دو نکته در مورد استصحاب
١. ٢٤٩- استصحاب، در حقیقت حکم جدیدی را ثابت نمیکند، بلکه با آن حکم سابق و ثابتشده با دلیل معتبرِ خود استمرار پیدا میکند و بنابراین، استصحاب ذاتاً نه دلیلی فقهی است و نه مصدری برای گرفتن احکام از آن، بلکه فقط قرینهای برای بقایِ حکمِ سابق است که آن را دلیلِ خودش ثابت کرده است.
٢. فقط در هنگامِ عدم وجود دلیل خاص در حکم مسأله است که به استصحاب رجوع میشود، یعنی اگر فقیه، بعد از بحث و بررسی و به کار بردن نهایت تلاش خود، دلیلی نیافت، به استصحاب رجوع میکند و به همین دلیل، چنان که برخی گفتهاند: «استصحاب آخرِ مدار فتواست؛ چون که مفتی، اگر از او در مورد مسألهای سؤال شود، وی حکم آن را ابتدا در قرآن و سپس در سنّت و... جستجو میکند و سپس، اگر حکم آن را در آن جاها نیافت، حکم آن را از استصحابِ حال در نفی یا اثبات میگیرد و آنگاه، اگر تردید در زوال آن باشد، اصل بقای آن است و اگر تردید در ثبوت آن باشد، اصل عدم ثبوت آن است»[٢٦٩].
[٢٦٩]- شوکانی، ص ٥٠٨.