سیری در کهکشان نبوت

فهرست کتاب

۲- بیزاری از دشمنان پیامبر:

۲- بیزاری از دشمنان پیامبر:

در غزوه بدر دو نوجوان مدنی (معاذ و معوذ) را دیدیم که از عبدالرحمن بن عوف پرسیدند: عمو جان، ابوجهل کدام یکی است؟!

- شما را چه به ابوجهل؛ سرکرده کفر؟!

= شنیده‫ایم پیامبر را در مکه بسیار آزار و اذیت کرده، می‫خواهیم حقش را کف دستش بگذاریم؟!‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬ همین دو نوجوان داغدیده از اندوه دشنام و ناسزایی که حقودی ناکس سالیانی پیش بر پیامبر روا داشته، چون مرغ خشمگین بر گربه‫ای که به جوجه‫هایش چشم دوخته، بر فرعون زمان تازیدند و او را نقش بر خاک کردند!‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬ کعب بن أشرف؛ سرمایه‫دار و شاعر بد زبان یهودی در پی برافروختن آتش جنگی بود که می‫توانست در مدینه خونریزی وحشتناکی به بار آورد. نه به ناموس پیامبر رحم کرده بود و نه به حق شهروندی. همه میثاق‌ها و معاهدات را نیز زیر پای خود قرار داده بود. در واقع مجرم جنگی بود به تمام معنی تا بدانجا که اقیانوس صبر پیامبر لبریز شد و اشاره فرمودند: چه کسی شر کعب بن أشرف را از سرمان کم می‫کند.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬ ابونائله؛ برادر شیری کعب، و محمد بن مسلمه؛ خواهر زاده او، مسئولیت این عملیات را بجان و دل خریدند..

محبت و عشقی که در فضای آن دیانت وایمان بر عاطفه و احساسات چیره شده بود چیزی نبود جزء دوستی خدا ورسولش.

﴿قُلۡ إِن كَانَ ءَابَآؤُكُمۡ وَأَبۡنَآؤُكُمۡ وَإِخۡوَٰنُكُمۡ وَأَزۡوَٰجُكُمۡ وَعَشِيرَتُكُمۡ وَأَمۡوَٰلٌ ٱقۡتَرَفۡتُمُوهَا وَتِجَٰرَةٞ تَخۡشَوۡنَ كَسَادَهَا وَمَسَٰكِنُ تَرۡضَوۡنَهَآ أَحَبَّ إِلَيۡكُم مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَجِهَادٖ فِي سَبِيلِهِۦ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّىٰ يَأۡتِيَ ٱللَّهُ بِأَمۡرِهِۦۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ ٢٤[التوبة: ۲۴].

«بگو: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و خویشانتان و اموالی که فراهم آورده‌اید و تجارتی که از بی‌رونقی و کسادی‌اش می‌ترسید و خانه‌هایی که به آن‌ها دل خوش کرده اید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب ترند، پس منتظر بمانید تا خدا فرمان عذابش را بیاورد؛ و خدا گروه فاسقان را هدایت نمی‌کند».