فصل دوم: مقاصد شریعت اسلامی[٣٢٤]
٣٣٨- شناختِ مقاصد عمومی شریعت، امری ضروری برای فهم صحیح نصوص شرعی و استنباط احکام از ادلّهشان به صورتی مقبول است؛ پس صرفِ این کفایت نمیکند که مجتهد وجوه دلالتهای الفاظ بر معانی را بداند، بلکه همچنین بر او لازم است که اسرارِ تشریع و اهداف عمومی مورد نظر شارع از تشریع احکام مختلف را بشناسد تا بتواند نصوص را بفهمد و به صورتی درست و سالم تفسیر نماید و احکام را در پرتو این مقاصد عمومی استنباط نماید.
٣٣٩- با استقراء و تتبع احکام مختلف در شریعت اسلامی هم ثابت شده که هدف اصلی از تشریع احکام محققساختنِ مصالح بندگان و حفظ این مصالح و دفع ضرر از آنان است؛ لکن البته این مصلحتها آن چیزی نیست که انسان خود و برحسب تمایل و آرزوی خویش آن را مصلحت و نفع خود میبیند، بلکه مصلحت فقط آن چیزی است که در معیار شرعی مصلحت باشد، نه آنچه که در معیار تمایلات و هوا و هوسها مصلحت به نظر میرسد؛ چون که انسان، گاهی براساسِ تمایلات نفس خود و تحت تأثیر گرایشها و امیال نفسانی خویش و در طلب و جستجوی نفع اندکِ زودگذر و بدون توجّه به ضررِ اخرویِ بزرگ، نافع را مضِر و مضِر را نافع میبیند؛ به طوری که گاهی چنان گمان میکند که خوردنِ مالِ مردم بدون هیچ عوضی و با روشهای پنهان و پیچیده یا با احتکار ارزاق مردم یا با اخذ ربا برای افزودن بر مال خود با این روش خبیث و حرام و یا با بیروننرفتن برای جهاد برای بهرهبردن از نعمت زندگی، برای وی نفع است و فراموش میکند که این منافع صوری هستند و نه حقیقی، زیرا این منافع، در ذات و جوهر خود، ضرر محض هستند در دنیا و آخرت.
به خاطر همهی این موارد، لازم است که مقاصد عمومی شرع بیان شود تا مکلّف به آنها علم داشته باشد و بداند که به چه عمل کند و چه چیزی را ترک نماید و مصالح و ضررهای خود را با آنها بسنجد.
مقصد شریعت -همان طور که گفتیم- تحققدادن به مصالح بندگان در مرحلهی نخست و سپس نگهداری از آن در وهلهی دوم است و این مصالح -برحسب استقراء- سه نوع هستند: ضروریات، حاجیات و تحسینیات؛ و هریک از این مصالح هم مکملهایی دارد، کما این که این موارد از نظر اهمیت نیز در یک اندازه قرار ندارند. شرح و بیان این امور چنین است:
[٣٢٤]- الموافقات ٢/ ٢٥٢ به بعد؛ خلاف، ص ٢٣٢ به بعد؛ مذاکرات فی أصول الفقه، زایزف.