بلوغ المرام من أدلة الأحکام - ترجمه فارسی

فهرست کتاب

بَابُ سُتْرَةِ اَلْمُصَلِّي

بَابُ سُتْرَةِ اَلْمُصَلِّي

بابی است در بیان این‌که نمازگزار باید در حال نماز سُتْرَه داشته باشد تا کسی نتواند از جلوی نماز او بگذرد. و این ستره حاصل می‌شود به پهن کردن سجاده‌ای که بر آن نماز بخواند. یا در برابر دیوار بایستد و یاخطی بکشد و یا چیزی که دو ثلث گز بلندی داشته باشد در قبله‌ی خود بنهد و یا غیر این‌ها از هر چیزی که مانع از گذشتن دیگری میان نمازگزار و ستره‌اش بشود.

۲۴۲- عَنْ أَبِي جُهَيْمِ بْنِ الحَارِثِس قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِص: «لَوْ يَعْلَمُ المَارُّ بَيْنَ يَدَيِ المُصَلِّي مَاذَا عَلَيْهِ مِنْ الإِثْمِ، لَكَانَ أَنْ يَقِفَ أَرْبَعِينَ خَيْرًا لَهُ مِنْ أَنْ يَمُرَّ بَيْنَ يَدَيْهِ». مُتَّفَقٌ عَلَيْهِ، وَاللَّفْظُ لِلْبُخَارِيِّ. وَوَقَعَ فِي «البَزَّارِ» مِنْ وَجْهٍ آخَرَ: «أَرْبَعِينَ خَرِيفًا».

از ابی جهیم بن حارثس روایت است که گفت: رسول اللهص فرمود: «اگر آن کسی که جلو نمازگزار می‌گذرد می‌دانست که چقدر گناه دارد، چنان‌چه چهل سال می‌ایستاد تا نمازگزار، نمازش را تمام کند برای او بهتر بود از این که از جلوی نماز او بگذرد».

کلمه‌ی: من الإثم: نه در بخاری وجود دارد و نه در مسلم. و با این که مصنف بر کسانی که کلمه‌ی من الإثم آورده‌اند و آن را به بخاری و مسلم نسبت داده‌اند، اعتراض گرفته است، با وجود آن در این‌جا خود مؤلف کلمه‌ی من الإثم را آورده و به بخاری و مسلم هر دو نسبت داده است. و در روایت بخاری و مسلم کلمه‌ی اربعین را آورده و تمییزی برای آن نیاورده است. اما در روایت بزار تمییز اربعین را آورده است به روایت رجال اسنادی که آن راویان رجال اسناد بخاری و مسلم نیستند و فرموده است: اربعین خریفا: چهل پاییز، یعنی چهل سال. چنان‌که چهل نوزور و چهل تابستان و چهل زمستان همه دلالت بر چهل سال می‌دهد. در این حدیث منع شده که کسی میان سجده‌گاه و قدم نمازگزار بگذرد، چه جلو امام و چه جلو مأموم و چه جلو منفرد که بدین سان عبو از جلو نمازگزار تا ستره‌اش جایز نیست و فرق نمی‌کند میان ستره و نمازگزار عبور نماید یا بنشیند یا بخوابد، همه در یک حکم است که موجب تشویش نمازگزار می‌شود.

۲۴۳- وَعَنْ عَائِشَةَل قَالَتْ: سُئِلَ النَبِيّص - فِي غَزْوَةِ تَبُوكَ - عَنْ سُتْرَةِ المُصَلِّي. فَقَالَ: «مِثْلُ مُؤْخِرَةِ الرَّحْلِ». أَخْرَجَهُ مُسْلِمٌ.

از عایشهل روایت است که در غزوه‌ی تبوک از رسول اللهص در خصوص ستره‌ی نمازگزار پرسیدند: فرمود: «مثل تخته‌ای است که پس پالان شتر قرار داده می‌شود».

