حل مختلف مسایل زندگی
خوب، ما اکنون میخواهیم گامی به پیش برداریم، در باره این مسایل اساسی زندگی هم اکنون شما پی بردید که آدمی نمیتواند بدون تعین حل واقعی آن گامی به جلو بردارد، کلیه این امور از نگاه اعتبار حقیقت، با غیب ارتباط دارد. هیچ جوابی از آن بر افقی نقش نیافته که انسان حین قدمنهادن در جهان آن را بخواند و هیچ جوابی از آن چنان نیز بدیهی نیست که برای انسان خود به خود هویدا گردد، روی همین علت حلی برای آن وجود ندارد که مورد اتفاق همگان واقع گردد، بلکه اختلاف بین انسانها در باره آن همواره در جریان بوده و هست و همیشه افراد مختلف در طول زمان طرق مختلف راه حل آن را تجویز میکردند، اکنون این پرسش پیش میآید که برای حل این مسایل چه روشی را اتخاذ باید کرد، کدام صورت برای حل آن در جهان قابل اجرا قرار گرفته و حل اساسی به یکی از همه این صورتهای مختلف استخراج میگردد چه نوعیتی را دارا است:
(۱) برای حل آن یک روش اینست که آدمی بر حواسش اعتماد کرده و آنچه حواسش محسوس میکند بنا بر آن در امور مربوطه قضاوت کند.
(۲) صورت ثانی اینست که با مشاهده حسی، وهم و قیاس را یکجا ساخته و یک نتیجه را از آن اخذ کند.
(۳) صورت سوم عبارت از اینست که پیامبرانی از جانب خداوند مکلف به دعوت به راه راست و حقیقت شدهاند و آنها حلی برای این مسایل بیان داشتهاند که آن را باید قبول کرد.
تا امروز در جهان برای حل این مسایل همین سه صورت تجویز گردیدهاند و غالباً همین سه صورت امکانپذیر نیز میباشند، هر صورت آن مسایل را از طریق جداگانه حل و فصل نموده که رویه خاصی از طریق حل آن به وجود میآید و نظام ویژهای از اخلاق و نظام خاصی از تمدن را پایهریزی میکند که در خصوصیات اساسی خود از روشهای ناشی از طرق دیگر متفاوت است، اکنون میخواهم به آگاهی شما برسانم که چه راه حلی برای این مسایل از طرق مختلف برمیآید و هر راه حلی چه روشی را در قبال دارد.