انسان کامل یا آخرین پیک
سیرت در حقیقت زندگینامه انسانی بنام محمد فرزند عبدالله نیست، زندگینامه مقام رسالت مآب در واقع مدرسه علم و دانش و انسانسازی است. داستان غنی و پربار و کامل یک فرهنگ و یک تمدن، و یک قوم و یک ملت، و حکایت آغاز و شیوهی نشو و نمای پیغام الهی در جامعه بشری است.
سیرت دریایی است پر تلاطم که در آن بینهایت درهای ناسفته نهفته است. از این روست که بشریت با تمام گوناگونی در افکار و اندیشهها و دیانتهای خود در سیرت مصطفی سیری زده، از گلهای بوستان او شهدی برگرفته است. غیر مسلمانها از این اقیانوس آن درها و جواهری که نیازشان را برآورده برگرفتهاند، و مسلمانان در طول تاریخ همیشه در آب زلال آن غوطهور بوده، خود را صفا و جمال بخشیده، سعی کردهاند هریک تا تواند خود را به «انسان کامل» نزدیکتر سازد. نیاز اقشار مختلف جامعه باعث شده کتابهایی در سیرت برای کودکان و کتابهایی برای نوجوانان و جوانان، و نوشتههای برای عامه مردم، و تصویرهایی برای اندیشمندان و اهل علم و دانش عرضه شود. و هر نویسندهای، چون نگارنده، قلم زدن در بحر بیساحل سیرت را مایه عزت و شرف خود دانسته است.
حضرت علیسدرباره قرآن کریم فرمودند: «لا تنقضي عجائبه»«عجایب قرآن پایانی ندارد» و بر همین قیاس بر این باوریم که امکان ندارد عجایب زندگی پیامبر خدا که خود قرآن گویایی بود که قرآن ساکت را همراهی میکرد، پایانی داشته باشد. در هر حرکت و هر سخن او حکمتی است و پیامی و اندرزی و راه و رسمی برای پیروی و اطاعت و فرمانبرداری، و در نهایت رسیدن به سعادت و خوشبختی.. (نگا: محاضرات سیرت، ص/۱۵ – د. محمود غازی)
محمد؛ پیامبر همه زمانها، و پیشوای نهضتهای سازنده بشری است، از این روست که او را باید از نو شناخت.
برناردوشو اندیشمند ایرلندی میگوید: باید محمد را فرشته نجات بشریت نامید، اگر مردی چون او امروز مهار جهان را بدست میگرفت میتوانست مشکلات آن را بر طرف سازد، جهان در سایه رهبری او به امنیت، آرامش، سعادت و خوشبختی میرسید.
برای رسیدن به جامعه الگو و نمونه و مدینه فاضله یا شهر افسانهای افلاطون، نیاز است جامعه بر صفاتی چون: زهد و پارسایی، تقوا و پرهیزکاری، احسان و نیکویی، پاکدامنی و عفت و شرافت، سخاوت و جود و کرم، حلم و گذشت و بردباری، عزم و ثبات و پایداری، ایثار و لطف و از خودگذشتگی، غیرت و استغناء و تواضع و فروتنی تربیت شود.
باید این صفات در هر فرد تجلی یابد، سپس در جامعه رشد کند، و با انتشار آنها در جهان بشر در سعادت و نیکبختی و خوش کامی زندگی آرام و شادی خواهد داشت. انسان برای رسیدن به چنین تصوری سه راه پیش روی دارد:
۱- با پند و اندرز و نصیحت مردم را از بدیها بازدارد به نیکویی بخواند.
۲- با نوشتن کتابها و نشر فضایل خیر و تذکردادن به گزند بدیها جامعه را اصلاح نماید.
۳- با زور بازو و با قدرت ماهیچه مردم را بر صفات پسندیده و پیروی از راه راست مجبور سازد.
شاید این شیوهها تا حدودی جوابگو باشد، و شاید شیوه قدرت بازو بجای سازندگی تخم منافقت ببار آورد.
بهترین و کاملترین و شیواترین و شایستهترین روش انسانسازی نه به زبان نیاز دارد و نه به قلم و نه به بازو!
و آن شیوه تربیت الهی است. خداوند اسوه و نمونه و الگو، و مجسمهای از کمالات و انسان کامل را زیر نگرانی خود ساخته ﴿فَإِنَّكَ بِأَعۡيُنِنَاۖ﴾[الطور: ۴۸] «تو زیر نظر ما و تحت حفاظت و رعایت ما هستی»تا در بین مردم عرض اندام کند و آینه عملی شود برای جهانیان.
شخصی که هر حرکت او بیش از هزاران زبان و اندرز و کتاب و نوشته، و بیش از قدرت بازوی جیره خواران شاهان در جامعه تأثیر گذار است.
تمام سرمایه اخلاق جهان در حقیقت بازماندهای است از سفره ملکوتی آن شخصیتها و انسانهای کامل. پیامبرانی که برانگیخته شدند، و رفتند و آموزههایشان تا قرنها پا برجا ماند.
و با گذشت تاریخ دادههای آنها و آموزههایشان به وسیله پیروانی که ره انحراف بیش گرفتند به گونهای دیگر معرفی شد، و دایره شمولیت دعوت آنها تنگ و تنگتر شده در برخی از کمالات خلاصه شد. حضرت عیسی÷شد؛ سرور مکتب حلم و بردباری و صلح و بخشایش و قناعت و تواضع و فروتنی در زندگی فردی. در مکتب او اثری از رهبری و حکومتداری و ریاست، و اداره جامعه نماند، و از مکتب موسی÷عفو و بخشایش و انسان دوستی حذف گردید!
در این مرحله جهان نیاز به اسوه و الگویی کامل داشت. انسانی که در هر میدان استاد و الگو باشد؛ در میدان اخلاق و انسانسازی، در معرکه جنگ و کارزار و خشم، در محراب تقوا و پرهیزکاری و زهد و تواضع و فروتنی. فردی که هم پادشاه کشور کشا باشد، و هم زاهد و درویش، هم فرمانروای جهان باشد و هم فروتن و دستگیر، هم فقیر و قانع باشد چو خاک، و هم سخاوتمند با کرامت چو دریا..
این برزخ کامل، و این کمال جامع، و این انسان کامل، و این آخرین معراج جهان هستی کسی نبود مگر آن پایان نامه رسالت آسمان، آخرین پیک پروردگار بسوی بشریت؛ محمد مصطفی جکه با زبان قرآن تلاوت کرد در گوش تاریخ: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ﴾[المائدة: ۳]. «امروز نعمت دین را بر شما کامل گردانیدم»! (نگا: سیرت النبی، ص/۳۴، شبلی نعمانی)