست: متبرک کردن شیء یا شخص مورد حسادت، و ذکر نام خدا بر آن، و عدم آرزوی زوال آن نعمت.
۳- حسادت مکروه: که عبارت است از توصیف برادر مؤمن بدون متبرک کردن و ذکر نام خدا، و هرکس این کار را انجام دهد دری برای اذیت آن شخص، بر روی شیطان، گشوده است، اگرچه چنین شخصی آرزوی زوال نعمت طرف مقابل را هم نکرده باشد. ولی چون نام خدا را ذکر نکرده، حسادتش مذموم خواهد بود. و اصل این است که هر کسی باید همیشه به یاد خدا باشد و به همین دلیل خداوند به ستایش کسانی پرداخته که در حالت ایستاده، نشسته و دراز کشیده [یعنی در همه حالات] به یاد خدا هستند. و ذکر خدا علاوه بر فضیلتی که دارد، مجالی برای شیطان جهت آزار دیگران، باقی نمیگذارد. قصه عامر و سهل گویای این نوع از حسادت است [۷۴].
۴- حسادت حرام: حسادتی که از انواع فوقالذکر نبوده و فاقد شروط آنها باشد، یعنی تبرّکی در کار نباشد و علاوه بر آن، زوال نعمت هم آرزو شود، و این همان چشمزدن ویرانگر است و - پناه بر خدا - جز از ارواح خبیث بر نمیخیزد. و حسادت یهودیان از این نوع است [۷۵].
[۷۱] السلوک، ۱۰/۱۱۸. [۷۲] السلوک، ۱۰/۱۱۹. [۷۳] صحیح البخاری، ۲/۲۰۱. [۷۴] این نوع حسادت فقط از آن جهت مذموم است که ذکر خدا را به همراه ندارد. [۷۵] این نوع حسادت از آن جهت مذموم است که هم ذکر خدا به همراه ندارد و هم - پناه بر خدا - آرزوی زوال نعمت را به همراه دارد.