خانه عنکبوت

فهرست کتاب

تطابق وجه تشبیه کامل بین خانه عنکبوت و قبرپرستان

تطابق وجه تشبیه کامل بین خانه عنکبوت و قبرپرستان

وجه شبه کامل با نقاط سه گانه آن بین دو رکن تشبیه یعنی خانه عنکبوت از یک طرف، و اصحاب قبور آنانی که ولایتشان را به دور از خداوند به اموات وابسته کرده‌اند از طرف دیگر قابل تطبیق است.

نقطه اول: ضعف و سستی: اینان ولایت خودشان را به مخلوقاتی ضعیف که هیچ سود و زیانی و مرگ و حیاتی را در دست ندارند، و زنده شدن پس از مرگ را مالک نیستند، و در مقابل ولایت ذات حق تعالی را رها کرده‌اند که حمد و ستایش خاص اوست، و تمام مخلوقات و همه مملوکات، و خیر و شر کلاً در اختیار اوست. تمام امور نزد او باز می‌گردد. هرچه او اراده کند خواهد شد، و هرچه نخواهد قطعاً اتفاق نمی‌افتد. اگر چیزی را ببخشد هیچ مانعی وجود ندارد، و اگر چیزی را از کسی منع کند عطا کننده‌ای برای آن وجود نخواهد داشت.

نقطه دوم: مشبه به یعنى خانه عنکبوت است به منزله دام و تله‌ای است برای هر حشره‌ای که روی آن عبور کند. اصحاب قبور نیز این چنین دام و تله‌ای هستند که شیطان آن را نصب کرده است، برای انسان‌هایی که عقل و فهم ندارند. هیچ انسانی نیست که بندۀ غیر خدا باشد مگر اینکه عبادتش نصیب شیطان می‌شود. عابد از معبود (دروغی) در نیل به اغراضش سود می‌برد، و معبود از عابد در تعظیم برای او، و شریک قرار دادنش با خداوند متعال بهره می‌برد، خداوند (أ) در این باره می‌فرماید: ﴿وَيَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ جَمِيعٗا يَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ قَدِ ٱسۡتَكۡثَرۡتُم مِّنَ ٱلۡإِنسِۖ وَقَالَ أَوۡلِيَآؤُهُم مِّنَ ٱلۡإِنسِ رَبَّنَا ٱسۡتَمۡتَعَ بَعۡضُنَا بِبَعۡضٖ وَبَلَغۡنَآ أَجَلَنَا ٱلَّذِيٓ أَجَّلۡتَ لَنَاۚ قَالَ ٱلنَّارُ مَثۡوَىٰكُمۡ خَٰلِدِينَ فِيهَآ إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٞ١٢٨[الأنعام: ۱۲۸]. «در آن روز که (خدا) همه آنها را جمع و محشور می‌سازد، (مى‏گوید:) اى جمعیت شیاطین و جن! شما افراد زیادى از انسان‌ها را گمراه ساختید! دوستان و پیروان آنها از میان انسان‌ها مى‏گویند: پروردگارا! هریک از ما دو گروه (پیشوایان و پیروان‏گمراه) از دیگرى استفاده کردیم; (ما به لذات هوس آلود و زودگذر رسیدیم; و آنها بر ما حکومت کردند;) و به اجلى که براى ما مقرر داشته بودى رسیدیم». (خداوند) مى‏گوید: «آتش جایگاه شماست; جاودانه در آن خواهید ماند، مگر آنچه خدا بخواهد» پروردگار تو حکیم و داناست».

و می‌فرماید: ﴿وَيَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ جَمِيعٗا ثُمَّ يَقُولُ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ أَهَٰٓؤُلَآءِ إِيَّاكُمۡ كَانُواْ يَعۡبُدُونَ٤٠ قَالُواْ سُبۡحَٰنَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِمۖ بَلۡ كَانُواْ يَعۡبُدُونَ ٱلۡجِنَّۖ أَكۡثَرُهُم بِهِم مُّؤۡمِنُونَ٤١[سبأ: ۴۰-۴۱]. «(به خاطر بیاور) روزى را که خداوند همه آنان را بر مى‏انگیزد، سپس به فرشتگان مى‏گوید: آیا این‌ها شما را پرستش مى‏کردند؟!». آنها مى‏گویند: «منزهى (از اینکه همتایى داشته باشى)! تنها تو ولى مائى، نه آنها; (آنها ما را پرستش نمى‏کردند) بلکه جن را پرستش مى‏نمودند; و اکثرشان به آنها ایمان داشتند!».

