سیری در کهکشان نبوت

فهرست کتاب

ما و پیامبر

ما و پیامبر

رسول اکرم جبرای رساندن پیام پروردگار یکتا به ما، چه رنج‌ها و سختی‌ها که متحمل نشدند! ما و آیندگان همیشه در ذهن آن مقام حضور داشتیم. ایشان چه بسا تمنا داشتند که ما را ملاقات کنند!

در روایتی آمده که رسول خدا جبه یارانش فرمودند: «ای کاش می‫شد برادرانم را ببینم!» همراهان پرسیدند: یا رسول الله! آیا ما برادران شما نیستیم؟ آن جناب فرمودند: «شما یاران و صحابه و دوستانم هستید، برادران من آن کسانیند که پس از من می‫آیند و مرا ندیده به من ایمان می‫آورند. اجر و پاداش هریک از آن‌ها پنجاه برابر است». صحابه پرسیدند: پنجاه برابر برخی بر برخی دیگر از آن‌ها ؟! حضرت رسول جفرمودند: «نه، پنجاه برابر شما!».‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬ شاگردان و صحابه آن مقام والا در محبت و عشق ورزیدن به ایشان چنان تصویرهایی بر دفتر گیتی ثبت کرده‫اند که تاریخ بشریت بدان‌ها افتخار می‫ورزد. این جانفشانی‫های صحابه بود که آن‌ها را «خیر القرون قرني»«بهترین نسل‌های مؤمنان آن قرنی است که همراه من است» قرار داد. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬ در اعتراف عروة بن مسعود یکی از سرکرده‫های کفر -که البته بعدها ایمان آورد و در راه توحید جام شهادت سرکشید- پس از مذاکره با پیامبر در ماجرای صلح حدیبیه تصویری است گویا از این معنی است:‬‬‬‬‬

‬ «من نزد امپراطورهای جهان؛ خسرو فارس، و قیصر رومیان، و نجاشی حبشه رفته‫ام، هیچ کسی را ندیده‫ام که محبت یارانش چون عشق و محبت یاران محمد نسبت به او باشد!».‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬ سیرت و زندگینامه پیامبر مملو است از تصاویر جانفشانی‌ها و از خودگذشتگی‌هایی که معانی عشق و محبت در فضای آن‌ها بکلی سر در گم می‫شود!‬‬‬‬‬

‬ پیامبر خدا جآیتی بود از بردباری و حلم، صبر و از خودگذشتگی و ایثار، زیبایی و نظافت و خوش بویی، محبت و عشق و بی‫آلایشی، شجات و مردانگی، سخاوت و جود و کرم، خوش اخلاقی و لبخند و تبسم، خاکی و سادگی، هیبت و احترام و خلاصه همه معانی و صفات کمال، و هر انسان به فطرت آدمی خود کمال را دوست داشته بدان عشق می‫ورزد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬ مرد دهاتی چون به مجلس پیامبر وارد می‫شود، نمی‫توانست ایشان را از بین یارانش تشخیص دهد، می‫پرسید: کدام یک از شما محمد است؟!‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬ تصویری از نهایت تواضع و فروتنی!..

در سفر چون گوسفندی سر می‫بریدند، یکی می‫گفت: ذبحش با من. دیگری: پوست کندنش با من. سومی: پختنش با من. پیامبر: جمع کردن هیزم با من!‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬ و حاضر نمی‫شود چون رهبر و پیشوا و فرمانرواست استراحت و آرامش را حق مسلم خود بشمارد. بلکه خود را چون یکی از دیگران می‫دید و مشکلترین کار را بر عهده می‫گرفت.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬ در غزوه بدر که شتران سواری کم بودند پیامبر شترش را با علی و ابولبابه تقسیم کرد. و چون دو یار شیفته ایشان خواستند از حق خود بگذرند تا پیامبر تمام راه را سوار شوند و آن‌ها با عشق و علاقه و رضایت پیاده، پیامبر فرمودند: هرگز! نه شما از من قویترید، و نه من از اجر و پاداش الهی بی‫نیازترم!‬‬‬‬‬

‬ شهروندان طائف که مست غرور و خودخواهی بودند، پیامبر خدا را با دشنام و ضرب و شتم از شهر خود رانده تا چند فرسخ راه او را با سنگ زدند. باز هم پیامبر خسته و کوفته با پاهای زخمی و تن خون آلود، دست نیاز به درگاه پروردگار دراز کرده می‫فرماید: بار الها اگر تو از من ناراض و خشمگین نیستی من هیچ پرواهی ندارم.‬‬‬‬‬

‬ و چون فرشته کوه‌ها برای انتقام جویی از پیامبر تمام قدرت خود را در اختیار ایشان می‫گذارد تا اگر بخواهد دو کوه را بر سر مشرکان طائف واژگون کند، پیامبر رحمت و مهر و شفقت می‫فرمایند: ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬ «نه!.. نه!.. شاید از نسل‌های این‌ها افرادی برآیند که خداوند را به درستی عبادت کنند».

و در حق این ظالمان ستمگر چنین دعا می‫کند: بارالها! قوم و خویشان مرا هدایت فرما، این‌ها نمی‫دانند...‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬ آیا نباید در محبت و عشق به پیامبری که در کمال چنین آیتی باشد، فنا شویم؟!

عشق و محبت به پیامبر و کمال دوستی او نشانه ایمان، و نشناختن پیامبر پرتگاه هلاکت و گمراهی است:

﴿... وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ ٧[الحشر: ٧].

«... و آنچه را پیامبر به شما عطا کرد بگیرید و از آنچه شما را نهی کرد، باز ایستید و از خدا پروا کنید؛ زیرا خدا سخت کیفر است».

رسول اکرم جمی‫فرمایند: «سه چیز اگر در شخصی باشد لذت ایمان را خواهد چشید: ۱- خدا و فرستاده‫اش نزد او از همه چیز محبوتر باشند. ۲- معیار محبت و دوست داشتن نزد او خداوند یکتا باشد. (اگر کسی را دوست دارد دوستیش تنها برای کسب رضایت الهی باشد). ۳- بازگشت به کفر پس از آنکه خداوند او را از آن رهایی داد نزد او آن‌چنان ناپسند باشد که پرتاب شدن در آتش سوزان» (متفق علیه).‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬ و فرمودند: «تا وقتی من در قلب شخصی از والدین و فرزندش و از همه انسان‌ها عزیزتر و محبوبتر نباشم آن فرد مؤمن برشمرده نمی‫شود» (متفق علیه).‬‬‬‬‬

‬ این محبت در یاران پیامبر آن‌چنان تجلی کرده بود، که برای تسکین خود آرزوی برپایی قیامت را داشتند. شخصی خدمت رسول خدا جرسیده پرسیدند: قیامت کی برپا می‫شود؟!‬‬‬‬‬

‬ پیامبر با تعجب از این شخص شیفته آخرت پرسیدند: «برای قیامت چه آماده داری؟ که چنین مشتاق برپایی آنی -؟!» گفت: نه نماز زیادی دارم و نه صدقه و زکاتی فراوان. تنها خداوند و رسولش را دوست دارم. پیامبر خداجفرمودند: «در قیامت تو همراه کسانی خواهی بود که دوستشان داری!».

جای دارد از خود بپرسیم: پیامبر در قلب و روح و روان ما از چه جایگاهی برخوردار است؟!