روش مبنی بر مشاهده ویژه حسی
نتیجه لازمی این نقطه نظر در زندگی انفرادی اینست که انسان از بدو زندگی تا دم آخر روشی خود مختار و غیر مسئول را اختیار کند. بنابرین، عقیده او خود را مالک جسم و نیروهای جسمانی خود خواهد پنداشت، از این رو حسب میل خود طوری که خواسته باشد آن را استعمال خواهد کرد، اشیایی که در جهان در قلمرو قدرت و تصرف او درآید و انسانهایی که تحت اقتدار او واقع گردند، با همه آنها طوری برخورد میکند که گویی او مالک بلا متنازعه آنهاست، یگانه عامل محدودکننده اختیارات و صلاحیتهای او تنها حدود قوانین طبیعت و موانع و محدودیتهای ناگزیر زندگی اجتماعی خواهد بود، در ذات خود او چنان احساس اخلاقی، احساس مسئوولیت و ذمهداری و خوف از بازپرسی شخص دیگری وجود نخواهد داشت که این شتر بیمهار را رام سازد، جایی که موانع خارجی نباشد یا این که او علی الرغم این موانع بر فعالیت خود قادر باشد، آنجا اقتضای عقیده فطری او اینست که میباید ظالم، خاین، شریر و مفسد باشد، او طبیعتاً مغرض مادهپرست و این الوقت خواهد بود، هدف زندگی او جز خدمت به خواهشات نفسانی و برآوردن ضروریات حیوانی چیزی بیش نخواهد بود و چیزهایی در نظر او قدر و منزلت خواهند داشت که برای این هدف زندگی او قیمتی داشته باشند، ایجاد این سیرت و کردار در افراد نتیجه طبیعی و منطقی این عقیده است، بدون شک امکان دارد که چنین شخصی بنا بر مصلحت و دوراندیشی همدرد باشد، ایثار پیشه باشد به خاطر فلاح و ترقی ملت خود مساعی پی در پی به خرج دهد و بالاخره شکلی از اخلاق توأم با مسئولیت را در زندگی خود اظهار نماید، اما اگر این روش او را مورد تحلیل و تجزیه قرار دهید برملا خواهد گشت که همه اینها در حقیقت غرض توسیع خود غرضی و نفسانیت اوست، او در پیشرفت و ترقی ملت و کشورش پیشرفت و ارتقای خود را میبیند از همین رو خواهان ارتقا و پیشرفت آن میشود، به همین علت است که چنین شخصی بیش از پیش تنها و تنها یک ناسیونالیست میتواند باشد.