«آگاه باشيد که آنها در فتنه افتادهاند»
امام احمد/میگوید: (نظرت في المصحف فوجدت فيه طاعة رسول اللهصفي ثلاثة وثلاثين موضعاً من كتاب الله، ثم جعل يتلو قوله تعالى ﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ٦٣﴾[النور: ۶۳]. وجعل يكررها ويقول: أتدري ما الفتنة؟ الفتنة الشرك لعله أن يقع في قلبه شيء من الزيغ فيزيغ قلبه فيهلكه) [٧٧]. «به قرآن نگاه کردم، سی و سه مورد اطاعت از پیامبرصرا در آن یافتم، سپس شروع کرد به تلاوت این آیه «پس آنان که با فرمان او (پیامبر) مخالفت مىکنند، باید بترسند از اینکه فتنهاى دامنشان را بگیرد، یا عذابى دردناک به آنها برسد». او شروع به تکرار این آیه کرد و گفت: آیا میدانی که فتنه چیست؟ فتنه همان شرک است، شاید در قلب او اندکی انحراف ایجاد شده باشد و از حق منحرف گردد و او را هلاک گرداند».
فتنۀ شرک بر حافظان گنبدها و اجتماعات و کسانی که اموات را باعث نزدیکىشان به خداوند میدانند قرار گرفت، و به علت عدم اعتصام آنان به روش و سنت امین آسمان و زمین، و پشت سر گذاشتن دستورات و اوامر او به این سرانجام رسیدهاند. وقتی که قبر پیامبر خداصبرترین قبر روی زمین است با این وجود ایشان منع کردند که قبرشان مسجد و یا محل برگزاری اعیاد شود (که دلائل آن قبلاً بیان شد). پس شما را به خدایت سوگند میدهم به من بگو چه قبری از قبر پیامبر خداصنسبت به این نهی اولاتر است (قبر هرکس با هر عنوان که باشد).
حقیقتاً برترین تابعین از اهل بیت ایشان علی بن حسینبمردی را که نزد قبر پیامبر خداصدعا میکرد از این عمل نهی کرد، و برای آن مرد به حدیثی استدلال کرد که ایشان راوی آن است که از پدرش حسن و از جدش علیببه او رسیده است، و طبعاً او از هرکس دیگر به معنایش داناتر است.
و همچنین پسر عمویش حسن بن حسن که شیخ خانوادهاش بود مکروه میدانست بدون دخول به مسجد به قصد قبرشصسلام کرده شود، و این کار را مانند عیدگاه قرار دادن قبر ایشان تلقی مینمود.
و این، از دقت فقه سلف صالح و پیشاهنگان اولیه دین بود، در مورد قریب الوقوع بودن خطر به کسانی که از اوامر پیامبرصسرپیچی میکنند و این صدیق بزرگ امت اسلامیساست که میفرماید: «لست تاركاً شيئاً كان رسول اللهصيعمل به إلاَّ عملت به، وإني لأخشى إن تركت شيئاً من أمره أن أزيغ».«اعمالی را که پیامبر خداصانجام میداد من هیچ یک از آن را ترک نمیکردم، مگر به آن عمل نمایم، و همیشه میترسیدم که اگر یکی از دستورات پیامبرصرا ترک کنم ممکن است به انحراف از حق مبتلا بشوم».
از حجیر بن ابی الربیع نقل شده، از عمران بن حصین شنید که میگفت پیامبر خداصفرمود: «الحياء خير كله». «تمام حیاء خیر است». بشیر بن کعب گفت: «إنَّ منه ضعفاً ومنه وقاراً لله». «همانا برخی از حیاءها ناشی از ضعف هستند، و برخی دیگر احترام به ذات حق تعالی»، عمران گفت ای اباحجین این کیست. گفتم مرد خوبی است و ترسی از او نیست. عمران گفت: از من شنید که از پیامبر خدا حدیث نقل میکردم سپس گفت: «منه ضعف ومنه وقار». قسم به خدا امروز دیگر حدیثی برای شما نقل نمیکنم.
