راهنمای علم تفسیر

(۱۱) پاسخ به اعتراضات

(۱۱) پاسخ به اعتراضات

پیروان مذاهب دیگر نیز قرآن مجید را مورد مطالعه و بررسی قرار داده‌اند؛ پرواضح است که هدف آنان یا اعتراضی به آیات قرآنی و یا بکار گرفتن آیات و کلمات قرآن در اثبات اغراضشان و یا فریب دادن مسلمان بوده است.

بنابراین، جوینده تحقیق طالب علم قرآنی باید در این موارد اطلاعات کافی و بیداری کاملی داشته باشد.

ما برای مثال یک نمونه از این قبیل اعتراضات را می‌آوریم و آن اینکه: قرآن مجید: حضرت عیسی÷ را کلمه الله گفته است آنجا که می‌فرماید:

﴿وَكَلِمَتُهُۥٓ أَلۡقَىٰهَآ إِلَىٰ مَرۡيَمَ[النساء: ۱٧۱].

«کلمه خداوند که او را به مریم القا کرد».

مسیحیان همیشه سعی بر آن کرده‌اند که مسلمانان را با استفاده از این کلمه فریب دهند، آن‌گونه که در زمان خلافت عباسیان به بکارگیری از این کلمه بازار فتنه خلق قرآن گرم شد، (در حالی که بنابر عقیده اهل سنت و جماعت قرآن کلام الله است و غیر مخلوق).

مسیحیان اعتراض کردند که اگر کلام الله غیر مخلوق است پس حضرت عیسی÷ نیز مخلوق نیست؛ زیرا او هم کلمه الله است [۶۰].

و از این معلوم می‌شود معتزله که بر مخلوق بودن کلام الله اصرار داشتند می‌خواستند تا از اعتراضات مسیحیان درامان بمانند و جالب اینکه مسیحیان با کلمه الله بر غیر مخلوق بودن حضرت عیسی÷ استدلال می‌کردند و جهمیه با استفاده از همین کلمه مخلوق بودن قرآن را ثابت می‌نمودند آنها چنین استدلال می‌کردند که قرآن حضرت عیسی÷ را کلمه الله گفته است، و حضرت عیسی÷ مخلوق است، در نتیجه کلام الله مخلوق است [۶۱].

حضرت امام احمدبن حنبل/اعتراضات مسیحیان و جهمیان را رد نمود و فرمود: آن اموری که به حضرت عیسی÷ نسبت داده شده است امکان ندارد به قرآن مجید نسبت داده شوند؛ زیرا حضرت عیسی÷ بچه‌ای بود جوان شده غذا می‌خورد، آب می‌نوشید و مخاطب امر و نهی خداوندی قرار داشت و از اولاد حضرت نوح÷ و حضرت ابراهیم÷ بود، چگونه امکان دارد این امور به قرآن مجید منسوب کرده شوند.

خلاصه اینکه قرآن مجید و حضرت عیسی÷ را با یکدیگر قیاس کردن درست نیست و در پاسخ این مطلب که قرآن مجید حضرت عیسی÷ را کلمه الله گفته است یعنی اینکه ایشان بنابر کلمه امر «کن» به وجود آمده‌اند نه اینکه خود او کلمه الله است [۶۲].

حقیقت جریان چنین است آنگاه که مسیحیان دین واقعی مسیحیت را تعریف کرده‌اند و مذاهب دیگر می‌خواستند فلاسفه را به سوی خود جلب کنند مسیحیان نیز خواستند که در دین خویش چنان مسایل جذابی را اختراع کنند که مورد توجه و تمایل اهل همه مذاهب قرار گیرد و چون دیدند که فلاسفه قایل به اتحاد، عقل، عاقل و معقول هستند پس آنان نیز در دین مسیح هم نقشه پدر، پسر و روح القدس را پیاده کردند.

لوگس (Logos) فیلسوف یونانی قایل به اولین هستی بود که خداوند متعال آن را وسیله آفرینش تمام کائنات قرار داده است و فلاسفه دیگر آن را به عقل اول تعبیر می‌کنند.

مسیحیان آن نظریه لوگس را بر حضرت عیسی÷ منطبق نموده و سعی بر آن کرده‌اند که این فلسفه یونان بت‌پرست را در دین مسیحیت داخل کنند ولی در این تقلید کورکورانه خودشان گمراه شدند.

و آنگاه که مسیحیان می‌خواستند مسلمانان را چون فلاسفه به دام نیرنگ‌های خود گرفتار کنند شروع به اثبات نظریه غلط لوگس با کلمه الله قرآن مجید نمودند، و روشن است آنجا که خداوند حضرت عیسی÷ را کلمه الله گفته کاملاً با عقیده مسیحیان مخالف است، و با آن هیچ ربطی ندارد بلکه خود دین مسیحیت از این عقیده جدید مسیحیان مبراء است، و آنچه مسیحیان نسبت به کلمه الله اعتقاد دارند در حقیقت همان نظریه فلاسفه بت‌پرستی مصر و یونان است و کاملاً مخالف با توحید می‌باشد.

[۶۰] الجواب الصحیح، ابن تیمیه، ۱/۳۰۰، طبع مصر. [۶۱] کتاب الرد علی الجهمیة امام احمدبن حنبل. [۶۲] الرد علی الجهمیه.