* کتابهای سیرت
در تاریخ بشریت از آدم تا به این دم که در سایهی پیشرفت تکنولوژی، آدم از غور هسته تا مسیر سالهای نوری در آسمان را گام زده، انسان تصویری به گویایی و وضاحت و روشنی و شمولیت از هیچ کسی را به روشنی و واضحت سیمای رسول الله تقدیم نکرده است.
دانشمندان مسلمان همهی جوانب زندگی پیامبر اکرم از گفتار و کردار آن مقام گرفته تا شکل و شمایل ایشان، تا ابزار و وسایلی که استفاده میکردهاند، تا همسران و خویشان او، و تا یاران و دوستانش و حتی لبخندها و خشمها و اشارههایشان را ثبت و ضبط کردهاند. به گونهای که با جرأت میتوان ادعا نمود یک نگارنده و یا نقاش خوب میتواند از روز به روز و لمحه لمحهی زندگی آن مقام والا تصویربرداری کند.
در زمینههای مختلف سیرت پیامبر اکرم ج کتابهای بسیاری نوشته شده است.
البته بیشتر کتابهای عربی که از زندگی آنحضرت سخن گفتهاند، جنگهای آنحضرت را معیار فهرستبندی خود قرار دادهاند. به نظر نویسنده این معیار نگارش چندان موفق نبوده است! چونکه دایره جنگ و یا غزوات در زندگی آنحضرت بسیار تنگ است. در طی ۲۳ سال دعوت اسلامی تنها پیامبر رهبری ٩ غزوه که در آن جنگ صورت گرفته را به عهده داشتند که بسیاری از آنها تنها چند ساعت از روز را در برگرفته است.
یعنی به معدل یک غزوه چند ساعته در طول هر دو ونیم سال (۳۰ ماه)!
پس غزوه و درگیری نظامی در زندگی آنحضرت به خلاف آنچه در فهرست کتابهای سیرت عربی نمایان است، بسیار کمرنگ است. البته شاید دلیل این روش فهرستبندی برمیگردد به عادات و تقالید عرب در تعیین تاریخ خود. عربها پیش از اسلام - چون سایر انسانها - تاریخ خود را براساس حوادث مشهور و بزرگ رقم میزدند، از این روست که ما مثلاً در مورد تولد رسول الله میگوئیم: ایشان در سال «عام الفیل» - سال حمله ابرهه با فیلهایش به مکه - به دنیا آمدهاند و در مورد شخص دیگر میگوئیم؛ دو سال قبل از غزوه بدر وفات کردند، یا در مورد مادر مؤمنان خدیجه کبری میگوئیم که چند ماه قبل از هجرت رسول الله به مکه وفات کردند!...
گویا بازتاب این روش تاریخ نگاری اذهان نویسندگان عرب – و کسانی که از آنها تقلید کردهاند - را به سوی اعتماد بر جنگها که بدون شک حوداث مهمی در زندگی آنحضرت بودند کشانده است. البته اکنون این شیوه در ترتیب حوادث زندگی آنحضرت نزد بسیاری از نویسندگان عرب، و بیشتر نویسندگان و تاریخنگاران عجم، و بخصوص در شبه قاره هند، بسیار کم رنگتر شده است.
و نویسنده نیز بر این اعتقاد است که کتابهای سیرت باید به تمام زمینههای زندگی آنحضرت توجه داشته باشند، و میدانی را بر حساب میدانی دیگر اهمیت ندهند. یا اینکه نوشتههای خود را در چارچوبهای معینی مشخص سازند؛ چون کتابهای نوین در: فقه سیرت، جانب اقتصادی سیرت، زمینههای سیاسی سیرت، پرتو اخلاق در سیرت، رسول الله در خانواده، رسول الله در مسجد و محراب، و اخلاق رسول اکرم ج در میدان کارزار، رسول الله در رهبری دولت مدینه، تعلیم و تربیت در پرتو زندگی پیامبر اکرم ج وغیره...
البته این هرگز به این معنا نیست که به مغازی پیامبر پرداخته نشود! تاریخ نگاران اسلامی ریز و درشت حوادث جنگها را به تصویر کشیدهاند و شاگردان مکتب رسالت تمام آن حوادث را برای ما ثبت کردهاند، و بر خواندن و آموختن آنها بسیار تأکید ورزیدهاند، تا بدانجا که علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب میفرمایند: «پدران ما غزوهها و سریهها (جنگهای زمان پیامبر) را چون سورههای قرآن به ما میآموختند!» (به روایت خطیب بغدادی).
جنگهای پیامبر اکرم ج در کنار اینکه مدرسههایی است از دلیری و شجاعت و رادمردی و ایثار و گذشت، مکتبهایی است از اخلاق در بهترین صورت آن، و تجلی پرتو ایمان در والاترین درخشش و گذشت و جوانمردی در تصاویری که فهم و درک آن نیاز به قلبهایی آگنده محبت و اخلاص دارد.
و چون مسلمانان از این ثروت بزرگ اخلاقی و میراث و برنامه مدیریت رفتاری برخوردار بودند همیشه در جنگهایشان مهذب، و با فرهنگ و تمدن انسان دوستانه با دشمن برخورد میکردهاند، برخلاف پیروان دیانتهای دیگر که میراثی در این زمینه از پیامبرانشان و یا رهبرانشان به ارث نبردهاند.
به طور مثال مسیحیان و کلیمیان که از چنین برنامه و فرهنگی محرومند، در جنگهایشان از حیوانات درنده نیز پستتر بودهاند و میدان کارزار فلسطین و آتشی که کلیمیان (یهودها) آن را برافروختهاند، و میدانهایی چون عراق و افغانستان که فتنهافروز آن مسیحیان هستند شاهدی گویا بر این مدعا است...