شبهه دوم: شبهه شفاعت است
قبرپرستان میگویند: ما معتقد به تاثیرگذاری خود آنها نیستیم.
بلکه این مردگان اولیاء صالح خدا هستند و از زمرۀ پاکانند و ما نمیتوانیم به منزلت و مقام آنها برسیم، پس ما برای رفع حاجتمان به آنها رغبت داریم، و از آنها شفاعت و واسطه شدن را میخواهیم همانطور که نیازمندان نزد ملوک و رؤسا و وزراء و نزدیکان شفاعت میطلبند.
جواب این شبهه: این دلیل عین چیزی است که کفار صدر اسلام میگفتند، همانطور که خداوند از آنها خبر داده است و میفرماید: ﴿وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمۡ وَلَا يَنفَعُهُمۡ وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ﴾[يونس: ۱۸]. «آنها غیر از خدا، چیزهایى را مىپرستند که نه به آنان زیان مىرساند، و نه سودى مىبخشد; و مىگویند: «اینها شفیعان ما نزد خدا هستند». سپس خداوند – سبحان – رد قولشان را میدهد و میفرماید: ﴿قُلۡ أَتُنَبُِّٔونَ ٱللَّهَ بِمَا لَا يَعۡلَمُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ﴾[يونس: ۱۸]. «بگو: «آیا خدا را به چیزى خبر مىدهید که در آسمانها و زمین سراغ ندارد؟!». سپس این کار آنها را شرک مینامد. ﴿سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ١٨﴾[يونس: ۱۸]. «منزه است او، و برتر است از آن همتایانى که قرار مىدهند».
خداوند متعال میفرماید: ﴿أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّينُ ٱلۡخَالِصُۚ وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ﴾[الزمر: ۳]. «آگاه باشید که دین خالص از آن خداست، و آنها که غیر خدا را اولیاى خود قرار دادند و دلیلشان این بود که: «اینها را نمىپرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند».
ابن کثیر میگوید: قتاده، سدی و مالک از زید بن اسلم و ابن زید روایت کردهاند که ﴿لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ﴾. یعنی: بخاطر اینکه ما را شفاعت کنند، و منزلت ما را به خدا نزدیک گردانند ... و این شبههای است که مشرکان قدیم الایام تا کنون به آن اعتماد کردهاند، و پیامبران برای رد آن و نهی از آن و دعوت به بندگی خداوند یکتای بیشریک فرستاده شدهاند، و این چیزی است که مشرکان از طرف خودشان آن را اختراع کردهاند و خداوند هرگز بدان اجازه نداده است و از آن راضی نیست بلکه بغض او را بر میانگیزاند و او از آن نهی میکند [۶۰].
این است قول خداوند متعال، کسی که پیامبرش را برای ابلاغ آن فرستاد تا حجتهای خداوند بلیغ، و برهانهایش کوبنده ظاهر شوند، تا هرکس هلاک میشود و یا هرکس حیات مومنانه میگیرد هردو همراه با بینه و دلیل آشکار باشند.
شفاعت حق خداوند متعال است هیچکس نمیتواند شفاعت کند مگر با اجازه و امر او.
خداوند میفرماید: ﴿مَن ذَا ٱلَّذِي يَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ﴾[البقرة: ۲۵۵]. «کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟». و دوباره میفرماید: ﴿مَا مِن شَفِيعٍ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ إِذۡنِهِۦۚ﴾[يونس: ۳]. «هیچ شفاعت کنندهاى، جز با اذن او نیست». در جایی دیگر میفرماید: ﴿۞وَكَم مِّن مَّلَكٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ لَا تُغۡنِي شَفَٰعَتُهُمۡ شَيًۡٔا إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ أَن يَأۡذَنَ ٱللَّهُ لِمَن يَشَآءُ وَيَرۡضَىٰٓ٢٦﴾[النجم: ۲۶]. «و چه بسیار فرشتگان آسمانها (با آن مقام و منزلتشان) شفاعت آنها سودى نبخشد مگر پس از آنکه خدا براى هرکس بخواهد و راضى باشد اجازه (شفاعت) دهد!».
در آیه کریمه مشخص است که شفاعت نزد خداوند متعال سودی ندارد مگر به دو شرط.
۱- اجازه خداوند به شافع، زیرا شفاعت تنها ملک خداوند است. او میفرماید: ﴿قُل لِّلَّهِ ٱلشَّفَٰعَةُ جَمِيعٗاۖ﴾[الزمر: ۴۴]. «بگو: «تمام شفاعت از آن خداست».
۲- باید خداوند از مشفوع راضی باشد، و رضایت خداوند تحقق نمییابد مگر دربارۀ کسی که توحید خالص داشته باشد. پس مشرک از شفاعت کسی بهرهمند نمیشود همانطور که خداوند میفرماید: ﴿فَمَا تَنفَعُهُمۡ شَفَٰعَةُ ٱلشَّٰفِعِينَ٤٨﴾[المدثر: ۴۸]. «از این رو شفاعتِ شفاعتکنندگان به حال آنها سودی نمیبخشد».
بدین ترتیب بطلان این شبهه که اصحاب قبرها به آن متمسک میشوند مشخص میشود. کسانی که شفاعت را از مردگان میطلبند و با انواع راهها میخواهند به آنان نزدیک شوند.
[۶۰] تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر ۴/۵٩.