روش اتحاد و تفرق اسلامى
نباید چنین برداشت شود که اسلام تمام رشتههای مادى و انسانى را قطع کرده است، خیر، هرگز. اسلام مسلمانان را به صله رحمى حکم میکند و از قطع صله رحمی باز میدارد. به اطاعت و فرمانبردارى از والدین تأکید میکند. در خیر، صدقات و بذل و انفاق، خویشاوندان و ذوى القربی را بر غیر ذوى القربی ترجیح داده است. به تحفظ و نجات اهل و عیال، فامیل و مال از شر دشمن حکم نموده است. مبارزه با ستمگران را مقدم شمرده و کسانی را که درین راه جان میدهند، شهیدش میشمارد. در تمام امور زندگى بدون امتیاز و در نظر گرفتن مذهب، به همدردى، معاونت، رفتار نیکو و ابراز محبت به هر انسان دستور میدهد. هیچ حکمى در اسلام یافت نخواهد شد که با خدمت و تحفظ خاک و وطن مخالفت کند، یا صلح و مسالمت را با همسایه غیر مسلمان تقبیح نماید.
این همه مراعات امور طبیعى و جایز در رابطه به پیوندهای مادى است. اما عاملی که در مسأله ناسیونالیزم و اسلام فرق بین اسلام و غیر اسلام را بوجود آورده، اینست که: دیگران بنا بر همین رشتهها، ملیتهای جداگانه را تأسیس نمودهاند؛ اما اسلام آن را اساس ناسیونالیزم قرار نمیدهد. اسلام ارتباط ایمان را بر همه ارتباطات ترجیح داده و اگر فرصت میسر شود، هریک از مسلمانان بخاطر آن جان فشانى خواهند کرد.
خدایتعالی میفرماید:
﴿قَدۡ كَانَتۡ لَكُمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ فِيٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ إِذۡ قَالُواْ لِقَوۡمِهِمۡ إِنَّا بُرَءَٰٓؤُاْ مِنكُمۡ وَمِمَّا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ كَفَرۡنَا بِكُمۡ وَبَدَا بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةُ وَٱلۡبَغۡضَآءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥٓ إِلَّا قَوۡلَ إِبۡرَٰهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسۡتَغۡفِرَنَّ لَكَ وَمَآ أَمۡلِكُ لَكَ مِنَ ٱللَّهِ مِن شَيۡءٖۖ رَّبَّنَا عَلَيۡكَ تَوَكَّلۡنَا وَإِلَيۡكَ أَنَبۡنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ٤﴾ [الممتحنة: ۴]
«یقیناً برای شما سر مشق خوبی در (زندگی) ابراهیم و کسانیکه با او بودند وجود دارد، آنگاه که به قوم خود گفتند: «ما از شما و از آنچه غیر از الله میپرستید بیزاریم، به شما کافر (و منکر) شدهایم، و میان ما و شما برای همیشه عداوت و دشمنی آشکار شده است، تا اینکه به الله یگانه ایمان آورید – مگر آن سخن ابراهیم که به پدرش (آزر) گفت: «البته من برایت آمرزش طلب میکنم، و در برابر الله برای تو اختیار چیزی را ندارم» - پروردگارا! بر تو توکل کردیم، و به سوی تو روی آوردیم، و بازگشت (همه) به سوی توست».
همچنین الله متعال میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُوٓاْ ءَابَآءَكُمۡ وَإِخۡوَٰنَكُمۡ أَوۡلِيَآءَ إِنِ ٱسۡتَحَبُّواْ ٱلۡكُفۡرَ عَلَى ٱلۡإِيمَٰنِۚ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمۡ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ٢٣﴾ [التوبة: ۲۳]
«ای کسانیکه ایمان آوردهاید! پدران خود و برادران خود را دوستان (و اولیاء) خود قرار ندهید، اگر کفر را بر ایمان ترجیح دادند، و کسانی از شما که آنان را دوست (و ولی) خود قرار دهند، پس آنان ستمکارانند».
همچنین خدایتعالی میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ مِنۡ أَزۡوَٰجِكُمۡ وَأَوۡلَٰدِكُمۡ عَدُوّٗا لَّكُمۡ فَٱحۡذَرُوهُمۡ﴾ [التغابن: ۱۴]
«ای کسانیکه ایمان آوردهاید! به راستی (بعضی) از همسرانتان و فرزندانتان دشمنان شما هستند، پس از آنها بر حذر باشید».
