قواعد ناب در تعبیر خواب

فهرست کتاب

مثال اول:

مثال اول:

روایت شده که ابوعمار الطیان نزد محمد بن سیرین رفت و گفت: در خواب دیدم که رمح و نیزه‌ای در دست دارم. ابن سیرین گفت: آیا در نوک آنها برجستگی مشاهده کردی؟ گفت: نه، ابن سیرین گفت که اگر بالای آن، برآمدگی می‌دیدی صاحب پسر می‌شدی، ولی صاحب دختر خواهی شد. سپس مدتی سکوت کرد و بعداً گفت: صاحب دوازده دختر خواهی شد.

محمد بن یحیی گفت: این خواب را برای ابوولید/تعریف کردم ابوولید خندید و گفت: من پسر یکی از آنها هستم، و یازده خاله دارم و ابوعمار الطیان پدر بزرگم است.

تحلیل:

رمح و نیزه دو رمز متضاد هستند. بر رمح که رمز واضح است اعتماد می‌شود و به دلیل عدم وجود برآمدگی، معلوم می‌شود که رمح مؤنث است و سپس به دلالت قرآنی که مؤید این رمح است استدلال شده است.

خداوند می‌فرماید: ﴿فَقُلۡنَا ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡحَجَرَۖ فَٱنفَجَرَتۡ مِنۡهُ ٱثۡنَتَا عَشۡرَةَ عَيۡنٗاۖ[البقرة: ۶۰].

پس گفتم: عصای خویش را بر سنگ بزن آنگاه دوازده چشمه از سنگ جوشید. پس استدلال شد که صاحب دوازده دختر خواهد شد. و امثال قرآن کریم همگی اصول تعبیر خواب هستند. قاعدۀ «۳۲» دو رمز با هم جمع شدند و مقصود هر دو «رمح و عصا» یکی است و رمز اولی داخل دوّمی شد پس آنها نادیده گرفته نمی‌شود «قاعدۀ ۳۱». رمح که قرینه است تکیه‌گاه تعبیر است، و بر مؤنث دلالت می‌کند و عین، از لوازم معنی است «قاعدۀ ۳۳» هرگاه حمل رمز مجهول که رمح است بر معنی معلوم که تأنیث است به علت عدم وجود برجستگی ممکن باشد، از آن عدول نمی‌شود.