۱- رفتار درست و صادقانه با دیگران
۴۰- چنانکه گفتهاند انسان بالطبع موجودی است اجتماعی و این سخن در واقع صحیح است بنابراین انسان ناگزیر از برقرار کردن ارتباط و علاقه با دیگران است و در این ارتباط و علاقه با آنها یا راه هموار صداقت و درستی را در پیش میگیرد یا طریقهی نفاق و دروغ و سازش و غیره را، یا راهی در پیش میگیرد که مخلوطی از هر دو است آیا سرانجام، این سه راه به کجا ختم میشوند؟
اگر بخواهیم جوابی مختصر و در عین حال جامع به این پرسش بدهیم میتوانیم بگوییم سرانجامِ در پیش گرفتن و پیمودن هریک از این راهها به چگونگی عقیدهی فرد نسبت به غیر خود و به اینکه این غیر تا چه حد میتواند به او سود و زیان برساند بستگی دارد، اگر عقیده داشته باشد که این غیر میتواند به او سود و زیان برساند با او روش مداهنه و نفاق در پیش میگیرد چون به گمان خود میپندارد این روش برایش سودمند واقع میشود اما اگر معتقد باشد این غیر قادر به جلب نفع و دفع ضرر نیست و تنها سبب حصول آن است و بس، چون در حقیقت تنها خداوند خالق حکیم و علیم است و فقط او سود و زیان میرساند و کلیهی امور در دست اوست در پرتو این عقیده به یاد فرمودهی رسول خداصخطاب به عبدالله پسر عباسسمیافتد که فرمود:
«وَاعْلَمْ: أنَّ الأُمَّةَ لَوْ اجْتَمَعَتْ عَلَى أنْ يَنْفَعُوكَ بِشَيءٍ لَمْ يَنْفَعُوكَ إلاَّ بِشَيءٍ قَدْ كَتَبهُ اللهُ لَكَ، وَإِن اجتَمَعُوا عَلَى أنْ يَضُرُّوكَ بِشَيءٍ لَمْ يَضُرُّوكَ إلاَّ بِشَيءٍ قَدْ كَتَبَهُ اللهُ عَلَيْكَ، رُفِعَتِ الأَقْلاَمُ وَجَفَّتِ الصُّحفُ».
«و بدان اگر تمامی امت جمع شوند و دست بدست هم دهند تا سودی به تو برسانند هیچ سودی به تو نمیرسانند جز آنچه خداوند بر تو مقرر و مکتوب فرموده است و اگر تمامی امت (مردم) جمع شوند و دست به دست هم بدهند تا زیانی به تو برسانند هیچ زیانی بتو نمیرسانند جز آنچه خداوند بر تو مکتوب و مقرر فرموده قلمها (از روی صفحهی کاغذ) برداشته شده و (مرکب) صفحه خشک گردیده است».
داشتن همچون اعتقادی بصورت حتم و یقین، سلوک و رفتار مستقیم مبتنی بر صدق و محبت و استقامت برای انسان بوجود میآورد بلکه این عقیده شجاعت و شهامت چنانی در فرد بوجود میآورد که هرجا مقابله با دشمنان را واجب یا مستحب بداند از اقدام خودداری و درنگ نمیکند چون خطرناکترین چیزی که از طرف دشمنان او را تهدید میکند مرگ است و او از آن ابدا هراسی بدل راه نمیدهد چون اجل تنها در زمان مقرره خداوند به سراغ او میآید و هرگاه دوران حیاتش بسر رسید هیچ وسیله و قدرتی نمیتواند آن را تمدید کند.
﴿يَقُولُونَ لَوۡ كَانَ لَنَا مِنَ ٱلۡأَمۡرِ شَيۡءٞ مَّا قُتِلۡنَا هَٰهُنَاۗ قُل لَّوۡ كُنتُمۡ فِي بُيُوتِكُمۡ لَبَرَزَ ٱلَّذِينَ كُتِبَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقَتۡلُ إِلَىٰ مَضَاجِعِهِمۡۖ﴾[آل عمران: ۱۵۴].
«منافقین میگویند اگر کار به دست ما بود اینجا کشته نمیشدیم. بگو اگر در خانههای خود میبودید خارج میگشتند آنهائی که مرگ بر آنها مکتوب واقع شده به سوی قتلگاه خود».