صحابی بزرگ عبدالله بن مغفل صله رحم را قطع میکند و از دوستش دوری میکند وقتی که در حدیث پیامبرصبا او معارضه میکند. این صحابیسروایت کرد و گفت: «نهى النبي عن الخذف». پیامبر خداصاز خذف نهی کرد (خذف یعنی پرت کردن سنگریزه) و فرمودند: «إنها لا تصطاد صيداً ولا تنكأ عدواً، ولكنها تفقأ العين وتكسر السن». «زیرا پرت کردن سنگریزه نه شکار را صید میکند، و نه دشمن را زخمی، بلکه ممکن است چشم را کور کند، و یا دندان را بشکند. مرد به عبدالله بن مغفل گفت: «وما بأس هذا». «این چه اشکالی دارد» عبدالله بن مغفل گفت: «إني أحدثك عن رسول اللهصوتقول هذا، والله لا أكلمك أبداً». «من از پیامبر خداصحدیث برایت نقل میکنم و تو چنین میگویی، قسم به خدا هرگز با تو حرف نمیزنم».
مردی نزد مالک بن انس/آمد و به او گفت: «أحرم من مسجد النبيصأو من ذي الحليفة». «آیا (برای انجام حج) در مسجد النبی احرام ببندم یا در ذو الخلیفه (میقات اهل مدینه که به أبیار علی مشهور است)» مالک به او جواب داد: در ذو الخلیفه احرام ببند. پس مرد گفت: من در مسجد النبیصاحرام بستم. مالک در رد کار او این آیه را قرائت نمود. ﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ٦٣﴾[النور: ۶۳].
ابو سعید خدریسدربارۀ کسی که در حدیث پیامبرصبا او معارضه میکند میگوید: «أتسمعني أحدث عن رسول اللهصأنه قال: «لا تبيعوا الدينار بالدينار، والدرهم بالدرهم إلاَّ مثلاً بمثل، ولا تبيعوا منها عاجلاً بآجل، ثم أنت تفتي بما تفتي، والله لا يؤويني وإياك ما عشت إلاَّ المسجد».
«آیا اگر حدیثی را از پیامبر خداصنقل کنم گوش میکنی، ایشان فرمودند: معامله دینار به دینار یا درهم به درهم نکنید مگر درست مانند هم باشند، و با آنها معامله نقد و نسیه نکنید، سپس تو به میل خودت فتوی صادر میکنی. قسم به خدا تا زمانی که زنده هستی ملاقاتى بین من و تو جز در مسجد جای دیگری نیست».
ای کاش میدانستم چگونه عقل اهل قبور به آنها اجازه میدهد و نفسشان راضی میشود که صراحتاً و آشکارا با امر پیامبر خداصمخالفت کرده و علناً منهیات او را بر عکس عملی سازند، از جمله منهیات ایشان ساختمان درست کردن روی قبور گچکارى، و فرش کردن آنها با انواع فرشها و پارچهها، و روشن کردن شمع روی آنها، و قرار دادن قبور به عنوان مساجد و عیدگاه است. و همچنین در آنجا اشکها ریخته شود. و نیازها مطالبه گردد، و در اطراف آن انواع گناهان از جمله تضرع و زرای و رقص و طواف و انواع لهوها صورت گیرد، و انواع نیازها و حاجات ابراز گردد، و فسق و فجور بر پا شود، نعره کشیدن و تملق کردن و اظهار ادب در برابر استخوانهای پوسیده، و حکم به نافع و ضار بودن آنها صادر شود. تا در گودال تاریک شرک بیافتند، و این فرمودۀ خداوند دربارۀ آنان صدق کند: ﴿وَمَن يُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَيَتَّبِعۡ غَيۡرَ سَبِيلِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرًا١١٥﴾[النساء: ۱۱۵].
«کسى که بعد از آشکار شدن حق، با پیامبر مخالفت کند، و از راهى جز راه مؤمنان پیروى نماید، ما او را به همان راه که مىرود مىبریم; و به دوزخ داخل مىکنیم; و جایگاه بدى دارد».
