بگذارید از مادرم عایشه صدیقه رضی الله عنها بگویم

فهرست کتاب

سرور و شادي‌ همراه‌ با ترس‌ و اضطراب‌

سرور و شادي‌ همراه‌ با ترس‌ و اضطراب‌

وقتی‌ «خوله‌» ماجرا را برای‌ «ام‌رومان‌» تعریف‌ می‌كند و او نیز برای‌ ابوبكر صدّیق‌ سابوبكر می‌خواهد از خوشحالی‌ پرواز كند. شادی‌ و سرور وصف ‌ناپذیری‌ خانه‌ی‌ ابوبكر سرا فرا می‌گیرد.

آری‌! قلم‌ هیچگاه‌ نمی‌تواند شادی‌ و خوشحالی‌ عاشقی‌ را به‌ تصویر بكشد، وقتی‌ كه‌ او بخواهد خواسته‌ی‌ معشوقش‌ را برآورد سازد.

اما در همین‌ لحظات‌ شادی‌ و سرور، ابوبكر سمحزون‌ و اندوهگین‌ می‌شود، مانعی‌ سر راه‌ می‌آید از اینكه‌ این‌ خواسته‌ی‌ معشوق‌ برآورد گردد.

ابوبكر سبه‌ یاد آورد كه‌ قبلاً با «مطعم‌» در مورد ازدواج‌ عایشه ل‌ صحبت‌ كرده‌ است‌ و نسبت‌ به‌ عقد عایشه ل‌ برای‌ فرزند «مطعم‌»، قول‌ و عهدی‌ دارد. شاید شكستن‌ عهد برای‌ دیگران‌ مشكل‌ نباشد، اما برای‌ ابوبكر صدّیق‌ بسیار سخت‌ بود كه‌ زیر قولش‌ بزند و از آن‌ تخلف‌ نماید.

او حاضر نبود حتی‌ به‌ خاطر درخواست‌ رفیق‌ شفیق‌ و دوست‌ گرانقدرش‌، عهد و پیمانش‌ را با یک غیرمسلمان‌ بشكند.