این تخته دو ثلث گز ارتفاع دارد و همین حد ستره است. فایده‌ی ستره این است تا نظر نمازگزار به سجده‌گاه او باشد. و نگذارد میان او و سجده‌گاهش کسی عبور نماید تا نماز او در حال تواضع و حضور دل انجام گیرد و چیزی مایه‌ی تشویش او نشود و نمازگزار نزدیک ستره نماز بخواند، چنان که در حدیث به روایت ابوداود از سهل بن ابی حثمه آمده که رسول اللهص فرمود: «إِذَا صَلَّى أَحَدُكُمْ إِلَى سُتْرَةٍ فَلْيَدْنُ مِنْهَا، لَا يَقْطَعِ الشَّيْطَانُ عَلَيْهِ صَلَاتَهُ»؛ «وقتی که یکی از شما نماز به سوی ستره می‌خواند، نزدیک به ستره نماز بخواند تا شیطان نماز او را قطع نکند».

۲۴۴- وَعَنْ سَبْرَةَ بْنِ مَعْبَدٍ الجُهَنِيِّس قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِص: «لِيَسْتَتِرْ أَحَدُكُمْ فِي صَلَاتِهِ وَلَوْ بِسَهْمٍ». أَخْرَجَهُ الحَاكِمُ.

ابوثریه، سبره بن معبد الجهنیس او از صحابه و از اقامت‌گزیدگان در مدینه بود. او گفت که رسول اللهص فرمود: «هر یک از شما جلوی نماز خود ستره‌ای قرار دهد اگرچه تیری جلو خود در زمین فرو کند».

وقتی که نماز به سوی ستره می‌خواند، اگر چیزی از پشت ستره‌ی او عبور نماید نمازش را قطع نمی‌نماید. و بهتر است که ستره سمت راست یا سمت چپ او باشد تا همه‌ی بدنش در برابر آن نباشد.

۲۴۵- وَعَنْ أَبِي ذَرّ الغفاريس قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِص: «يَقْطَعُ صَلَاةَ المَرْءِ المُسْلِمِ - إِذَا لَمْ يَكُنْ بَيْنَ يَدَيْهِ مِثْلُ مُؤْخِرَةِ الرَّحْلِ - المَرْأَةُ، وَالْحِمَارُ، وَالْكَلْبُ الْأَسْوَدُ». الحَدِيثَ وَفِيهِ: «الكَلْبُ الأَسْوَدِ شَيْطَانٌ».أَخْرَجَهُ مُسْلِمٌ.

از ابوذر غفاریس روایت است که گفت: رسول اللهص فرمود: «وقتی که شخص مسلمان نماز می‌گزارد و جلو او ستره‌ای نباشد که دو ثلث گز بلندی داشته باشد، عبور زن و الاغ و سگ سیاه نماز او را قطع می‌نماید». دنباله‌ی این حدیث چنین است: قُلْتُ: فَمَا بَالُ الأَسْوَدِ مِنَ الأَحْمَرِ مِنَ الأَصْفَرِ مِنَ الأَبیَضِ؟ قَالَ: يَا ابْنَ أَخِي، سَأَلْتُ رَسُولَ اللهص عَمَّا سَأَلْتَنِي عَنهُ فَقَالَ: «الْكَلْبُ الْأَسْوَدُ شَيْطَانٌ». شخصی که از ابوذر روایت می‌کند می‌گوید به ابوذر گفتم: چه فرق است میان سگ سیاه و سگ سرخ و سرگ زرد و سگ سفید؟ ابوذر گفت: ای پسر برادرم، من همین سؤال را از رسول اللهص نمودم. فرمود: «سگ سیاه شیطان است».

