لوازم لا ينفک مليت
جاى شکی نیست که اساس ملیت از یک احساس لطیف و پاک منشأ گرفته است؛ یعنى نخستین هدفش این بود که گروهی خاص از مردم، بخاطر منافع و مصالح مشترک خویش با هم همکاری نمایند؛ و بنا بر نیازهای اجتماعى "ملت" را تشکیل بدهند؛ اما همین که احساس "ملیت" در آنها ریشه مىدواند، طبعاً و لزوماً رنگ عصبیت را به خود گرفته و به هر اندازهای که این احساس شدت مییابد، به همان اندازه بر شدت "عصبیت" افزوده میشود. هنگامی که ملتى بخاطر کسب منافع و حفظ مصالح خود، پیوند خویش را از اتحاد جهانى مسلمانان قطع کنند، یا به عبارت دیگر خود را در یک حصار "ناسیونالیستى" محصور سازند، مجبورند میان ساکنان و غیرساکنان آن حصار، امتیاز "خودی" و " غیر خودی" قایل شوند. مقربین خویش را در همه امور و معاملات بر غیرخودیها ترجیح دهند و در مقابله با بیگانگان از " خودیها " حمایت کنند. هرگاه در میان منافع و مصالح آنها و بیگانگان اختلافى پدید آید، منافع خویش را حفظ و در مقابل، بیگانگان را قربانی خواهند کرد. بدین جهت، آنها گاهى در صلح و گاهى هم در حالت جنگ بسر میبرند، اما باز هم در همین حالات رزم و بزم، حد فاصل ناسیونالیزم بین خودیها و بیگانگان پا برجا خواهد بود. این را عصبیت و حمیت میگویند. این خصوصیت لازمهی ناسیونالیزمی است که با آن پیوند خورده است.