اساس روشهای انفرادی و اجتماعی یکسانند
این حقیقت همان طوری که در مورد اشخاص صدق میکند، در زمینه اجتماعی نیز صادق است چه این سوالات، پرسشهای اساسی و بنیادی زندگی انسانیست، روی همین حقیقت برای هیچ نظامی تمدن و تهذیب و هیچ نظام اجتماعی لایحه عملی را نمیتوان ارایه کرد مگر این که قبل از همه به پاسخهای متعین این پرسشها پرداخت و پاسخی که تعین گشته و ارایه میشود، بنا بر آن نظریهیی از اخلاق استحکام خواهد یافت، شئون مختلف زندگی مطابق نوعیت آن تشکیل خواهد شد و بالاخره کلیه تمدن رنگ و رخی را اختیار خواهد کرد که مقتضای این پاسخ باشد، در حقیقت تخلفی درین معامله امکانپذیر نمیباشد، خواه اگر روش شخصی باشد یا اجتماعی به هر صورت روشی را اختیار میکند که مطابق با این پاسخ باشد، حتی اگر بخواهید، رویه و روش فردی یا اجتماعی را تجزیه کنید به سادگی در خواهید یافت که در زیر بنای این رویه و روش چه پاسخی در برابر این سوالات و پرسشهای زندگی مصروف فعالیت است، چه این امر کاملاً محال و امکانناپذیر است که نوعیت رویه شخصی یا اجتماعی مغایر باشد با نوعیت پاسخ این سوالات، اختلاف بین ادعای زبانی و روش واقعی امری حتمی است اما پاسخی که برای این پرسشها در حقیقت نفس متمکن میباشد نوعیت آن و نوعیت روش عملی هرگز مختلف و مغایر هم نمیتواند قرار گیرد.