خانه عنکبوت

فهرست کتاب

اين‌ها مثال‌هايى است كه ما براى مردم مى‏زنيم، و جز دانايان آن را درک نمى‏كنند

اين‌ها مثال‌هايى است كه ما براى مردم مى‏زنيم، و جز دانايان آن را درک نمى‏كنند

ابن کثیر/ می‌گوید: آنها را نمی‌فهمد و در آن تدبر نمی‌کند جز راسخان و متبحر در علم [٧٩].

شیخ سعدی/می‌گوید: این تعریف و مدح مثال‌هایی است که خداوند آورده است، و تحریک برای تدبر در آنها، و تعریف کسی که در آنها تعقل می‌کند و عنوان می‌کند، چنین انسانی از زمرۀ عالمان است. پس استنباط می‌شود کسی که در این مثال‌ها تعقل نکند جزو عالمان نیست. بدلیل اینکه خداوند مثال‌های مذکور در قرآن را برای امور مهم، مفاهیم عالیه، و مسائل بزرگ مطرح کرده است [۸۰].

شأن و منزلت مثال‌هایی را که خداوند در کتابش ذکر کرده است بسیار بزرگ است، این مثال‌ها امور عقلی به امور حسی نزدیک می‌کنند که حقیقتاً این نوع مثال‌ها در قرآن فراوانند. حتی در اولین سوره بعد از سوره فاتحه، و در اولین صفحه قرآن بعد از ذکر مقدمه سوره آنها را شروع کرده است. زیرا بیشتر مثال‌هایی که خداوند ذکر می‌کند در آنها اصل دین و تثبیت توحید و عقیده آورده شده است.

خداوند می‌فرماید: ﴿ضَرَبَ لَكُم مَّثَلٗا مِّنۡ أَنفُسِكُمۡۖ هَل لَّكُم مِّن مَّا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُم مِّن شُرَكَآءَ فِي مَا رَزَقۡنَٰكُمۡ فَأَنتُمۡ فِيهِ سَوَآءٞ تَخَافُونَهُمۡ كَخِيفَتِكُمۡ أَنفُسَكُمۡۚ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ٢٨[الروم: ۲۸].

«خداوند مثالى از خودتان، براى شما زده است: آیا (اگر مملوک و برده‏اى داشته باشید)، این برده‏هاى شما هرگز در روزی‌هایى که به شما داده‏ایم شریک شما مى‏باشند; آنچنان که هردو مساوى بوده و از تصرف مستقل و بدون اجازه آنان بیم داشته باشید، آن‌گونه که در مورد شرکاى آزاد خود بیم دارید؟! اینچنین آیات خودرا براى کسانى که تعقل مى‏کنند شرح مى‏دهیم».

یعنی: وقتی که شما ناپسند می‌دارید که بنده‌تان در رزق ‌و روزی شریک شما گردد. پس چگونه از بندگانم برای من شریک قرار می‌دهید در چیزی که تنها مال من است، آن هم الوهیت که شایسته کسی جز من نیست.

پس هرکس چنین رنجی ببرد احترام و ارزش شایسته من را نگرفته و مرا مستحق چیزی ندانسته است که تنها حق من است، نه حق مخلوقات من.

خداوند می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٞ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥٓۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَن يَخۡلُقُواْ ذُبَابٗا وَلَوِ ٱجۡتَمَعُواْ لَهُۥۖ وَإِن يَسۡلُبۡهُمُ ٱلذُّبَابُ شَيۡ‍ٔٗا لَّا يَسۡتَنقِذُوهُ مِنۡهُۚ ضَعُفَ ٱلطَّالِبُ وَٱلۡمَطۡلُوبُ٧٣ مَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ٧٤[الحج: ٧۳-٧۴]. «اى مردم! مثلى زده شده است، به آن گوش فرا دهید: کسانى را که غیر از خدا مى‏خوانید، هرگز نمى‏توانند مگسى بیافرینند، هرچند براى این کار دست به دست هم دهند! و هرگاه مگس چیزى از آنها برباید، نمى‏توانند آن را باز پس گیرند! هم این طلب‏کنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم این عابدان، و هم آن معبودان). خدا را آن گونه که باید بشناسند نشناختند; خداوند قوى و شکست‏ناپذیر است».

پس قدر و منزلت حقیقی خداوند را رعایت نکرده، و تعظیم به حق او را انجام نداده کسی که چیزی از انواع عبادات خاص خداوند متعال را برای مخلوقی غیر خدا انجام دهد، که توان خلق ضعیفترین و کوچکترین حشره روی زمین یعنی مگس را ندارد، بلکه اگر مگس چیزی را از او برباید توان باز گرفتن را از او ندارد. ﴿ضَعُفَ ٱلطَّالِبُ وَٱلۡمَطۡلُوبُ٧٣[الحج: ٧۳]. «هم این طلب‏کنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم این عابدان، و هم آن معبودان)».

هنگامی که این قول خداوند را می‌خوانی تاسف شدیدتر می‌شود. ﴿وَلَقَدۡ ضَرَبۡنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٖ لَّعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ٢٧[الزمر: ۲٧]. «ما براى مردم در این قرآن از هر نوع مثلى زدیم، شاید متذکر شوند».

﴿وَلَقَدۡ صَرَّفۡنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٖ فَأَبَىٰٓ أَكۡثَرُ ٱلنَّاسِ إِلَّا كُفُورٗا٨٩[الإسراء: ۸٩]. «ما در این قرآن، براى مردم از هر چیز نمونه‏اى آوردیم (و همه معارف در آن جمع است); اما بیشتر مردم (در برابر آن، از هر کارى) جز انکار، ابا داشتند».

﴿وَلَقَدۡ صَرَّفۡنَا فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لِلنَّاسِ مِن كُلِّ مَثَلٖۚ وَكَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ أَكۡثَرَ شَيۡءٖ جَدَلٗا٥٤[الكهف: ۵۴]. «و در این قرآن، از هر گونه مثلى براى مردم بیان کرده‏ایم; ولى انسان بیش از هر چیز، به مجادله مى‏پردازد».

﴿وَلَقَدۡ ضَرَبۡنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٖۚ وَلَئِن جِئۡتَهُم بِ‍َٔايَةٖ لَّيَقُولَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا مُبۡطِلُونَ٥٨[الروم: ۵۸]. «ما براى مردم در این قرآن از هر گونه مثال و مطلبى بیان کردیم; و اگر آیه‏اى براى آنان بیاورى، کافران مى‏گویند: «شما اهل باطلید (و این‌ها سحر و جادو است)».

خداوند برای تقریر عقیده و توحید و توضیح و تفهیم دین حق به عقول مردم چقدر مثال در قرآن ذکر کرده است، و دین حق را با حجت‌ها و دلائل قاطع بیان نموده است.

با وجود کثرت این مثال‌ها و دلائل قاطع و مستحکم بیشتر مردم جز مجادله و عناد و افکار حق و کفر به آیات خداوند راه دیگری را نپیمودند. خداوند می‌فرماید: ﴿وَلَئِن جِئۡتَهُم بِ‍َٔايَةٖ لَّيَقُولَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا مُبۡطِلُونَ٥٨[الروم: ۵۸]. «ترجمه آن گذشت» یعنی: اگر یک آیه آشکار و واضح مانند: انشقاق ماه را برای آنان بیاوری می‌گویند این نشانه باطل و سحر است.

[٧٩] تفسیر ابن کثیر۳/۵۴۸. [۸۰] تفسیر الکریم المنان