ظاهر این حدیث دلالت دارد بر این‌که اگر نمازگزار جلو نماز خود ستره‌ای نداشته باشد، عبور زن و الاغ و سگ سیاه نماز او را قطع می‌نماید. و ظاهر معنی قطع نماز این است که نماز را باطل می‌سازد؛ اما علما در این‌باره اختلاف دارند و در حدیثی ضعیف که ابوداود آن را روایت نمود، عبور یهودی و نصرانی و مجوسی و خنزیر هم وقتی که ستره نباشد نماز را قطع می‌نماید. اما احادیث دیگری هست که عموم این احادیث را تخصیص می‌دهد. مثل حدیثی که به روایت بخاری و مسلم است که ابن عباس سوار بر الاغی بود و جلو صف که رسول اللهص و صحابه نماز می‌خواندند عبور نمود و نه رسول اللهص نماز را اعاده نمود و نه به صحابه فرمود که نماز را اعاده کنند. و نیز حدیث به روایت بخاری که رسول اللهص به شب نماز می‌خواند و عایشه جلو نماز او خوابیده بود و موقع سجود رسول اللهص، پاهای خود را جمع می‌کرد و رسول اللهص نفرمود که او از جلو نماز بلند شود. و جمهور علما گفته‌اند که چیزی از این‌هایی که یاد شد نماز را قطع نمی‌کند و حدیث را تأویل کرده‌اند که مقصود از قطع نماز نقصان اجر آن است که به عبور آنها دل نمازگزار ممکن است مشغول شود. و بعضی از علما گفته‌اند که این احادیث منسوخ است به حدیث ۲۵۰ به روایت از ابی سعید: «لَا يَقْطَعُ الصَّلَاةَ شَيْءٌ» «هیچ چیز نماز را قطع نمی‌کند». نه عبور زن و نه الاغ و نه سگ و نه یهودی و نه غیر از این‌ها. و مقصود این است که ممکن است به عبور یکی از آنها تشویشی در نماز حاصل شود.

۲۴۶- وَلَهُ: عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَس نَحْوُهُ دُونَ: «الكَلْبِ».

و مسلم مانند حدیث ابوذر از ابوهریره روایت نموده است بدون آوردن نام سگ.

ودر سبل السلام آورده است که مراجعه به صحیح مسلم نمودم دیدم آورده است:

قَالَ رَسُولُ اللهص «يَقْطَعُ الصَّلَاةَ الْمَرْأَةُ وَالْحِمَارُ وَالْكَلْبُ، وَيَقِي مِن ذَلِكَ مِثْلُ مُؤْخِرَةِ الرَّحْلِ»: «نماز را قطع می‌کند عبور زن و الاغ و سگ و جلو این‌ها را می‌گیرد، وجود ستره‌ای که دو ثلث گز بلندی داشته باشد». بنابراین فرموده‌ی مؤلف: «دون الکلب» مقصودش این است که عبارت «الْكَلْبُ الْأَسْوَدُ شَيْطَانٌ» در روایت مسلم از ابی هریره نیامده است.

۲۴۷- وَلِأَبِي دَاوُدَ، وَالنَّسَائِيِّ: عَنْ اِبْنِ عَبَّاسٍب نَحْوُهُ، دُونَ آخِرِهِ. وَقَيَّدَ المَرْأَةَ بِالْحَائِضِ.

و ابوداود و نسایی از ابن عباسب مانند حدیث مسلم از ابوهریره روایت کرده‌اند، اما آخر آن عبارت «الْكَلْبُ الْأَسْوَدُ شَيْطَانٌ» نیامده است. و قید نموده زنی که عبور او از جلو نمازگزار نماز را قطع می‌کند، زن حائض است. و در احادیثی که نام زن را بدون قید حائض و نام سنگ را بدون قید سیاه آورده است، این احادیث مطلق هستند و حمل بر مقید می‌شوند، یعنی عبور زن حائض و سگ سیاه از جلو نمازگزار بدون ستره نماز را قطع می‌کند.

