قضا و قدر و تأثیر آن در سلوک و رفتار انسان

فهرست کتاب

اصل اول: علم خداوند به اشیاء، مسبوق به وجود آن‌ها است

اصل اول: علم خداوند به اشیاء، مسبوق به وجود آن‌ها است

۱۹- خداوند متعال قبل از آفرینش اشیاء و مخلوقات به تفصیل و جزئیات آن‌ها علم کامل داشته و می‌داند بعد از آفرینش چه اموری از آن‌ها صادر و چه مسائل و مصائبی برای آن‌ها پیش می‌آید. علم خداوند به انسان (و آنچه از او صادر می‌شود یا برایش پیش می‌آید) نیز از این مقوله خارج نمی‌باشد [۷]نصوص فراوانی از آیات قرآن کریم بر این حقیقت دلالت دارند از جمله:

﴿وَأَنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ ٩٧[المائدة: ۹۷].

«و همانا خداوند به هر چیزی دانا است».

﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ٧[المائدة: ۷].

«همانا خداوند دانا است به آنچه در (درون) سینه‌‌ها است».

﴿وَمَا تَحۡمِلُ مِنۡ أُنثَىٰ وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلۡمِهِۦۚ[فاطر: ۱۱].

«هیچ زنی حامله نمی‌شود و وضع حمل نمی‌کند مگر که خداوند می‌داند (جنین او پسر است یا دختر)».

﴿۞وَعِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلۡغَيۡبِ لَا يَعۡلَمُهَآ إِلَّا هُوَۚ وَيَعۡلَمُ مَا فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۚ وَمَا تَسۡقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعۡلَمُهَا وَلَا حَبَّةٖ فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡأَرۡضِ وَلَا رَطۡبٖ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ ٥٩[الأنعام: ۵۹].

«و نزد او (خدا) است کلیدهای غیب نمی‌داند آن‌ها را جز او (کسی) و می‌داند (دانا است) به آنچه در خشکی و دریا قرار دارد و هیچ برگی (از گیاهی و درختی] نمی‌افتد مگر اینکه او بر آن مطلع و آگاه است و نیست دانه‌ای در (دل) تاریکی زمین و هیچ تر و خشکی که فرو افتد مگر اینکه در کتاب مبین (لوح‌المحفوظ) ثبت است».

۲۰- علم خداوند فراتر از این موارد، شامل مواردی است که هنوز پیدا نشده‌اند و اگر فرضا پیدا می‌شدند چگونه می‌بودند.

﴿لَوۡ خَرَجُواْ فِيكُم مَّا زَادُوكُمۡ إِلَّا خَبَالٗا[التوبة: ۴۷].

«در صورتی که (منافقین) در میان شما (برای جنگ) خارج می‌شدند جز شر و فساد چیزی بر شما نمی‌افزودند».

﴿وَلَوۡ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنۡهُ[الأنعام: ۲۸].

«و اگر در صورتی هم (به فرض محال به دنیا) بازگردانیده می‌شدند دوباره برمی‌گشتند بسوی چیزی که از آن نهی شده‌اند».

﴿وَلَوۡ عَلِمَ ٱللَّهُ فِيهِمۡ خَيۡرٗا لَّأَسۡمَعَهُمۡۖ وَلَوۡ أَسۡمَعَهُمۡ لَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعۡرِضُونَ ٢٣[الأنفال: ۲۳].

«و اگر در صورتی خداوند خیری در آن‌ها می‌دانست (حرف حق را به هر صورت بود) به گوششان می‌رسانید ولی اگر به گوششان می‌رسانید (به حقیقت و دین) پشت می‌کردند و حال آنکه آن‌ها (آگاهانه از حق) رویگردان هستند».

[۷] لازم به ذکر است گروهی به استناد به فهم غلطی که از «علم» و «اراده‌ی» خداوند دارند می‌گویند، اگر خدا را عالم مطلق و مرید مطلق بدانیم در عمل به نوعی جبری‌گری تسلیم گشته‌ایم چون اگر خدا را عالم به هر آنچه که واقع شده و می‌شود بدانیم و هرچه رخ می‌دهد به اراده‌ی او باشد پس او به واسطه‌ی علم و اراده‌ی مطلق و نامحدودش انسان و سایر مخلوقات را مجبور به انجام معلومات و مرادهای خود می‌نماید و انسان چیزی جز ابزاری برای تحقق آنها نیست؟ در جواب گویم: ایمان به علم و اراده‌ی مطلق خدا جزو اصول مسلم ایمان به قضا و قدر (بل عقاید اسلامی) بشمار می‌رود. اما از علم و اراده‌ی مطلق خدا هرگز مجبور بودن انسان فهم نمی‌شود چون لازمه‌ی علم خدا به افعال انسان اجبار او به انجام آن نیست تا از علم او جبر انسان نتیجه‌گیری شود خداوند از ازل می‌داند که عبد به انجام آن عمل برمی‌خیزد از این رو فعل او داخل علم ازلی خدا است در عین حال عبد خود از سر اختیار به انجام آن برمی‌خیزد. مسئله مکتوب بودن اعمال انسان در لوح‌المحفوظ نیز جز این نیست که خداوند احاطه کامل بر اعمال انسان‌ها دارد. اراده نیز به دو نوع تکوینی و تشریعی تقسیم می‌شود متعلق اراده‌ی تکوینی خداوند، آفرینش هستی و انسان و تحولات جبری آنها است که مناط تکلیف واقع نمی‌شوند و هیچ انسانی بر آنها مؤاخذه نمی‌شود. اما محصول اراده‌ی تشریعی خداوند محل تکلیف انسان است، لذا ثواب و عقاب او نیز در این قسمت است و خداوند رحمان برای تبیین آن پیغمبران را مبعوث و کتب را نازل فرموده و بواسطه‌ی آنها راه حق و باطل هدایت و گمراهی خیر و شر را از هم تمییز داده تا بر هیچ احدی حجتی نماند ﴿إِنَّا هَدَيۡنَٰهُ ٱلسَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرٗا وَإِمَّا كَفُورًا ٣[الإنسان:۳]. در این قسم از هدایت است که بین اراده‌ی خدا و انسان تعارض بوجود می‌آید و انسانی که خداوند اراده‌ی سلب مسلمانی از او کرده به انتخاب خود راه گمراهی و عصیان در پیش می‌گیرد و خداوند خود این اختیار را به او تفویض می‌کند و بعد از اعطای وسایل تمییز مانند علم، عقل، وحی، او را در این گزینش مخیر می‌نماید. برای تحقیق این مطلب به کتاب‌های العقیدة الاسلامیه حنبکه و نظام‌الاسلام شیخ تقی‌الدین نبهانی، و عقیدة المؤمن جزائری و قضا و قدر محمود غریب ترجمه بانو سمیره‌ی حکیمی مراجعه شود. «م.»