اسلام حکم میکند که: در صورتی که دین شما در وطنتان با خطر مواجه بود، پس بخاطر دین، ترک میهن کنید و از آنجا هجرت نمایید. شخصی که عشق میهن را بر منافع دین ترجیح میدهد و هجرت نمیکند، منافق است و وى را با شما ارتباطى نیست.
﴿وَلَا تَتَّخِذُواْ مِنۡهُمۡ وَلِيّٗا وَلَا نَصِيرًا۸۹﴾ [النساء: ۸۹]
«و از میان آنها یار و یاوری اختیار نکنید».
بدین ترتیب با اختلافات کفر و اسلام نزدیکترین پیوندهای خونی از هم میگسلند. پدر، مادر، برادر و فرزند تنها بدین خاطر از هم جدا میشوند که بعضی از ایشان مخالف اسلام میباشند. بدین جهت ما از بعضی از مردم کشورمان روی میگردانیم که با خدا دشمنى مىورزند و میهن را به جهتى بر اسلام مقدم. بنابراین، اسلام بر همه مقدم است. همه چیز را در راه اسلام نثار میکنیم و اسلام را براى هیچ نفعى قربان نمیکنیم.
اکنون صورت دومى را ملاحظه کنید! و آن این است که اسلام مردم را بگونهای در کنار هم قرار داده و پیوندشان داده که هیچ پیوند خونی، رنگ، زبان، میهن و غیره نمیتواند آنان را به یکدیگر چنان پیوند دهد.
اسلام خطاب به همه مسلمانان میفرماید:
﴿وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِيعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْۚ وَٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ إِذۡ كُنتُمۡ أَعۡدَآءٗ فَأَلَّفَ بَيۡنَ قُلُوبِكُمۡ فَأَصۡبَحۡتُم بِنِعۡمَتِهِۦٓ إِخۡوَٰنٗا وَكُنتُمۡ عَلَىٰ شَفَا حُفۡرَةٖ مِّنَ ٱلنَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنۡهَاۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ١٠٣﴾ [آل عمران: ۱۰۳]
«و همگی به ریسمان الله (= قرآن و اسلام) چنگ زنید و پراکنده نشوید، و نعمت الله را بر خود یاد کنید، آنگاه که دشمنان (یکدیگر) بودید، پس میان دلهای شما الفت داد، آنگاه به (فضل) نعمت او برادر (یکدیگر) شدید، و شما بر لبه گودالی از آتش بودید، (او) شما را از آن نجات داد. این گونه الله آیات خود را برای شما روشن میسازد، باشد که شما راه یابید».
در باره تمامى غیر مسلمانان ارشاد میکند و میفرماید:
﴿فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ فَإِخۡوَٰنُكُمۡ فِي ٱلدِّينِۗ وَنُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ١١﴾ [التوبة: ۱۱]
«پس اگر توبه کنند، و نماز را بر پا دارند، و زکات را بدهند، برادران دینی شما هستند، و ما آیات خود را برای گروهی که میدانند بیان میکنیم».
و مسلمانان را این چنین معرفى مینماید:
﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡ﴾ [الفتح: ۲۹]
«محمد ج رسول الله است، و کسانیکه با او هستند، بر کافران سخت گیر (و شدید) و در میان خود مهربانند».
پیامبر خدا ج فرمودهاند:
«أمِرْتُ أن أقاتِلَ الناسَ حتَّى يقولوا: لا إله إلا الله، وأنَّ محمدًا رسولُ الله، فإذا شَهِدوا أن لا إله إلا الله وأنَّ محمدًا رسول الله، واسْتَقْبَلوا قبلتنا، وأكلوا ذبيحتَنا، وصلَّوْا صلاتَنا، حَرُمت علينا دماؤُهم وأموالُهم إلا بحقِّها» [۹].
«به من دستور داده شده با مردم جنگ نمایم تا اینکه بگویند: لا إله إلا الله، وأنَّ محمدًا رسولُ الله. پس چون به لا اله الا الله و أن محمداً رسول الله شهادت دادند، و روی به سوی قبله ما نمودند، و از ذبیحه ما خوردند؛ و به طریق ما ادای نماز کردند، خونها و اموالشان جز به حق آن بر ما حرام میباشد».