۲۴۸- وَعَنْ أَبِي سَعِيدٍ الخُدْرِيِّس قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِص: «إِذَا صَلَّى أَحَدُكُمْ إِلَى شَيْءٍ يَسْتُرُهُ مِنْ النَّاسِ، فَأَرَادَ أَحَدٌ أَنْ يَجْتَازَ بَيْنَ يَدَيْهِ فَلْيَدْفَعْهُ، فَإِنْ أَبَى فَلْيُقَاتِلْهُ، فَإِنَّمَا هُوَ شَيْطَانٌ». مُتَّفَقٌ عَلَيْهِ. وَفِي رِوَايَةٍ: «فَإِنَّ مَعَهُ القَرِينَ».

از ابوسعید خدریس روایت است که گفت: رسول اللهص فرمود: «وقتی که یکی از شما نماز می‌خواند و در جلو نماز ستره‌ای دارد که مانع می‌شود مردم میان او و ستره‌اش بگذرند، اگر کسی خواست میان او و ستره‌اش بگذرد، نگذارد و اگر امتناع ورزید با او بجنگد، برای این‌که او به شیطانی تبدیل شده که احترامی برای نماز قایل نیست».

و در روایتی برای مسلم از ابوهریرهس آمده است: آن کسی که می‌خواهد میان نمازگزار و ستره‌اش بگذرد و پافشاری بر آن دارد شیطان همراه اوست. این حدیث می‌رساند که اگر ستره ندارد نمی‌تواند جلو عبور کننده را بگیرد. قرطبی گفت که اگر ستره دارد کسی که می‌خواهد میان او و ستره‌اش بگذرد، به اشاره و مهربانی دفع او نماید، اگر قبول نکرد شدت به خرج دهد. و اما آیا این دفع و منع کسی که می‌خواهد میان او و ستره‌اش بگذرد واجب است یا مندوب است؟ نووی در این باره فرمود: از فقها کسی را نمی‌شناسم که نظر به واجب بودن آن داشته باشد، بلکه علما به مندوب بودن آن تصریح کرده‌اند. و لفظ حدیث در روایتی: «فإنما هو شیطان» و در روایت دیگر: «فإن معه القرین». هر دو دلالت دارند که شیطان باعث اوست و می‌خواهد میان نمازگزار و ستره‌اش بگذرد.

و اما حکمت این منع، حفظ شخص از گنهکار شدن و حفظ نماز نمازگزار از نقصان است. اما دلیل گناهکار شدن شخص عبورکننده این حدیث است: اگر کسی که میان نمازگزار و ستره‌اش بگذرد می‌دانست چقدر گناه دارد، چهل سال انتظار کشیدن برای او از گذشتن میان نمازگزار و ستره‌اش بهتر بود. و اما دلیل نقصان ثواب نمازگزار حدیثی است که به روایت ابونعیم از سیدنا عمرس آمده است: «لَو یَعلَمُ المُصَلِّي مَا یَنقُصُ مِن صَلَاتِهِ، المُرُورُ بَینَ یَدَیهِ مَا صَلَّی إِلَّا إِلَی شَي‌ءٍ یَستُرُهُ مِنَ النَّاسِ»: «اگر نمازگزار می‌دانست عبور مردم از جلو نماز او چقدر از ثواب نمازش کم می‌کند نماز نمی‌خواند، مگر به سوی ستره‌ای که او را از مردم باز دارد». اما کسی که نماز به سوی ستره می‌خواند، اگر کسی میان او و ستره‌اش بگذرد چیزی از ثواب نمازش کم نمی‌شود.

۲۴۹- وَعَنْ أَبِي هُرَيْرَةَس أَنَّ رَسُولَ اللَّهِص قَال: «إِذَا صَلَّى أَحَدُكُمْ فَلْيَجْعَلْ تِلْقَاءَ وَجْهِهِ شَيْئًا، فَإِنْ لَمْ يَجِدْ فَلْيَنْصِبْ عَصًا، فَإِنْ لَمْ يَكُنْ فَلْيَخُطَّ خَطًّا، ثُمَّ لَا يَضُرُّهُ مَنْ مَرَّ بَيْنَ يَدَيْهِ». أَخْرَجَهُ أَحْمَدُ وَابْنُ مَاجَهْ، وَصَحَّحَهُ اِبْنُ حِبَّانَ، وَلَمْ يُصِبْ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مُضْطَرِبٌ، بَلْ هُوَ حَسَنٌ.

