دوری از فتنۀ کفر و تکفیر

حاکمی جز الله نیست

حاکمی جز الله نیست

نزدیک به همین تفسیر که لا اله الا الله را به معنی هیچ اطاعت شده‌‌‌ای جز الله وجود ندارد و خطا و اشتباه آن بیان شد، چیزی است که سید قطب در کتابش «معالم فی الطریق» بیان داشته است. [۷۴]چنان‌‌‌که می‌‌‌گوید: جوامعی که به زعم و گمان خویش خود را مسلمان می‌‌‌پندارند، داخل در مجتمعات جاهلی هستند و علت داخل شدن‌‌‌شان در چنین جوامعی این نیست که معتقد به الوهیت غیر خداوند باشند [۷۵]یا این‌‌‌که شعائر عبادی را برای غیر پروردگار انجام می‌‌‌دهند؛ بلکه بدان سبب است که متدین به عبودیت پروردگار واحد در نظام حیات و زندگی نیستند آری هرچند به الوهیت هیچ احدی جز الله معتقد نیستند، مهم‌‌‌ترین خصوصیت الوهیت پروردگار را برای دیگری قرار داده‌اند؛ به حاکمیت غیر الله متدین‌‌‌اند و نظامات و برنامه‌های زندگی و ارزش‌‌‌ها و عادات و تقالید خویش را از آن حاکمیت دریافت می‌‌‌دارند در حالی که خداوند متعال در مورد حاکمان می‌فرماید: ﴿وَمَن لَّمۡ يَحۡكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ٤٤[المائدة: ۴۴] «هرکس به شریعت خداوند حکم نکند کافر است».همان‌‌‌گونه که پروردگار متعال قبل از این آیه، یهود و نصاری را به شرک و کفر و الحاد توصیف می‌‌‌کند و می‌‌‌فرماید که آن‌‌‌ها عالمان و عابدان خویش را تبدیل به پروردگار خویش نمودند و این تنها به آن سبب بود که آن‌‌‌ها برنامه‌‌‌ی زندگی خویش را از آن‌‌‌ها گرفتند حال آنکه کسانی که خود را مسلمان می‌‌‌پندارند نیز همین کار را می‌‌‌کنند و پرورگار متعال آن را از یهود و نصاری شرک می‌داند؛ همان‌‌‌گونه که عیسی پسر مریم را تبدیل به رب کرده و برایش مرتبه‌‌‌ی الوهیت قایل شده و جز الله به پرستش او اقدام کردند پس این مثل آن است؛ یعنی خارج شدن از عبودیت پروردگار واحد و از دین الله و از شهادت دادن به لا اله الا الله می‌‌‌باشد.

[۷۴] این کتاب به اسم چراغی بر فراز راه و نشانه‌های راه ترجمه شده است. مترجم [۷۵] بعضی از علما بر آن تعلیق نهاده و گفته اند: بعضی از این مجتمعات بر بعضی از مردمان صفات الوهیت نهاده‌‌‌اند چنان‌‌‌که معتقدند آن‌‌‌ها غیب می‌‌‌دانند و در جهان تصرف می‌‌‌کنند؛ سختی‌‌‌ها را برطرف می‌‌‌کنند به همین سبب شعائر عبادتی را برای‌شان انجام می‌‌‌دهند چنان‌‌‌که در سختی‌‌‌ها و گرفتاری‌‌‌ها آن‌‌‌ها را به فریاد می‌خوانند و از آن‌‌‌ها طلب دعا می‌‌‌کنند همان‌‌‌گونه که از خدا می‌‌‌ترسند، از آن‌‌‌ها نیز خوف دارند و به آن‌‌‌ها امید و به آن‌‌‌ها توکل می‌‌‌کنند، به دور قبورشان طواف می‌نمایند و گورهای‌‌‌شان را تعظیم و اعیاد و مراسم جشن و شادی خویش را برای آن ضریح‌ها برپا می‌‌‌دارند و به قصد زیارت‌‌‌شان تصمیم به سفر می‌‌‌گیرند؛ برای‌‌‌شان نذر و قربانی به جای می‌‌‌آورند؛ همه این شرکیات و نمونه‌‌‌های دیگر را نیز سید قطب از جمله شرکیاتی که ناقض توحید و منافی معنی لا اله الا الله باشد به حساب نمی‌‌‌آورد ولی ما پیروان سلف صالح تنها کسانی را که بر آنها اتمام حجت شده باشد را تکفیر می‌‌‌کنیم. مؤلف