اسلام و جاهلیت

حل سوم: اسلام

حل سوم: اسلام

اکنون ما صورت سوم را بررسی می‌کنیم که آخرین صورت انجام قضاوت پیرامون تمام این مسایل اساسی زندگی می‌باشد و آن عبارت است از روش حل مسایل زندگی که پیامبران آن را تجویز کرده و باید مورد پذیرش واقع گردد.

مثال این طریق درست چنین است که شما در منطقه بیگانه‌ای باشید که در باره آن منطقه آگاهی و معلوماتی نداشته باشید پس از شخص دیگری طالب معلومات می‌شوید و به رهنمونی وی از آن منطقه دیدن می‌کنید، اگر چنین وضعی پیش آمد شما می‌باید قبل از همه در صدد شخصی باشید که مدعی اشنایی به امور مربوطه است، سپس شما روی قراینی ازین امر اطمینان حاصل می‌کنید که شخص موصوف قابل اعتماد است یا خیر. پس ازین شما به راهنمایی وی مصروف باز دید می‌شوید، و هنگامی که با تجربه ثابت شد که از عملی که مطابق معلومات فراهم کرده او انجام داده‌اید، نتیجه بدی به دست نیاورده‌اید، پس وی مورد اطمینان کامل شما قرار می‌گیرد و معلومات و توضیحاتی که وی ارایه کرده کاملاً حقیق دارد، این طریقیست علمی و اگر روش علمی دیگری در میان نباشد پس این هم روش درستی می‌تواند برای اتخاذ تصمیم باشد.

اکنون توجه کنید، دنیا برای شما منطقه‌ایست ناشناخته شما اطلاعی ندارید که حقیقت آن چیست؟ نظم آن چگونه است، این بنگاه روی چه قانونی در حرکت است و شما در آن چه حیثیتی را دارا اید، و درینجا برای شما چه روشی مناسبت‌تر است؟ شما قبلاً چنین قضاوت کردید که آنچه در ظاهر امر به نظر رسید، حقیقت اصیل همان است و شما این قضاوت‌تان را به منصبه اجرا گذاردید، اما نتیجه آن وارونه شد سپس براساس قیاس و گمان قضاوت‌های مختلفی را انجام دادید و هریک آن را در صحنه عمل پیاده ساخته مشاهده کردید اما به هر صورت نتیجه همه آن قضاوت‌ها نادرست بود، پس از آن آخرین صورت آنست که شما باید به طرف پیامبران رجوع کنید، این‌ها ادعای آگاهی کامل می‌کنند اگر وضع آنان را مورد پژوهش قرار دهیم چنین نتیجه می‌گیریم که آن‌ها انسان‌هایی بی‌نهایت بی‌غرض، امین، نیک، بی‌طرف و اشخاصی دارای فکر عالی هستند، لهذا زمینه وسیعی برای اعتماد بر آن‌ها در نظر ابتدایی موجود است اکنون تنها این را باید بررسی کنید که معلومات و توضیحاتی که آن‌ها پیرامون جهان و حیثیت شما در جهان ارایه می‌کنند تا چه حدی موثر است، و برعلیه آن چه ثبوت عملی وجود دارد و روشی که در جهان مطابق راهنمایی آن‌ها اتخاذ می‌گردد چگونه در تجربه ثابت شده است؟ اگر پاسخ این سه پرسش در نتیجه تحقیق اطمینان بخش بود می‌باید به راهنمایی آنان ایمان آورد و روشی را در زندگی اختیار کرد که با نظریه آن‌ها تطابق داشته باشد.

همانطور که قبلاً خاطر نشان ساختم این روش در برابر روش‌های قبلی جاهلیت روشی است علمی، و اگر آدمی در مقابل این علم سر تسلیم فرود آورده، خود سری و تمرد و خودرایی را کنار گذاشته ازین علم مطابعت کند و روش خود را پابند حدودی سازد که این علم آن را وضع کرده پس نام چنین روشی «طرق اسلام» است.