و از ابوهریرهس روایت است که رسول اللهص فرمود: «هرگاه یکی از شما خواست نماز بخواند جلو خودش چیزی ستره قرار بدهد. اگر ستره‌ای نیافت عصایی را در زمین بنشاند. اگر عصا نبود خطی بکشد. پس از این‌که ستره برای خود قرار داد اگر کسی از جلو او عبور کند زیانی به نمازش نمی‌رساند».

امام احمد و ابن ماجه این حدیث را روایت نمودند و ابن حبان گفت: این حدیث صحیح است. مصنف فرمود: کسی که گفته است این حدیث مضطرب است از صواب به دور است، بلکه این حدیث حسن است.

ابن الصلاح گفت که این حدیث مضطرب است، اما مصنف قول او را صواب ندانست، برای این که امام احمد و ابن المدینی این حدیث را صحیح دانسته‌اند.

و مقصود از ستره هر چیزی است که نشان دهد نمازگزار به سوی آن نماز می‌خواند. دیوار باشد یا شتر باشد. چنان‌که بعضی اوقات رسول اللهص شتر را ستره قرار می‌داد، چنان‌که حدیث آن در صحیحین به روایت ابن عمر وجود دارد. امام احمد فرمود: خط مانند هلال بکشد: و اگر مستقیم باشد هم کفایت می‌کند. و وقتی که چوب یا ستون یا درخت را ستره قرار می‌دهد آن را برابر ابروی راست یا چپ قرار دهد که مستقیم در برابر آن نباشد. سجاده را ستره قرار دادن کفایت می‌کند. سفیان بن عیینه فرمود: در یک تشییع جنازه‌ای وقت نماز عصر شد و شُرَیْک برای ما امامت نمود و قَلَنْسُوَه‌اش را جلو خودش ستره قرار داد. قلنسوه: کلاه بلندی است که در آن زمان می‌پوشیده‌اند. والله سبحانه وتعالی أعلم.

۲۵۰- وَعَنْ أَبِي سَعِيدٍ الخُدْرِيِّس قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِص: «لَا يَقْطَعُ الصَّلَاةَ شَيْءٌ، وادْرَأُوا مَا اسْتَطَعْتُم». أَخْرَجَهُ أَبُو دَاوُدَ، وَفِي سَنَدِهِ ضَعْفٌ.

رسول اللهص فرمود: «چیزی نماز را قطع نمی‌کند و به حد استطاعت‌تان عبور کننده را باز بدارید».

این حدیث را ابوداود روایت نمود و در سند آن ضعف است، زیرا در اسناد آن مجالد است که ابوسعید بن عمیر همدانی کوفی باشد و خیلی درباره‌ی او صحبت کرده‌اند که روایتش ضعیف است. مسلم از او روایت نموده ولیکن همراه روایت دیگری که به روایت او به تنهایی اعتماد ننموده است. و مانند همین: دارقطنی از حدیث انس و ابوامامه روایت نموده و طبرانی از حدیث جابر مانند آن روایت نموده است و در اسناد دارقطنی و طبرانی ضعف است.

الحاصل: این حدیث معارض حدیث ابوذر است که گفته بود: عبور زن و الاغ و سگ سیاه نماز را قطع می‌کنند. و این حدیث می‌گوید هیچ چیز نماز را قطع نمی‌کند. علما در جمع میان دو حدیث ابوذر و ابوسعید گفته‌اند که حدیث ابوذر بدین معنی است که عبور زن و الاغ و سگ سیاه از ثواب نمازگزار کم می‌کند. و حدیث ابوسعید دلالت دارد بر این‌که عبور آنها در جلو نمازگزار، نماز را باطل نمی‌کند. والله سبحانه وتعالی أعلم وصلی الله علی سیدنا محمد وآله وصحبه وسلم.