اسلام و جاهلیت

محکومیت انسان

محکومیت انسان

انسان درینجا رعیت آفریده شده (Born Subject) است و رعیت‌بودن به رضای وی مربوط و منحصر نیست، بلکه او تنها رعیتی آفریده‌شده و جز رعیت‌بودن چیز دیگری ازو امکان ندارد، لهذا او خود وضع‌کردن طریق زندگی و تجویزکردن وظیفه خود را در صلاحیت ندارد.

او مالک چیزی نیست تا قانون تصرف در ملکیت خود را وضع کند، جسم او و همه نیروهای او ملکیت خداوند و عطیه او است، لهذا انسان حق استعمال آن را مطابق میل و رضای خود ندارد، بلکه مطابق رضای ذاتی که این نیروها را به او ارزانی داشته باید آن را صرف کند.

بدین ترتیب همه پدیده‌هایی که در دور و اطراف آن در جهان وجود دارند، زمین، حیوانات، آب، نباتات، معدنیات و غیره- همه و همه ملکیت خداوند است و انسان مالک آن‌ها نیست، لهذا انسان حق تصرف را مطابق رضای خود بر آن ندارد، بلکه او باید در مقابل این پدیده‌ها مطابق قانونی رفتار کند که از طرف مالکی حقیقی آن وضع گردیده است.

به این ترتیب تمام انسان‌هایی که بر روی زمین به سر می‌برند و آنانی که زندگی‌شان با همدیگر وابسته است، رعیت خداوند به شمار می‌آیند لهذا حق ندارند که در مورد کیفیت و کمیت روابط و مابین خود اصول و مقرراتی را وضع کنند، بلکه همه تعلقات روابط مبنی بر قانون وضع‌شده خداوند باید استوار باشند.

البته در پاسخ این که قانون خدا چیست؟ پیامبران گفته‌اند: وسیله‌یی که بنا بر آن ما حقیقت شما و جهان را به شما تشریح کرده‌ایم، براساس همین وسیله قانون خداوند برای مان روشن و هویدا شده است، خداوند خود این علم را به ما ارزانی داشته و ما را به این امر مامور ساخته تا این علم را به شما برسانیم، پس شما بر ما اعتماد کنید، ما را به حیث نمایندگان مالک‌تان بشناسید و قانون مستند او را از ما بپذیرید.