دوری از فتنۀ کفر و تکفیر

حاکم کردن شریعت خداوند واجب است

حاکم کردن شریعت خداوند واجب است

واجب بودن حکم به آنچه خداوند نازل کرده، صلاحیت شریعت غراء اسلام و قابلیت تطبیق دادنش در هر زمان و مکان، چیزی است که حتی دو مسلمان در جهان یافت نمی‌‌‌شود که در موردش اختلاف نظر داشته باشند و این امر به قدری واضح است که احتیاج به توضیح ندارد.

ظالم‌‌‌تر از همه کسی است که بین امت اسلام و حاکمیت شرع و قوانین و احکامی که عهده‌‌‌دار سعادت و آرامش و رستگاری و امنیت بشر است، فاصله و ممانعت ایجاد کند و مردم را ملزم به اجرای قوانین ساخته‌‌‌ی بشر و احکام جاهلی نماید. نشانه‌‌‌های ظلم را احیا کردند و روش‌‌‌های عادلانه را از بین بردند اما هرگز این جرم و جنایت قادر نیست ما را در نظر و استدلال از قواعد اهل علم و اصول اهل سنت خارج گرداند و وارد این واقعیت گناه آلود و مصیبت بار نماید.

به درستی که مسئولیت سنگین و امانت بسیار بزرگ است، امت اسلام دچار تفرقه گردیده و ثروت‌‌‌های آن ضایع شده و سرزمین‌‌‌هایی از آن غصب گردیده و اغلب افراد آن به حقیقت دین‌‌‌شان جاهلند، بسیاری از افراد امت دچار انواع اذیت و آزار گشته‌‌‌اند و آن‌‌‌ها نیز که به چیزی از شریعت ملتزم می‌‌‌باشند، افراد مستضعفی هستند که در گیرودار اختلافات احزاب مختلف دچار نزاع و تفرقه شده‌‌‌اند، پناه بر خدا که تنها او مرجع رسیدگی به شکایات بندگان است.

آیا تکفیر حاکمان و ترور مسئولان وسیله‌‌‌ی نجات از این مصائب و گرفتاری‌‌‌هاست؟ این شیوه چه اندازه امت را دچار ضرر و زیان کرد و در مقابل دینش ممانعت ایجاد نمود، جوانانش را از التزام به شریعت و تمسک به سنت به خاطر ترس و رعب ایجاد شده در شرایط مذکور بازداشت.

این کار چه چیز را به امت تقدیم و بهره و ثمره‌اش چه بوده است؟ آیا ثمره‌‌‌ای جز ترس و وحشت، اضطراب، دلهره، نفرت از دین، رجعت به قهقرا، زندانی شدن، فتنه‌‌‌ها، ریختن خون‌‌‌ها و مباح شدن اموال و نوامیس توسط ظالمین چیزی دیگر در بر داشته است؟ إنا لله وإنا اليه راجعون.

دیگران نیز در گیرودارهای سیاسی فرو رفتند و شروع به دویدن به این طرف و آن طرف کردند، با جسارت تمام شریعت خداوند را در ردیف قوانین قراردادی و جاهلی بشر قرار دادند. مجالس پارلمانی تشکیل دادند و بر سر این‌‌‌که حکم خدا را حاکم قرار دهند شروع به مناقشه و رأی گیری نمودند!!! پس اگر با اکثریت پیروز شود آن را به سوی رئیس حکومت می‌‌‌برند، اگر آن را تأیید کند که آن تأیید می‌‌‌شود و گرنه به پارلمان برگردانده می‌‌‌شود تا دوباره بر سر آن رأی گیری شود. و زمانی هم که شریعت خداوند با اکثریت آراء تأیید نمی‌‌‌شود و یا در حالتی که رأی نمایندگان مساوی شود، شریعت پروردگار ترک و پشت سر انداخته می‌‌‌شود!! پروردگارا ما را ببخش. پروردگارا ما را ببخش.

ای کاش برای یک بار هم که شده موفق می‌‌‌شدند!! ولی هرگز موفق نمی‌شوند؛ چون تطبیق دادن شریعت جز به شیوه‌‌‌ی شرعی عملی نیست و این از آن جهت قابل بحث است که آن‌‌‌ها خود را در محظورات شرعی می‌اندازند که در بسیاری از امور با اصول عقیده و فروع شریعت در تصادم است و هم‌‌‌خوانی ندارد!!!

این‌‌‌ها و آن‌‌‌ها و دیگرانی که در زمین، جاهلانه و بدون علم فریاد نجات را سر می‌‌‌دهند، از تربیت کردن مسلمانان بر اساس دین‌‌‌شان و دعوت کردن‌شان به سوی عمل به احکام و مزین شدن به فضایل اخلاقی و آداب دینی که رضایت پروردگار را برای‌‌‌شان به ارمغان می‌‌‌آورد، غافلند چیزی که سعادت و سیادت‌‌‌شان را تحقق می‌‌‌بخشد. آری همگی از تصفیه کردن، اعراض نموده‌‌‌اند چیزی که پیش از هر چیز مسلمانان به آن محتاجند؛ چون شرک در تمام مظاهر و اشکالش حیات مسلمانان را آلوده کرده است لذا دعوت مسلمانان به تصفیه و برحذرکردنشان از انواع بدعت‌‌‌های ناپسند و افکار باطل وارداتی و از بین بردن جمود مذهبی و زایل کردن تعصب حزبی چیزی که بیش از هر چیز باعث تفرق و تشطط و اختلاف بین امت است باید در اولویت کار قرار گیرد؛ اما کجا می‌‌‌شود به آن‌‌‌ها امیدوار بود؟ [۲۴]

[۲۴] اصول التکفیر و ضوابطه و شروطه، عنبری (ص: ۵).