و می‌فرماید: ﴿وَيَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ وَمَا يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَيَقُولُ ءَأَنتُمۡ أَضۡلَلۡتُمۡ عِبَادِي هَٰٓؤُلَآءِ أَمۡ هُمۡ ضَلُّواْ ٱلسَّبِيلَ١٧ قَالُواْ سُبۡحَٰنَكَ مَا كَانَ يَنۢبَغِي لَنَآ أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنۡ أَوۡلِيَآءَ وَلَٰكِن مَّتَّعۡتَهُمۡ وَءَابَآءَهُمۡ حَتَّىٰ نَسُواْ ٱلذِّكۡرَ وَكَانُواْ قَوۡمَۢا بُورٗا١٨[الفرقان: ۱٧-۱۸]. «(به خاطر بیاور) روزى را که همه آنان و معبودهایى را که غیر از خدا مى‏پرستند جمع مى‏کند، آنگاه به آنها مى‏گوید: «آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید یا خود آنان راه را گم کردند؟!». (در پاسخ) مى‏گویند: «منزهى تو! براى ما شایسته نبود که غیر از تو اولیایى برگزینیم، ولى آنان و پدرانشان را از نعمت‌ها برخوردار نمودى تا اینکه (به جاى شکر نعمت) یاد تو را فراموش کردند و تباه و هلاک شدند».

و می‌فرماید: ﴿۞أَلَمۡ أَعۡهَدۡ إِلَيۡكُمۡ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ أَن لَّا تَعۡبُدُواْ ٱلشَّيۡطَٰنَۖ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٞ٦٠[يس: ۶۰] «آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او براى شما دشمن آشکارى است؟».

خدا رحمت کند شیخ حافظ حکمی را که دربارۀ افعال قبرپرستان چنین می‌گوید:

والتمسوا الحاجات من موتاهم
واتخذوا إلههم هواهم

آنان حاجت‌ها و نیازهایشان را از امواتشان می‌طلبند.

و هواهای نفسانی خودشان را معبود خود قرار می‌دهند.

قد صادهم إبليس في فخاخه
بل بعضهم قد صار من أفراخه

ابلیس آنان را در دام خود صید کرده است.

بلکه بعضی از آنان جزو جوجه‌های او شده‌اند.

نقطه سوم: مشبه به یعنی خانه عنکبوت دارای امنیت کاذبی است که در واقع هیچ کدام از امنیت حسی و معنوی را ندارد، لذا مشبه یعنی قبرپرستان نیز چنین هستند، اما از نظر امان معنوی به خاطر شرکی که مرتکب شده‌اند هرگز هیچ نوع امنیت و اطمینانی را نصیب نخواهند شد. خداوند می‌فرماید: ﴿سَنُلۡقِي فِي قُلُوبِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلرُّعۡبَ بِمَآ أَشۡرَكُواْ بِٱللَّهِ مَا لَمۡ يُنَزِّلۡ بِهِۦ سُلۡطَٰنٗاۖ وَمَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُۖ وَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلظَّٰلِمِينَ١٥١[آل عمران: ۱۵۱]. «بزودى در دلهاى کافران، بخاطر اینکه بدون دلیل، چیزهایى را براى خدا همتا قرار دادند، رعب و ترس مى‏افکنیم; و جایگاه آنها، آتش است; و چه بد جایگاهى است جایگاه ستمکاران!».

و از نظر امنیت حسی، پیشینیان آنها قبلاً وسیله‌هایی را برای خودشان قرار دادند که آنها را به فریاد می‌طلبیدند، و گمان بردند که این همان توصیه خالص است، پس سرانجام آنان به کجا رسید؟ نابودی و هلاکت آنان درست از همان جایی بود که گمان امنیت و آرامش را داشته‌اند. پس به مثال‌های زیر در این راستا توجه کنیم.

الف) قوم نوح: آنان در نهایت اطمینان و امنیت به پیامبر خودشان می‌گفتند ﴿مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ٩[القمر: ٩]. «او دیوانه است! و (با انواع آزارها از ادامه رسالتش) بازداشته شد». پس جزای آنان چه بود. ﴿فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ١٠ فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ١١ وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُيُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ١٢ وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ١٣ تَجۡرِي بِأَعۡيُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن كَانَ كُفِرَ١٤[القمر: ۱۰-۱۴]. «نوح÷به درگاه پروردگار عرضه داشت: «من مغلوب (این قوم طغیانگر) شده‏ام، انتقام مرا از آنها بگیر!». در این هنگام درهاى آسمان را با آبى فراوان و پى‏درپى گشودیم. و زمین را شکافتیم و چشمه‏هاى زیادى بیرون فرستادیم; و این دو آب به اندازه مقدر با هم درآمیختند (و دریاى وحشتناکى شد)! و او را بر مرکبى از الواح و میخ‌هایى ساخته شده سوار کردیم. آن‌ کشتی‌ در منظر و دیدگاه‌ ما و با حفظ و نگه‌داشت‌ ما حرکت مى‏کرد! این کیفرى بود براى کسانى که (به نوح) کافر شده بودند! (و ما آنان را غرق کردیم). (در این آیه اثبات صفت دو چشم براى خداوند است که به جلال و عظمت او لایق دارد)».