همه مسلمانان در حقوق و فرایض باهم مساوى میباشند و در میان آنها هیچ فرق و امتیازى وجود ندارد، آن حضرت ج درین مورد فرمودهاند:
«الْمُؤْمنُ للْمُؤْمِن كَالْبُنْيَانِ يَشَدُّ بعْضُهُ بَعْضاً» [۱۰].
ترجمه: «مؤمن نسبت به مؤمن دیگر، مثل یک بنا و ساختمان است که هر قسمت از اجزای آن موجب استحکام قسمتهای دیگر است».
«مثَلُ الْمُؤْمِنِينَ فِي تَوَادِّهِمْ وتَرَاحُمِهِمْ وتَعاطُفِهِمْ، مَثَلُ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى مِنْهُ عُضْوٌ تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ الْجَسَدِ بَالسَّهَرِ وَالْحُمَّى» [۱۱].
«مثال مؤمنان در دوستی و مهربانی و دلسوزی و رحم و توجه کردن به همدیگر، مثل بدن است که هر گاه عضوی از آن، از درد بنالد، سایر اعضا در بیداری و تب و حرارت، با او همدرد میشوند».
پیامبر بزرگوار اسلام از این جسم به کلمه «جماعت» یاد نمودهاند:
«يد الله على الجماعة ومن شذ شذ في النار» [۱۲].
«دست (یعنى مدد و نصرت) خداوند با جماعت است، و کسی که با جماعت مخالفت کند و از آن جدا شود جایگاهش دوزخ است».
همچنین آن حضرت ج فرمودند:
«مَنْ خَالَفَ الْجَمَاعَةَ شِبْرًا خَلَعَ رِبْقَةَ الْإِسْلَامِ مِنْ عُنُقِهِ» [۱۳].
ترجمه: «کسی که به اندازه یک وجب از جماعت دور شود، حلقه اسلام را از گردنش بدور افکنده است».
و بر این هم اکتفا نمیکند و میفرماید:
«مَنْ يُرِيدُ أَنْ يُفَرِّقَ جَمَاعَتَكُمْ فَاقْتُلُوهُ» [۱۴].
«هر کس بخواهد جماعت شما را متفرق نماید، او را به قتل برسانید».
و همچنین فرموده است:
«مَنْ أَرَادَ أَنْ يُفَرِّقَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَهِيَ جَمِيعٌ، فَاضْرِبُوهُ بِالسَّيْفِ كَائِنًا مَنْ كَانَ» [۱۵].
ترجمه: «هر کس که قصد ازهم گسیختن پیوندهای این امت را که متحد هستند، داشته باشد؛ با شمشیر با او جنگ کنید هر کس که میخواهد باشد».
[۹] ابو داود، کتاب الجهاد؛ تقریبا با نزدیک به این لفظ: بخاری (۲۴)؛ مسلم (۳۳).(مصحح) [۱۰] بخاری (۴۵۹)؛ مسلم (۴۶۸۴). (مصحح) [۱۱] مسلم (۴۶۸۵).(مصحح) [۱۲] سنن ترمزی (۲۰۹۳)؛ مستدرک حاکم (۳۵۹)؛ علامه آلبانی روایت را صحیح دانسته اما بخش: «ومن شذ شذ في النار» ضعیف است. صحیح و ضعیف الجامع الصغیر (۲۷۲۹). (مصحح) [۱۳] سنن ابوداود (۴۱۳۱)؛ مستدرک حاکم (۳۶۸)؛ صحیح و ضعیف سنن ابی داود (۴۷۵۸). (مصحح) [۱۴] معجم الکبیر طبرانی (۱۳۸۱۲) با نزدیک به این لفظ آورده است لفظ مسلم (۳۴۴۳) به این صورت است: «مَنْ أَتَاكُمْ وَأَمْرُكُمْ جَمِيعٌ عَلَى رَجُلٍ وَاحِدٍ يُرِيدُ أَنْ يَشُقَّ عَصَاكُمْ أَوْ يُفَرِّقَ جَمَاعَتَكُمْ فَاقْتُلُوهُ». (مصحح) [۱۵] مسلم (۳۴۴۲). (مصحح)