و انسان عاقل نسبت به کسی که دچار تاریکی قلب و صورت و مرگ عقل و روح میشود، تعجب نمیکند زیرا این آیات خداوند را میخواند: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمۡ لِمَا يُحۡيِيكُمۡۖ﴾[الأنفال: ۲۴]. «اى کسانى که ایمان آوردهاید! دعوت خدا و پیامبر را اجابتکنید هنگامى که شما را به سوى چیزى مىخواند که شما را حیات مىبخشد». و میفرماید: ﴿وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ١٣٢﴾[آل عمران: ۱۳۲]. «و خدا و پیامبر را اطاعت کنید، تا مشمول رحمت شوید». و میفرماید: ﴿قُلۡ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا عَلَيۡهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيۡكُم مَّا حُمِّلۡتُمۡۖ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهۡتَدُواْۚ وَمَا عَلَى ٱلرَّسُولِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ٥٤﴾[النور: ۵۴]. «بگو: خدا را اطاعت کنید، و از پیامبرش فرمان برید! و اگر سرپیچى نمایید، پیامبر مسؤول اعمال خویش است و شما مسؤول اعمال خود! اما اگر از او اطاعت کنید، هدایت خواهید شد; و بر پیامبر چیزى جز رساندن آشکار نیست». و میفرماید: ﴿وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَٱحۡذَرُواْۚ فَإِن تَوَلَّيۡتُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ٩٢﴾[المائدة: ٩۲]. «اطاعت خدا و اطاعت پیامبر کنید! و (از مخالفت فرمان او) بترسید! و اگر روى برگردانید، (مستحق مجازات خواهید بود; و) بدانید بر پیامبر ما، جز ابلاغ آشکار، چیز دیگرى نیست (و این وظیفه را در برابر شما، انجام داده است)» و میفرماید: ﴿قُلۡ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡكَٰفِرِينَ٣٢﴾[آل عمران: ۳۲]. «بگو: از خدا و فرستاده (او)، اطاعت کنید! و اگر سرپیچى کنید، خداوند کافران را دوست نمىدارد».
امام ابن بطه العکبری/میگوید: هر گاه یکی از شما حدیثی را شنید که از پیامبر خداصشنیده شده است و علماء از پیامبر روایت نمودند و امامان عالم و عاقل به آن احتجاج نمودند، با رای و هوای نفسانی خود با آن مخالفت نکند تا دچار وعدۀ خدا دربارۀ آن نشود. زیرا خداوند میفرماید: ﴿فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ٦٣﴾[النور: ۶۳]. «پس آنان که با فرمان او (پیامبر) مخالفت مىکنند، باید بترسند از اینکه فتنهاى دامنشان را بگیرد، یا عذابى دردناک به آنها برسد».
آیا میدانید منظور از فتنه در اینجا چیست؟ قسم به خدا منظور از آن شرک به خداوند بزرگ، و کفر بعد از ایمان است. زیرا خداوند میفرماید: ﴿وَقَٰتِلُوهُمۡ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتۡنَةٞ﴾[البقرة: ۱٩۳]. «و با آنها پیکار کنید! تا فتنه (و بت پرستى، و سلب آزادى از مردم،) باقى نماند» یعنی تا شرکی نماند.
و همچنین خداوند میفرماید: ﴿وَٱقۡتُلُوهُمۡ حَيۡثُ ثَقِفۡتُمُوهُمۡ وَأَخۡرِجُوهُم مِّنۡ حَيۡثُ أَخۡرَجُوكُمۡۚ وَٱلۡفِتۡنَةُ أَشَدُّ مِنَ ٱلۡقَتۡلِۚ﴾[البقرة: ۱٩۱]. «و آنها را (بت پرستانى که از هیچ گونه جنایتى ابا ندارند) هرکجا یافتید، به قتل برسانید! و از آن جا که شما را بیرون ساختند (مکه)، آنها را بیرون کنید! و فتنه (و بت پرستى) از کشتار هم بدتر است».
یعنی شرک به خداوند از جنگ شما با آنان بدتر است [٧۸].
[٧٧] الابانة، لابن بطة العکبری ۱/۲۶۰. [٧۸] این چند جمله از کتاب (الإبانۀ فی معتقد فرقۀ الناجیۀ)، تألیف ابن بطه عکبرى - باب ایمان - نقل شده است.