ب) قوم عاد: آنقدر به خود مطمئن بودند. وقتی که ابر عذاب را دیدند که به سمت آنان می‌آمد گفتند: ﴿هَٰذَا عَارِضٞ مُّمۡطِرُنَاۚ[الأحقاف: ۲۴]. «این ابرى است که بر ما مى‏بارد». خداوند می‌فرماید: ﴿بَلۡ هُوَ مَا ٱسۡتَعۡجَلۡتُم بِهِۦۖ رِيحٞ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٞ٢٤ تُدَمِّرُ كُلَّ شَيۡءِۢ بِأَمۡرِ رَبِّهَا فَأَصۡبَحُواْ لَا يُرَىٰٓ إِلَّا مَسَٰكِنُهُمۡۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِينَ٢٥[الأحقاف: ۲۴-۲۵]. «(ولى به آنها گفته شد:) این همان چیزى است که براى آمدنش شتاب مى‏کردید، تندبادى است (وحشتناک) که عذاب دردناکى در آن است. همه چیز را بفرمان پروردگارش در هم مى‏کوبد و نابود مى‏کند (آرى) آنها صبح کردند در حالى که چیزى جز خانه‏هایشان به چشم نمى‏خورد; ما این‏گونه گروه مجرمان را کیفر مى‏دهیم».

ج) قوم ثمود: وقاحت در اطمینان آنان را بدانجا رساند که به پیامبرشان چنین گفتند: ﴿يَٰصَٰلِحُ ٱئۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ٧٧[الأعراف: ٧٧]. «اى صالح! اگر تو از فرستادگان (خدا) هستى، آنچه ما را با آن تهدید مى‏کنى، بیاور». پس چه چیز اتفاق افتاد؟

﴿فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِي دَارِهِمۡ جَٰثِمِينَ٧٨[الأعراف: ٧۸]. «سرانجام زمین لرزه آنها را فرا گرفت; و صبحگاهان، (تنها) جسم بى‏جانشان در خانه‏هاشان باقى مانده بود».

د) قوم فرعون: آنان به دشمن خدا فرعون می‌گفتند: ﴿أَتَذَرُ مُوسَىٰ وَقَوۡمَهُۥ لِيُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَيَذَرَكَ وَءَالِهَتَكَۚ[الأعراف: ۱۲٧]. «آیا موسى و قومش را رها مى‏کنى که در زمین فساد کنند، و تو و خدایانت را رها سازد؟». و عاقبت همه آنان چنین شد که خداوند بیان می‌کند. ﴿فَأَخَذۡنَٰهُ وَجُنُودَهُۥ فَنَبَذۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡيَمِّۖ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّٰلِمِينَ٤٠[القصص: ۴۰]. «ما نیز او و لشکریانش را گرفتیم و به دریا افکندیم; اکنون بنگر پایان کار ظالمان چگونه بود».

این نهایت دردناکی است که دربارۀ عنکبوت ماده اتفاق افتاده است. هلاکت، نابودی، قطع نسل به خاطر گمان اطمینان و امنیت گرچه عنکبوت ماده رفت، و بخاطر مکلف نبودنش کارش خاتمه یافت. اما کار این‌ها (قبرپرستان) بخاطر سرنوشتی که در انتظار آن‌هاست خاتمه نمی‌یابد لذا خداوند می‌فرماید: ﴿وَإِذَا رَءَا ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ شُرَكَآءَهُمۡ قَالُواْ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ شُرَكَآؤُنَا ٱلَّذِينَ كُنَّا نَدۡعُواْ مِن دُونِكَۖ فَأَلۡقَوۡاْ إِلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلَ إِنَّكُمۡ لَكَٰذِبُونَ٨٦ وَأَلۡقَوۡاْ إِلَى ٱللَّهِ يَوۡمَئِذٍ ٱلسَّلَمَۖ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ٨٧[النحل: ۸۶-۸٧]. «و هنگامى که مشرکان معبودهایى را که همتاى خدا قرار دادند مى‏بینند، مى‏گویند: «پروردگارا! این‌ها همتایانى هستند که ما به جاى تو، آنها را مى‏خواندیم! «در این هنگام، معبودان به آنها مى‏گویند: «شما دروغگو هستید! (شما هواى نفس خود را پرستش مى‏کردید!). و در آن روز، همگى (ناگزیر) در پیشگاه خدا تسلیم مى‏شوند; و تمام آنچه را (نسبت به خدا) دروغ مى‏بستند، گم و نابود مى‏شود».