ناسیونالیزم اسلامی

خطر بزرگ براى اسلام

خطر بزرگ براى اسلام

فتنه‌ای که در زمان ظهور رسول اکرم ج موجود بود، فتنه‌ای که نبی ج آن را هلاکت نامیدند. هر تباهی که از قرن نخست تا امروز دامنگیر مسلمانان شده است، همه از سوی خودشان بوده است. چنانکه چند سال بعد از وفات پیامبر اسلام ج فتنه عصبیت دو باره سر برآورد، همین عصبیت و نژاد پرستی و قبیله‌گرایی باعث شد تا اموى‌ها بر علیه اقتدار هاشمى بپاخیزند [۲۶]. همین امر نظام اصلى سیاست اسلام را درهم و برهم ساخت. بعدها این فتنه به شکل برتری نژاد ترکى، عجمى و عربى ظهور پیداکرد، پس با ظهور چنین اندیشه‌ای وحدت سیاسى اسلام خاتمه یافت.

بیشتر ممالک اسلامی دستخوش این فتنه گردیدند، کشورهای اسلامی قطعه قطعه و رو به تباهی رفتند و حکومت‌ها و سلطنت‌های مختلفی تشکیل گردیدند. در عصر نزدیک، ترکیه و هندوستان که بزرگترین سلطنت‌های مسلمان به شمار مى‌آمدند؛ در آتش این فتنه‌ها از بین رفتند. تفرقه‌های هندى‌ها و مغول‌ها منجر به نابودى سلطنت مغول گردید. در ترکیه عدم انسجام و هماهنگی ترک‌ها، عرب‌ها و کرد‌ها موجبات فرو پاشی خلافت عثمانی را فراهم آورد.

اگر تاریخ کامل اسلامى را مرور کنیم، مشاهده خواهیم کرد که: در هرجایى که سلطنت مستحکم و پرتوان بوده است، آن حکومت فقط بر اساس اسلام و بدون امتیاز جنسیت، نژاد، ملیت‌ها و نسل‌های مختلف بنیان گزاری شده بوده است، اگر چه فرمانروای آن، فرمانده ارتش آن و اهل قلمش، همه و همه مختلف الجنس بودند. اقتدار عراقى‌ها در آفریقا، شامى‌ها در ایران و افغان‌ها در هندوستان مثال بارز دیانت، صداقت، امانت‌دارى و جان فشانى حکومت‌های اسلامى بوده است. آن‌ها چنان خدماتى را می‌کردند که گویى به وطن اصلى‌شان خدمت می‌نموند.

اقدامات نافع سلطنت‌های مسلمان در امر فراهم ساختن زمینه کار براى مردم، هیچگاه برای یک نسل و یک کشور منحصر نبود. حکومت‌های اسلامی اشخاص لایق و فعال را به کار می‌گمارد. مسلمانان هر جای وطن اسلامی را دار اسلام و وطن و خانه خویش می‌پنداشتند. اما هنگامی که فتنه‌ها، خود خواهی‌ها و نفسانیت آغاز شده و امتیازات نژاد، رنگ و مرز و بوم در بین مسلمانان راه یافت، آن‌ها با یکدیگر به بغض و حسد پرداختند. سازش‌ها و توطئه‌ها آغاز یافت، نیرویى که می‌بایست در مقابله با دشمنان صرف شود، در مخالفت و جنگ با یکدیگر مصرف می‌نمودند. جنگ‌های داخلی در بین مسلمانان آغاز شد و بیش‌ترین نیرو‌های مسلمانان از بین رفتند.

[۲۶] منظور علامه مودودی / جنگ صفین است؛ دلایل، عوامل و انگیزه‌های این جنگ وجود منافقان و یهودیانی بود که در میان لشکر مسلمین رخنه کرده بودند، عثمانس را در شهر پیامبر ج و در ماه حرام شهید کردند و خود را در لشکر علی س جای دادند. معاویه س که خطر آنان بر جامعه اسلامی را درک کرده بود، تقاضای قصاص فوری آنان را داشت اما علی س زمان را مناسب نمی‌دید و این اختلاف رأی چنان بزرگ شد که به جنگ انجامید. لازم به یادآوری است که دیدگاه علامه مودودی در مورد برخی اصحاب از جمله معاویه س موافق با دیدگاه اهل سنت و جماعت نیست. دیدگاه ایشان در این باب در کتابی به نام خلافت و ملوکیت انعکاس یافته است. در رد دیدگاه ایشان در این باب، علامه مفتی محمد تقی عثمانی کتابی جالب نوشته‌اند که شهید علامه ابراهیم دامنی ترجمه کرده و به نام معاویه و حقایق تاریخی منتشر شده است. (مُصحح)